درس اخلاق استاد هادی عباسیخراسانی
1402/08/29
بسم الله الرحمن الرحیم
محتويات
1- حدیث اخلاقی (تبعات و زیانهای حب دنیا)1.1- اندوه بیپایان
1.2- آرزوی دستنیافتنی
1.3- امیدواری غیرقابلدسترس
1.4- دنیای مثبت و دنیای منفی در لغت و روایات
1.5- خاطرهای از شیخ عباس قمی (ره) از زبان فرزندشان
1.6- مختلف بودن تعلقات دنیوی برای هر شخص
موضوع: رذایل اخلاقی/حب دنیا /تبعات و زیانهای حب دنیا
1- حدیث اخلاقی (تبعات و زیانهای حب دنیا)
عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) يَقُولُ: «مَنْ تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِالدُّنْيَا تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِثَلَاثِ خِصَالٍ هَمٍّ لَا يَفْنَى- وَ أَمَلٍ لَا يُدْرَكُ وَ رَجَاءٍ لَا يُنَالُ».[1]
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند:
«من تعلق قلبه بالدنیا تعلق قلبه بثلاث خصال»؛
اگر انسان دنیا زده شود و دل و قلبش تعلق به دنیا بگیرد، قلبش سه خصلت را پیدا میکند. پناه بر خدا از این سه خصلت؛
1.1- اندوه بیپایان
«هَمٍّ لا یفنی»؛
به اندوهی گرفتار میشود که پایان ندارد. تعلق دنیا بزرگترین اندوه است و اندوه، اندوه میآورد.
1.2- آرزوی دستنیافتنی
«و أمل لا یدرک»؛
به آرزوهایی دچار میشود که به آن نمیرسد.
1.3- امیدواری غیرقابلدسترس
«و رجاء لا ینال»؛
به یک امیدواری کشیده میشود که به آن نمیرسد. فرق است بین اَمَل و رجاء این است که امل، آرزو است و رجاء، امید است. معمولا هر دو قابل دسترسی هستند. نتیجهی تعلق به دنیا این سه است: اندوه طولانی و آرزوها و امیدهایی که به آن نرسد. برای رهایی از این سه چیز، نباید دنیازده شد.
1.4- دنیای مثبت و دنیای منفی در لغت و روایات
دنیا مشترک لفظی بین خوبی و بدی است. دنیا یا از «دنو» است؛ به معنی نزدیکترین عالم به ما و یا از «دنئ» است به معنی پستی. دنیا بد نیست. «دنیا متجر اولیای الهی است».[2] این تعبیر حضرت امیر (علیهالسلام) به عمار است. «أین عمار».[3] دنیا بد نیست.
1.5- خاطرهای از شیخ عباس قمی (ره) از زبان فرزندشان
بین الطلوعین بود. بقیع بودیم. از پلهها داشتم بالا میرفتم، مرحوم آقای محدثزاده - فرزند محدث قمی - را دیدم. گفتم که خاطرهای از پدر نقل کنید. اگر میخواهید به مشاوره برسید، تهذیب نفس را ادامه دهید.
فرمود: «پدر، روزهای آخر عمرشان گاهی به هوش میآمدند و گاهی بیهوش میشدند. فرمودند: یک چای بیاور. آوردم. انگشتشان را داخل چای بردند. یکی یکی پیامبر و اهل بیت (علیهمالسلام) را صدا زدند. به امام حسین (علیهالسلام) رسیدند و طور خاصی خطاب کردند. گفتند من با این انگشت، قلمی به دست گرفتم و فضائل شما را نوشتم. (انوار البهیه و منتهی الآمال و نفس المهموم، کتب اهل بیتی ایشان است.) بچهها نگران هستند و اگر صلاح است، حال من بهتر شود. یک هفته تا ده روز، حالشان بهتر شد. بعد دو روز به رحلتشان فرمودند: فلان کتاب را از کنار دست من ببر. خیلی استفاده میکردند. فرمودند: به این کتاب علاقه دارم آیات و روایات را از آن میدیدم. مرگ من نزدیک شده و ترسیدم عزرائیل که آمد، شیطان هم بیاید و بگوید که این کتاب را میبرم، تا من شهادتین نگویم».
1.6- مختلف بودن تعلقات دنیوی برای هر شخص
هر یک از من و شما تعلقات خاصی داریم. تعلُّقُ کل شخص و کل شیء بحسبه. این را مدیریت کنید، تا در مراجعات، نفوس را تربیت کنید. اگر ما در مدیریت نفسمان با حساب و کتاب بودیم انشاءالله میتوانیم در مدیریتهای دیگر هم موفق باشیم. گره زدن قلب به دنیا را مدیریت کنیم.
این دعا را در برخی نمازهایتان بخوانید: «اللهم لا تجعل الدنیا أکبر همنا و لا مبلغ علمنا و لا تسلط علینا من لا یرحمنا».[4] قلب ما باید به فوق دنیا متصل باشد.