درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی
1400/09/17
بسم الله الرحمن الرحیم
محتويات
1- حدیث اخلاقی (عقل، ملاک محاسبه اعمال افراد)1.1- عابد غیر عاقل
1.2- وسواس، نتیجه اطاعت از شیطان است، نه عقل
2- خلاصه جلسه گذشته
3- تاریخچه بدعت اتمام در صلات مسافر بین اهل سنت
4- نماز چهار رکعتی عثمان در سفر و جوابهای به آن در کتاب الغدیر
5- روایات شیعه درباره عزیمت بودن قصر در نماز مسافر
5.1- روایت اول
5.2- روایت دوم
5.3- روایت سوم
5.4- روایت چهارم
موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /روایات شیعه مبنی بر وجوب قصر در صلاة مسافر
1- حدیث اخلاقی (عقل، ملاک محاسبه اعمال افراد)
روز چهارشنبه است و انشاءالله سیره علمی و عملی ما، سیره اهل بیت (علیهمالسلام) باشد.
حدیث 9 از کتاب اصول کافی، باب عقل و جهل:
عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام)، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآله): «إِذَا بَلَغَكُمْ عَنْ رَجُلٍ حُسْنُ حَالٍ فَانْظُرُوا فِي حُسْنِ عَقْلِهِ فَإِنَّمَا يُجَازَى بِعَقْلِهِ».[1]
سکونی میگوید: امام صادق (علیهالسلام) به نقل از رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: اگر از شخصی نزد شما تعریف کردند که انسان خوبی است، ببینید عقل و تدبر و تفکر و اندیشه او چقدر است؛ انسان عاقلی است، یا خیر؟ خدا به سبب و به وسیله عقل، مجازات میکند.
1.1- عابد غیر عاقل
در اصول کافی در روایت هشتم همین باب، قبل از این روایت، از امام صادق (علیهالسلام) روایت است که نزد ایشان صحبت از عبادت شخصی شد که خیلی فلانی نمازگزار است. حضرت فرمودند: «عقلش چطور است»؟ گفتند: «نمیدانیم». فرمودند: «حسن حال، بر اساس حسن عقل است. در بنیاسرائیل مردی بود که در جزیرهای همیشه در حال راز و نیاز بود. فرشتههای الهی صحبت کار او را میکردند. آنها از حال افراد نمیدانند، مگر اینکه خدا به آنها بفهماند. خداوند فرمود: بروید در جزیره و با او مراوده داشته باشید. یکی از آنها آمد و با او همنشین شد. گفت: چیزی در این جزیره کم و کسر نمیبینی. گفت: چرا کم است؛ کاش خدایی که خالق همه چیز است، یک چهارپایی میداشت و این علفها را میخورد. فرشتههای الهی خندهشان گرفت که چقدر عابد است، ولی فکرش کوچک است»![2]
روی بزرگی اندیشه و وسعت عقل، تأمل بفرمایید. در قرآن، ﴿لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾[3] و ﴿يَتَدَبَّرُونَ﴾[4] داریم. ﴿وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ﴾.[5] برای تفکر خود برنامهریزی کنید.
حدیث نهم، پیشنیاز حدیث دهم است:
1.2- وسواس، نتیجه اطاعت از شیطان است، نه عقل
عبدالله بن سنان میگوید:
«ذَكَرْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلًا مُبْتَلًى بِالْوُضُوءِ وَ الصَّلَاةِ وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ أَيُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ- فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الَّذِي يَأْتِيهِ مِنْ أَيِّ شَيْءٍ هُوَ فَإِنَّهُ يَقُولُ لَكَ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ».[6]
نزد امام حقایق، امام صادق (علیهالسلام)، از کسی که وسواس در وضو و نماز دارد، یاد کردم که وضو و نماز را کند انجام میدهد و گفتم: دیوانه نیست؛ هوشمند است، ولی مبتلا به وسواس شده است. حضرت فرمودند: چه عقلی دارد در حالی که خودش میگوید وسوسه شیطان است و راه شیطان را میرود. این حدیث، درمانی است. باید منشأ بیماریها را پیدا کنیم. گاهی انسان راه شیطان را میرود، ولی فکر میکند دارد اطاعت خدا میکند. این قدر کارش ظریف است. توحید فعلیمان را تقویت کنیم، تا توحید نظریمان نهادینه شود. با سلیقهها، مشکلش نکنیم. اگر یقین به نجاست داشتیم، نجس است، وگرنه خیر. دنبال ظن و گمان هستیم. گاهی یقین دارد کار شیطان است. نعوذ بالله من شرور أنفسنا و سیئات أعمالنا. انشاءالله بتوانیم مطیع حضرت حق باشیم و از شیطان، دوری کنیم.
2- خلاصه جلسه گذشته
در بحث صلات مسافر بحمدالله رسیدیم به این قسمت که صلات مسافر، عزیمت است و رخصت نیست؛ حتی به نظر عامه. در امامیه که همه اتفاق دارند.
