< فهرست دروس

درس اخلاق استاد هادی عباسی‌خراسانی

1402/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: فضایل اخلاقی/عقل /معنای اِقبال و اِدبار عقل

 

1- حدیث اخلاقی (اِقبال و اِدبار عقل)

در احادیث کافی به این حدیث شریف رسیدیم؛ کتاب عقل و جهل، حدیث 26، محمد بن مسلم از امام باقر (علیه‌السلام):

«لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ فَقَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَحْسَنَ مِنْكَ إِيَّاكَ آمُرُ وَ إِيَّاكَ أَنْهَى وَ إِيَّاكَ أُثِيبُ وَ إِيَّاكَ أُعَاقِبُ».[1]

1.1- معانی اِدبار و اِقبال عقل

اقبال و ادبار دو معنا می‌تواند داشته باشد:

یک. متعلق ادبار و اقبال در یک معنا خود حضرت حق می‌تواند باشد. أَقبِل الیّ؛ به من اقبال داشته باش و از من روی گردان شو. اِدبار هم عن الله می‌شود؛ در نتیجه اِدبار، روی آوردن به مخلوق است. عقلی که مخلوق و خلیفه‌ی الهی واقع شد، امر حضرت حق را در اِدبار و اِقبال اطاعت کرد.

دو. معنای دیگر این است که عقل در مقام عرشی و فوقانی قرار دارد؛ یعنی «فأقبِل إلی خلقی» مدّ نظر باشد. متعلق اقبال، خلق است و متعلق ادبار، حضرت حق است. نظام عالم، نظام تدریج و واسطه است. هیچ چیزی بدون علت واقع نمی‌شود. امروز که ما اینجا نشسته‌ایم، هزاران علت دست به دست هم داده است. نظام عِلّی و معلولیِ عالم بی‌جهت نیست. اصلا اتفاق در نظام آفرینش وجود ندارد. آن چیزی که باعث اشتباه می‌شود، این است که علت را نمی‌دانیم و گمان می‌کنیم بدون علت است. نظام وجود بر اساس علّی و معلولی است.

چه متعلق ادبار و اقبال خدا باشد و چه مخلوق باشد، همه به یک حقیقت واحده بر می‌گردد که حضرت حق است. اقبال و ادبار بر اساس حقیقت وجود می‌چرخد.

1.2- دَوَران نظام اِقبالی و اِدباری عالَم بر پایه‌ی محبت

مطلب مهم دیگر اینکه بحث تفسیر هم درباره‌ی محبت بود. تمام چرخش‌های اِقبالی و اِدباری و خلقتی و اِبداعی، همه محور آفرینش و خلقت بر اساس محبت می‌چرخد. بر می‌گردد به بهجت و حب ذاتی حضرت حق. خداوند چون بهجت ذاتیه دارد، محبت فعلی دارد. تمام فعل و انفعالات وجود بر اساس محبت است. «هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ».[2]

1.3- عقل، محور امر خداوند و امتثال به امر الهی

نکته‌ی مهم حدیث

حضرت حق هم عقل را آفریدند و هم به عقل فرمان دادند و هم اطاعت را نشان دادند. هم امر صادر کردند، هم مأمور مشخص کردند و هم امتثال را نشان دادند. این، یعنی هر امری وقتی صادر می‌شود، نباید برو برگرد در تحقق داشته باشد و حتما باید امتثال شود. در امور اعتباری و علم اصول بحثی است که اگر اطاعت امر نشود، لغو است یا خیر. در علوم حقیقی، تخلفی از امر نیست. در نهی نیز همین است. نباید بشود، یعنی هیچ فردی واقع نمی‌شود.

ما تجری را گناه می‌دانیم، ولی مُعاقَب نمی‌دانیم. تا کاری خوب یا بد صورت نگیرد، ثواب و عقاب ندارد. خداوند عقل را آفرید و آن را ملاک اطاعت و عصیان قرار داد.

1.4- تفاوت عزت و جلال از صفات خداوند

«و عزتی و جلالی ما خلقت خلقا أحسن منک».

عزت، جامع صفات سلبی و ثبوتی است. جلال، صفات سلبی است. بهتر از تو نیافریدم؛ چرا که از عقل که گذشت، معلوم نیست اطاعت کامل اتفاق بیفتد.

1.5- عقل، محور امر و نواهی و ثواب و عقاب

«إیاک آمر و إیاک أنهی و إیاک أثیب و إیاک أعاقب».

بایدها، نبایدها، ثواب و عقاب به وسیله‌ی توست. ثواب و عقاب، معلول امر و نهی است. علت و معلول به دست عقل است. عقل، عامل تکلیف است؛ هم تکلیف اولیه و هم ثانویه.

1.6- راه فعال شدن ظهورات عقلی در انسان

هرچه انسان در سیر و سلوک قرار گیرد و تهذیب نفسانی کند، تعلقات کم می‌شود و عقلانیت عقل ظهور و بروز می‌یابد. ما قلم و دفتر درسی را با خود به گور نمی‌بریم؛ حقیقت را می‌بریم. اگر حقیقت را متصل به چیزی کردیم، برای‌مان می‌ماند. بعد از رحلت علامه گفتیم و نوشتیم و بحمدالله رسیدیم. اگر انسان صدها استاد داشته باشد به یک استاد می‌رسد و او را رها نمی‌کند، تا او را به محشر برساند. نظام تعلیم و تربیت این است. علیکم بِنُفوسِکُم. اگر عقل را تقویت کردید، پاسخ هیچ سؤالی را کم نمی‌آورید.

1.7- الترام به زیارت روزانه ی امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س)

در کنار مرقد حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) هستیم. من و شما حکم هم‌جوار داریم. حدّاقلِ هم‌جواری سلام است. هرکجا هستید قم یا جای دیگر، هر روز زیارت‌نامه‌ی حضرت را بخوانید. این حدّاقل ادای حق هم‌جواری و همسایگی حضرت است.

حتما صلوات امام رضا (علیه‌السلام) را بخوانید و زیارت حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) را بخوانید. ما همسایگان دور و نزدیک هستیم. همسایه‌ی دیواربه‌دیوار حضرت هستیم. از امروز زیارت حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) و صلوات امام رضا (علیه‌السلام) را فراموش نفرمایید.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo