درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی
1400/06/09
بسم الله الرحمن الرحیم
محتويات
1- حدیث اخلاقی (انقطاع الی الله و رسیدن به مقام توحید فعلی)2- خلاصه جلسات گذشته
3- ادامه اقسام قراردادهای معاملاتی در بانکداری اسلامی
3.1- خرید و فروش دیون
3.1.1- مثال
3.2- عقود مشارکت و شرکت در معاملات
4- مشروعیت انجام عقود مختلف توسط بانک در سرمایه واحد
5- صدق ربا در پول توزیعی و عدم صدق ربا در پول تولیدی
موضوع: مسائل مستحدثه (بانکداری اسلامی)/اقسام قراردادهای مبادلاتی در بانکداری اسلامی /خرید و فروش دیون - عقود مشارکتی و مشارکت در معاملات
1- حدیث اخلاقی (انقطاع الی الله و رسیدن به مقام توحید فعلی)
حدیث شریف امروز، حدیث با برکت رسول معظم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است. این حدیث در کتاب شریف بحارالأنوار آمده است.حدیث را صحابی بزرگوار و شاگرد امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، ابن عباس نقل کرده است. از بزرگان است. صاحب کرامات و مقامات و صاحب تفسیر است. انشاءالله این فرمایش را در اول صبح شنبه، در ایام اشتغالات علمی و عملی نهادینه کنیم و به آن عمل کنیم؛
قال قال رسول الله (صلیاللهعلیهوآله): «من انقطع إلی الله کفاه کلَّ مؤونة».
یک قاعده کلی است. حضرت فرمودند: «هر کس که از دیگران انقطاع پیدا کند - قطعا اتصال به حضرت حق دارد - چنین کسی، از خلق جدا شود و به خدا روی آورد»؛ «إنقطع» با «إلی» متعدی میشود و به معنی اتصال میآید؛ نتیجهاش این است که خداوند هر مشکلاتی که داشته باشد، برطرف میکند. در یک جمله این فرموده رسول مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، پیامش این است که در سیر و سلوک، مراقب توحید باشید. هر گرفتاری که داریم، از توحید نظری و توحید افعالی است. توحید افعالی را تقویت کنید. باید به باور برسیم که هر چه هست، از جانب اوست. ﴿لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾.[1] الآن فصل پاییز است. چهره زرد درختان، حاکی از قدرت باریتعالی است. فصل پاییز، مقدمه خواب زمستانی طبیعت است. همین درختان در بهار شکوفا میشود. برگی از درخت نمیافتد، مگر به اراده باریتعالی. چقدر درخت داریم، که هر کدام، چقدر برگ دارد! در دعای عشرات است: «خدایا به عدد برگهای درختان، تو را حمد میکنم».[2] هیچ کاری جز به اراده باریتعالی نیست. «لا مؤثر فی الوجود إلا الله».[3]
همه مشکلات ما توحید افعالی ما است. باور نداریم هرچه که هست، از جانب خدا است. کسی که اهل توحید افعالی باشد، اهل چون و چرا نیست. چرا گرم است؟ چرا سرد است؟ چرا چنین است؟ همه مشکلات ما از ضعف توحید افعالی است. ﴿إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ﴾.[4] باور کنیم که هیچ مؤثری در نظام وجود، جز خدا نیست. تمرین کنیم و توحید فعلی را بر جانمان بنشانیم. ثمره مهمش این است که ما اراده الهی را مستقل میدانیم و هیچ ارادهای را مؤثر نمیدانیم. ﴿إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ﴾.[5] هرچه خواست، همان میشود. اگر نائل شدیم به توحید افعالی، به مقامات میرسیم. علم، پیشنیاز باور است. همه انبیا برای توحید آمدند.
اگر به انقطاع إلی الله رسیدیم و به مقام دست شستن از دنیا و تعلق به حضرت حق داشتیم، اسباب کمال ما فراهم میشود. در دعای شریف مناجات شعبانیه داریم: «إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ اَلاِنْقِطَاعِ إِلَيْكَ».[6] انقطاع، مراتب دارد؛ کمال آن، یعنی توحید فعلی. از کوچکها شروع کنیم، تا به کمال توحید نائل شویم.
2- خلاصه جلسات گذشته
در طرحنامه بانکداری اسلامی به این نتیجه رسیدیم که قراردادها، یا قرضالحسنهای است، یا مبادلاتی است. در مبادلات، کیفیت و کمیت سود به متعاقدین است. عقودی را پیشنهاد کردیم. عقد فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک و غیر آن، جعاله، نسیه و نقد.
3- ادامه اقسام قراردادهای معاملاتی در بانکداری اسلامی
3.1- خرید و فروش دیون
یکی دیگر از معاملاتی که دقیق است و باید مراقبت شود به ربای قرضی، یا مبادلاتی منجر نشود، این است که دیون را از ارباب رجوع به صورت مناقصه بخریم. مزایده و مناقصه در ابراء ذمه افراد میتواند باشد. بانکها برای اینکه نیاز متقاضیان خود را تأمین کنند، اسناد مالی تولید میکنند که مدتدار است، یا بدون آن. طلبهای مدتدار را با احتساب سودهایی که در نظر دارند و شناور است، با سود بانکی خریداری میکنند؛ یعنی کمتر میخرند. مدت را به گونهای خرید و فروش میکنند. خرید مدت اشکال ندارد.
3.1.1- مثال
یک صاحب ثروت و پولی در بازار رفته و جنسی را به صورت نقدی با قیمت کم میخرد و با مدت به قیمت بالا میفروشد؛ یا مدتدار با قیمت بالا میخرد و با قیمت کمتر میفروشد. از همین مدت، سود می کند. این سود را بانک باید بین عوامل کارگزار و سرمایههای فردی و سپردهگذران، تقسیم کند.
بانک وارد معاملهی دیون میشود و دینهای مردم را به مناقصه و مزایده میگذارد؛ ولو یک طرف، خودش باشد. البته نباید رانتخواری باشد. قبلا 17-18 معامله، مقابل ربا نقل کردیم که مراقب باشند ربای معاملاتی نشود. اینها به سود میرسند و سود در مدت وامها و سپردهها است. خرید و فروش مدت به کم و زیاد، اشکال ندارد. البته اجحاف و تبانی، عناوین ثانویه است که اشکال دارد. بانکهای قرضالحسنه برای قرضالحسنه سود ندهند، ولی پول مدت را بدهند. خرید و فروش مدت، اشکال ندارد. معامله نقدی را با قیمت بالاتر، غیر نقدی معامله میکند. خرید و فروش دیون است.
3.2- عقود مشارکت و شرکت در معاملات
یک قرار داد جدید، شرکت در معامله است؛ عقود مشارکت و شرکت در معاملات. انشاءالله به شرایط شرکت میرسیم. بانک با مشتریها، یا انجمنهای اقتصادی شریک شود. گاهی شراکت در سرمایه است و گاه در غیر آن. گاهی سود به انتظار و به زمان آینده است و گاهی بالفعل. میتواند یک سود علیالحساب بدهد و بعدا یک سود اصلی بدهد. تفاوت این دو سود این است که در سودها، حالت تغیر است. همان تعبیری که داشتیم که سودها شناور است؛ به خصوص در بازاری که تورم بالا است، سود شناور، مناسب است. در سرمایههای مردم شریک شوند و سودی را بالفعل و سودی را هنگام تسویه حساب، انجام دهند. سود مشخص، اگر همهاش بالفعل باشد، ربای معاملاتی، یا قرضی میشود، ولی این که ما گفتیم، مانند مضاربه است.
4- مشروعیت انجام عقود مختلف توسط بانک در سرمایه واحد
متخصصان بانکی، کارمزدشان را برمیدارند و بقیه را بین مشتری و طرفهای قرارداد، تقسیم میکنند. پولی که در اختیار آنها است، یا به اذن است، یا به وکالت. عیبی ندارد بانکی، عقود مختلف را در سرمایهی واحد انجام دهد؛ یعنی یک کارش، هم صدق وکالت کند، هم اذن، هم مشارکت و هم مضاربه و جعاله؛ به نظر ما مانعةالجمع نیست. بحث قراردادهای مبادلهای به نحو مشارکت و عقود مختلف با درصدهای مختلف، قابل اجرا است. مثلا بانک میتواند به مشتری بگوید قرارداد را از طرف تو میبندیم و کارمزد تخصص خود را در بنگاهداری میگیریم. صاحب پول، آن پول را در اختیار بانک میگذارد و بانک از طرف آنها خرید و فروش میکند. یک سود نقدی میدهد، ولی مشخص نمیکند که ربا نشود.
5- صدق ربا در پول توزیعی و عدم صدق ربا در پول تولیدی
اگر پول غیر تولیدی خرید و فروش شود، اشکال دارد. پولی اگر مولد باشد، ضرر و زیان ندارد. پولهای تولیدی، ربوی نیست؛ ولی باید در انعقاد قراردادها، آگاهی داشته باشند. پول توزیعی، تورمآور است. بانکها باید عقودشان را در معرض دید مشتری قرار دهند. این اطمینانآور است. این اطمینان را تأمین کنند.