3- تاریخچه بدعت اتمام در صلات مسافر بین اهل سنت
در سال 29 هجری، عثمان - خلیفه سوم - صلات در سفر را بدون قصر اقامه کرد. [7] این کار متأسفانه رواج یافت. به تعبیر اهل عامه، یک سنت شد. کسانی که بعد از حج با ایشان بودند، رواج یافت که در سفر نماز شکسته نباشد. متأسفانه به تعبیر اهل سنت، این کار رواج یافت و سنت شد. در زمان خلیفه اول و خلیفه دوم بر روش رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بودند. عدهای مقابل عثمان ایستادند، ولی چون خلیفه بود، نتوانستند عمل کنند. خلیفه با امکاناتی که داشت و استدلالهایی که داشت، این را جا انداخت که اگر خلیفه کاری کرد، سنت است. ما به مبنا، این را قبول نداریم. خلیفه اگر ولیّ خدا بود، سنت است و اگر نبود، خیر.
4- نماز چهار رکعتی عثمان در سفر و جوابهای به آن در کتاب الغدیر
علامه امینی در کتاب شریف الغدیر، ج8، ص102-116 مفصل در این موضوع بحث کرده است و جوابهای آن هم آمده است.
برخی جوابها از کار عثمان:
1. این تخییر، خلاف سنت رسول مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است.[8] حضرت در سفرهایی که قصد عشره نداشتند، شکسته میخواندند و در حضر، کامل میخواندند؛ گرچه جعل نماز در اول اسلام، دو رکعتی بود.
2. این کار بدعت در دین است. نوآوری است.[9] نظر علامه امینی، همین است. این کار، مبنا و دلیل ندارد. وظیفه، تخییر و رخصت نیست، بلکه عزیمت است. مخالفتهای مختلفی صورت گرفت.
5- روایات شیعه درباره عزیمت بودن قصر در نماز مسافر
ما روایاتی داریم که مسافری که شرایط را دارد، حتما باید شکسته خوانده شود. صحبتِ باید است، نه میتواند.
روایات باب صلات مسافر در کتاب وسائلالشیعه را ملاحظه کنید. روایات هم، صحیحه است.
روایات وجوب قصر صلات مسافر در سفر است.
از این روایات وجوب قصر، فهمیده میشود. یجب القصر است، نه یجوز. اگر کسی در سفر نمازش را تمام خواند، باید اعاده کند. اگر نمازش را تمام خواند، نمازش باطل است.
أبواب، صلاة المسافر، باب وجوب القصر، باب 1 و 2، ج8، ص450 به بعد را ملاحظه کنید:
5.1- روایت اول
محمّد بن علي بن الحسين بإسناده عن الفضل بن شاذان، عن الرضا ( عليهالسلام )، أنّه سمعه يقول: «إنّما وجب التقصير في ثمانية فراسخ لا أقلّ من ذلك ولا أكثر، لأنّ ثمانية فراسخ مسيرة يوم للعامّة والقوافل والأثقال، فوجب التقصير في مسيرة يوم، ولو لم يجب في مسيرة يوم لما وجب في في مسيرة ألف سنة، وذلك لأنّ كلّ يوم يكون بعد هذا اليوم فإنّما هو نظير هذا اليوم، فلو لم يجب في هذا اليوم لما يجب في نظيره إذا كان نظيره مثله لا فرق بينهما».[10]
عنوان وجب است که عزیمت است، نه رخصت.
5.2- روایت دوم
وفي (عيون الأخبار) (بأسانيد تأتي) عن الفضل بن شاذان، عن الرضا (عليهالسلام) في كتابه إلى المأمون: «والتقصير في ثمانية فراسخ وما زاد، وإذا قصّرت أفطرت».[11]
روزه و نماز در سفر شکسته است.
5.3- روایت سوم
حدیث هشتم را ملاحظه کنید:
وعنه، عن أحمد، عن الحسين، عن الحسن، عن زرعة، عن سماعة قال: «سألته عن المسافر في كم يقصّر الصلاة؟ فقال: في مسيرة يوم وذلك بريدان وهما ثمانية فراسخ».[12]
برخی روایات شاید تصریح به وجوب ندارد.
5.4- روایت چهارم
وعنه، عن أحمد، عن الحسن بن محبوب، عن أبي جميلة، عن أبي بصير، عن أبي عبدالله (عليهالسلام) قال: «لا بأس للمسافر أن يتمّ (الصلاة في سفره) مسيرة يومين».[13]
این را بعدا خواهیم گفت که شاید این روایت از روی تقیه صادر شده باشد.
روایات وجوب قصر در صلاة مسافر را ببینید.
بحثی است که آیا صلات مسافر، به مسافت است، یا زمان؟ گر زمان را در نظر بگیریم، الآن با برخی وسیلهها زمان خیلی بیشتر از 24 کیلومتر و 8 فرسخ میشود طی کرد. اما اگر مسافت منظور باشد، بحث دیگری است. انشاءالله خواهیم رسید.