درس تفسیر استاد محسن فقیهی
98/10/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن مجید/تفسیر سوره بقره /آیه 102
﴿وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلي مُلْکِ سُلَيْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لکِنَّ الشَّياطينَ کَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَي الْمَلَکَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّي يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا يَعْلَمُونَ﴾[1]
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در تفسیر آیه صد و دوم از سوره مبارکه بقره بود. در رابطه با قوم یهود و بنیاسرائیل است که دارای خصوصیاتی هستند. خداوند متعال در آیات زیادی از قرآن مجید در رابطه با قوم بنیاسرائیل مطالبی را بیان میفرماید. یکی از مسائلی که قوم بنیاسرائیل زیاد به آن میپرداختند و انجام میداند، مسأله سحر و جادو بود. افرادی که از حقایق و معارف الهی دور باشند و نتوانند معارف الهی را درک کنند به طرف چپ و راست متمایل می شوند و از صراط مستقیم انحراف پیدا میکنند اما کسانی که دل به ذات باری تعالی بستند و معارف توحیدی و الهی را کاملا درک میکنند، به چپ و راست انحراف پیدا نمیکنند.
قوم بنیاسرائیل تورات و انجیل را رها کردند و حقایقی که در تورات و انجیل بود را فرا نگرفتند و از روی علم یا جهل به حقایق و معارف الهی توجّه نکردند. کسانی که راه مستقیم را طی نمیکنند، ناچار به طرف چپ و راست و انحرافات متمسک میشوند. قوم بنیاسرائیل به دنبال سحر و جادو بودند و این آیه به این مطلب اشاره دارد که این قوم با سحر و جادو باعث ایجاد فتنه و فساد در جامعه شدند. زن و شوهر باید برای هم سکینه باشند ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً﴾[2] خداوند زن را برای آرامش شما آفریده تا به وسیله ازدواج آرامش داشته باشید و بین زن و شوهر، مودت و دوستی و علاقه و بخشش و گذشت باشد. ممکن است در زندگی خطاهایی صادر شود و این خطاها باید با رحمت و مودت بخشیده شود و باعث اختلاف بین زن و شوهر نشود. قوم بنیاسرائیل با سحر و جادو بین زن و شوهر اختلاف ایجاد میکردند. اصولا خانوادههایی که اختلاف دارند، روی آرامش را نمیبینند.
نکته اول: از جمله نکاتی که در این آیه شریفه مورد توجه است این است که هدف و نیت در کارها تأثیرگذار است. گاهی نیت شخصی خیر است و نیت دیگری شر، هرچند عمل، یکی است اما وقتی نیّت پاک و با اخلاص باشد، دارای ثواب است و اگر نیّت فاسد باشد، عذاب اخروی دارد؛ شیاطین و بنیاسرائیل به مردم سحر میآموختند و به آن عمل میکردند و آن را حلال میشمردند؛ یعنی سه حرکت انجام میدادند و هر سه حرکت خبیثانه. به همین خاطر در قرآن میفرماید: ﴿وَ ما کَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لکِنَّ الشَّياطينَ کَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْر﴾ یاد دادن سحر در مرز کفر است. آیا سحر میتواند کفر باشد؟ اگر شما سحر را بیاموزید و به دیگران یاد دهید و این سحر را حلال بدانید ارتداد برای شما حاصل میشود و ارتداد کفر است. چون شما یکی از ضروریات دین را که حرمت سحر باشد، حلال شمردهاید.
نکته دوم: در این آیه شریفه بیان شده که ﴿وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ﴾ اینها نمیتوانند به کسی ضرر بزنند مگر با اجازه خدا.
