< فهرست دروس

درس اخلاق استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: معارف اخلاقی/خصایص اخلاقی /برخی از خصایص اخلاقی

 

1- بحث اخلاقی (برخی از خصایص اخلاقی)

حدیث اخلاقی امروز را در محضر حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هستیم از فرمایش‌های قصار ایشان در نهج البلاغه‌ی شریف است. کلمات ایشان مانند خودشان، امام همه‌ی سیر و سلوکی‌ها و متقین است.

قال علی (علیه‌السلام) : «طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ، وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ، وَقَنِعَ بِالْكَفَافِ، وَرَضِيَ عَنِ اللهِ».[1]

1.1- یاد آخرت

خوشا به حال کسی که به یاد آخرت باشد. یکی از کارهایی که باید داشته باشیم، یاد آخرت است. یاد آخرت به انسان انگیزه می‌دهد و هدف را مشخص می‌کند. اینکه این دنیا باطنی دارد که آخرت است. ظاهر آخرت دنیا است. این دو بده‌بستان دارد. بین این ظاهر و باطن تطبیق می‌دهد. مؤمن بودن انسان به قیامت و رجعت و حساب و کتاب است.

1.2- عمل کردن برای آخرت و روز حساب

دوم اینکه بداند کارهایی که انجام می‌دهد، حساب و کتاب دارد. فرمودند: «فِي حَلاَلِهَا حِسَابٌ، وَفِي حَرَامِهَا عِقَابٌ».[2] حلال دنیا حساب دارد و حرامش، عذاب. نکته‌ی معرفتی‌ای که مهم است، آن است که اگر خودمان حساب خودمان را رسیدیم، در آخرت حساب‌مان راحت‌تر است. در مورد آیه‌ی ﴿فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا [3] گفتند: «برای کیست»؟ دو تعبیر دارد. فرمودند: «کسانی که حساب‌شان با ماست و حساب‌شان با خودشان است»؛ یعنی کسانی که خودشان را محاسبه کنند، فردای قیامت نیاز به محاسبه‌ی خارج از نفس‌شان نیست.

1.3- قناعت به کفایت

سوم فرمودند: «این فرد، قانع به کفایت باشد». قانع به کفایت، یعنی بداند امور زندگی، مابه‌الکفایه و من‌به‌الکفایه دارد و همان را تأمین کند.

1.3.1- دعاهای متفاوت پیامبر (ص) برای دو گروه

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به بیابانی رسیدند و دیدند خیمه‌ای پابرجا است و صاحب آن، شتران بسیاری دارد. گفتند شیر به ما بدهید، ولی ندادند. فرمودند: «خدا به شما بیشتر بدهد». به جای دیگری رفتند. خیمه‌ای بود که چند بز داشتند. شیر آوردند؛ حتی می‌گویند که صاحبش، بُز خودش را کشت و پذیرایی کرد. حضرت فرمودند: «خداوند به قدر کفایت به شما بدهد». صحابه گفتند: «آنجا فرمودید بیشتر بدهد، ولی اینجا فرمودید به قدر کفایت بدهد»! فرمودند: «این کفایت مهم است».[4] در کفایت، طغیان نیست.

1.4- راضی بودن از خداوند

چهارم اینکه راضی از خداوند باشید. ما دو رضایت در سیر و سلوک داریم؛ خدا از انسان راضی باشد. خداوند، سریع الرضا است. ولی رضایت انسان از خدا دیر است. انسان دیر راضی می‌شود. اگر انسان به جایی برسد که رضی عن الله بشود، مهم است. اختلافی است بین عرفا که رضایت انسان مقدم است و یا رضایت خدا و کدام مهم‌تر است؟ به نظر ما رضایت انسان از خدا سخت‌تر است. ﴿رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ﴾.[5] اول خدا راضی می‌شود و بعد انسان. همه را توصیه می‌کنم که برای فرموده‌ی حضرت برنامه داشته باشید. کسانی که از خدا راضی هستند، نِق نمی‌زنند و چون و چرا ندارند. از خوبی‌های‌شان این است. ان‌شاءالله این مقام و حقیقت به همه‌ی ما داده شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo