درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی
1400/09/15
بسم الله الرحمن الرحیم
محتويات
1- حدیث اخلاقی (مسابقه در دنیا و معلومشدن نتایج آن در آخرت)2- یادی از بزرگان بانکداری اسلامی
3- اقسام عقود شرعی در بانکداری اسلامی
3.1- وکالت
3.1.1- 1،مشروعیت ایجاد قراردادهای دیگر توسط بانک در ضمن قرارداد وکالت بانک با مشتری
3.1.2- 1،کارمزد، یک نمونه از قراردادهای در ضمن قرارداد وکالت
3.1.3- 1،لزوم تنظیم قرارداد وکالت بین وکیل (بانک) و موکل (مشتری)
3.1.4- 1،لزوم پذیرفتن ارزش پول از طرفین وکالت، غیر از حساب جاری
4- سوددهی دستگاههای کارتخوان برای بانک
5- رضایت سپردهگذاران به گرفتن سود حلال در بلندمدت
موضوع: مسائل مستحدثه (بانکداری اسلامی)/قرارداد وکالت در بانکداری اسلامی /مشروعیت ایجاد قراردادهای دیگر در ضمن قرارداد وکالت توسط بانک
1- حدیث اخلاقی (مسابقه در دنیا و معلومشدن نتایج آن در آخرت)
حدیث اخلاقی امروز قسمتی از فرمایش 25 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است. این حدیث برای برنامهریزی، به ما آمادگی میدهد. انسان بیبرنامه، هرز میشود و هرزگی میکند. ما باید بر اساس برنامه حرکت کنیم. اول صبح تفسیر میآییم. فقه و اصول میرویم. همینطور باید اهل برنامه باشیم.
«أَلاَ وَإِنَّ الْيَوْمَ المِضْمَارَ، وَغَداً السِّبَاقَ، وَالسَّبَقَةُ الْجَنَّةُ، وَالْغَايَةُ النَّارُ».[1]
فرمایشی از این بالاتر میتوان داشت؟ دنیا و آخرت و نتیجه را گفتند. امروز در دنیا، روز آمادگی است. «مضمار»، یعنی اسبسوارها قبل از مسابقه، سالها، یا ماهها اسبها را برای آمادگی و ورزش، تمرین میدادند. مضمار، دوره آمادگی اسب برای شرکت در مسابقه است؛ نه هر اسبی. اسبهای مسابقه، خیلی با ارزش هستند؛ گاهی چند میلیارد تومان، خرید و فروش میشود. روز «مضمار»، یعنی روز تمرین و آمادگی است. چقدر تمرین میکنیم؟ تمرین اخلاص، توکل، عبودیت و تهجد. تکلیف هر کسی، به حسب خودش است. عامی و دانشگاهی و حوزوی، هر یک تکلیفی دارد. در تمرین، برخی ناپیداها پیدا میشود. عیب و نقصها در تمرین پیدا میشود. پهلوانها در میدان مضمار، ورزیده میشوند.
فردای قیامت، روز مسابقه است. «سباق»، مصدر دوم باب مفاعله است. «سابَقَ، یُسابِقُ، مُسابَقَةً و سِباقاً». دید حضرت، طور دیگری است. گمان میشد ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ﴾،[2] فقط در دنیا است، ولی در عالم آخرت هم هست. ﴿فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ﴾.[3] از این حدیث، تکامل برزخی هم فهمیده میشود. ما بدون جابهجایی، وارد برزخ نمیشویم. آنجا روز کاشت و عمل نیست، ولی روز برداشت و مسابقه است. یک نفر، یک دامن، توشه برمیدارد و یکی بیشتر. در مسابقه کسانی که پیشی گرفتند، وارد بهشت میشوند و افتادگان، وارد دوزخ میشوند. کسانی که خیراتی نداشتند، آتشی میشوند.
آیا کسانی که جاهل قاصر هستند، در مسابقات اخروی، ورودشان چطور است؟ میشود گفت آنها که سبقت گرفتند و قریب به حالات آنها هستند، دست آنها را میگیرند. انشاءالله در مسابقات الهی، اهل برنامه باشیم و در آینده به نتیجه برسیم.