فرق اذن و اجازه در این است که اذن قبل از عمل است و اجازه بعد از عمل؛ یعنی اگر شما قبل از انجام عملی مانند بیع، اجازه بگیرید، میگویند این بیع با اذن مالک انجام شد اما اگر معامله انجام شود و بعد از آن از مالک اجازه گرفته شود، اجازه گفته میشود. پس اجازه اعم از اذن است؛ یعنی اذن، سابق است و اجازه، هم میتواند سابق باشد و هم لاحق.در اینجا خداوند میفرماید اینها نمیتوانند با سحر به کسی ضرر برسانند مگر به اذن خدا. آیا اذن خداوند در همه جا هست؟ آیا ضررها و مشکلاتی که در جامعه وجود دارد، با سحر باشد یا بدون سحر، با اذن خداست؟برای روشن شدن این بحث میگوییم یک اذن تکوینی داریم که خداوند متعال تکوینا قانونی را در این عالم به وجود آورده که این قانون در مجموع به مصلحت مردم است و آن قانون سببیت و مسببیت است؛ یعنی اسبابی در این عالم وجود هست و یک مسببات؛ یعنی کبریت سبب است و آتش گرفتن مسبب است. وقتی گندم میکارید این سببیت باعث میشود که گندم برداشت کنید و اگر جو بکارید، جو برداشت میکنید. اگر گندم بکارید و جو برداشت کنید قانون سببیت به هم خورده است. این قانون اذن خداست، خداوند این قانون را وضع کرده که هر سببی موجود شد به طور دقیق مسببش موجود میشود. اگر به کسی محبت کردید به شما علاقمند میشود و اگر به کسی ظلم کردید با شما دشمن میشود و این طبیعی است.سحر هم در عالم وجود آثاری دارد که بر این قانون بار میشود وقتی سبب آمد مسبب هم ایجاد میشود لذا خداوند هم تأیید میفرماید که ﴿ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ﴾ اینها با سحر باعث میشدند که بین زن و شوهر جدایی بیفتد و این اثر سحر است، پس سحر واقعیتی است که آثاری بر آن مترتب است و وقتی سحر انجام شد، میتواند بین زن و شوهر جدایی و اختلاف ایجاد کند. لکن این اذن خداوند هم به همراه دارد که به آن اذن تکوینی اسباب و مسببات و علل و معالیل گفته می شود. قانون خداوند این است که آتش بسوزاند اما یک نکته وجود دارد و آن این است که استقلال صد درصد علت تامه نیستند. ممکن است آتش برای حضرت ابراهیم گلستان شود، خدا این قدرت را دارد اما آن را در همه موارد اعمال نمیکند، در یک مورد خاص ممکن است اعمال کند.
این سحر و تفرقهای که بین زن و شوهر ایجاد میشود با اذن تکوینی پروردگار است که وقتی سبب ایجاد شد مسبب هم ایجاد می شود. این اذن تکوینی با عذاب الهی منافات ندارد این قانون اسباب و مسببات امتحان الهی است، شما میتوانید این سبب را ایجاد کنید و کسی را بکشید ولی نباید این کار را بکنید، خدا از این کار نهی کرده است. پس با توجه به این توضیح اذن تکوینی خداوند وجود دارد ولی اذن تشریعی وجود ندارد، خداوند سحر و دزدی و قتل و غارت را اجازه نداده است.پس منظور از ﴿اذن﴾ در آیه شریفه، اذن تکوینی است که همان قانون علت و معلول و سبب و مسبب است. اینکه گفته میشود صله رحم عمر را طولانی میکند یا صدقه دفع بلا میکند؛ یعنی آن اسباب و مسبباتی که خداوند در این عالم جعل کرده که سبب و مسبب از یک سنخ باشد این قانون گاهی در این عالم با یک چیزهایی عوض میشود، مثلا یک قانون سبب و مسبب را با دعا عوض میکنید؛ این شخص در حال مردن بود ولی شما با دعا مانع مرگ او شدید. این قانون سبب و مسبب علت تامه نیست و خداوند قدرتی مافوق این اسباب و مسببات است که در بعضی از مواقع دعای شما باعث میشود که سبب اثر خودش را انجام ندهد؛ مثل جریان حضرت ابراهیم و معجزات و دعاهایی که گاهی مستجاب میشود و صله رحم که اثراتی دارد و صدقه که باعث دفع بلا میشود و موارد دیگر.