2- یادی از بزرگان بانکداری اسلامی
جا دارد یاد کنیم از بزرگان حوزوی که در بانکداری اسلامی، پیشقدم هستند. کتاب «البنک اللا ربوی» شهید صدر که طرح خوبی ارائه کردند، باید با نظریات دیگر تلفیق شود. ایشان، شخصیتی بود.
3- اقسام عقود شرعی در بانکداری اسلامی
3.1- وکالت
اولین بحث در بانکها، وکالت است.
بانک واسطه و رابط برای سرمایهگذاران و عاملان میشود. عنوان وکالت، خیلی مورد نیاز است. بانکها وساطت میکنند بین کسانی که سرمایه دارند و کسانی که میخواهند کاری کنند.
3.1.1- 1،مشروعیت ایجاد قراردادهای دیگر توسط بانک در ضمن قرارداد وکالت بانک با مشتری
در این وکالت، اشکالی ندارد که قراردادهای دیگر تولید شود. میشود کسی وکالت دهد و آن کس، کارهای دیگر در حدودش انجام دهد و منافات [با وکالت] نداشته باشد؛ مثلا کسی پولی را در اختیار بانک میگذارد و میگوید هر وقت خواستم، دسترسی به من بده و بانکها توضیح نمیدهند که پول را چه میکنند. از رازهای درآمدزا برای مشتری و دیگر بانکها نمیگویند؛ چون رقابت است. آیا باید بانک بگوید که با سپرده، چه میکند؟ اگر طرف قرارداد، پول را در اختیار میگذارد و سؤال نمیکند و میداند دارد چه میکند، منع شرعی ندارد و لازم نیست که بانک، توضیح دهد. گویا به بانک وکالت میدهد (اینکه میگوییم گویا، چون شاید عقود دیگر هم باشد) که بانک هر کاری میخواهد انجام دهد.
3.1.2- 1،کارمزد، یک نمونه از قراردادهای در ضمن قرارداد وکالت
سپردهها را بین کسانی که میخواهند تولید کنند، تقسیم میکنند و وام میدهند. آنها هم بر اساس توزیع، سودهایی شرعی از وامها در میآورند. این سودها به عنوان کارمزدهای معمولی، اشکالی ندارد، ولی اگر نجومی باشد، اسلام جلوی آن را میگیرد. اینقدر از عوامل بانکی برای کار شما درگیر بودند و باید این مقدار از وام شما گرفته شود. گاهی پولی چندین درآمد دارد؛ یک جهت تورم، همین است.
[میگویند در زمان قدیم،] عدهای از کارگزاران شاه گفتند به ما حقوق، کم میرسد. حاکم، گلوله برفی داد دست به دست کنند به نفر آخر که رسید، تمام شد. گفت: من خوب پول میدهم، ولی واسطهها برمیدارند.
3.1.3- 1،لزوم تنظیم قرارداد وکالت بین وکیل (بانک) و موکل (مشتری)
گاهی این قدر به فکر درآمد از آن سرمایه و وام هستند که دیگر کار به سرمایهگذاری نمیرسد. فاجعه، اینجا است. باید بین موکل و وکیل، قرارداد وکالت نوشته شود. دریافت و پرداخت، نوشته شود و سودها و زیانها و سهمها، معلوم شود. کارمزد باید دفتری باشد، نه اینکه سود کلان باشد و نامش را کارمزد بگذاریم. به اندازه حقوق کارمندمان، میتوانیم کارمزد برداریم، نه بیشتر.
3.1.4- 1،لزوم پذیرفتن ارزش پول از طرفین وکالت، غیر از حساب جاری
وقتی این سود بر سرمایه خیلی زیاد شود، اصل سرمایه هم از بین میرود؛ به خصوص که ما پول را مثلیِ قیمی میدانستیم. در سپردهگذاری باید طرفین، ارزشهای پولها را هم متقبل شوند. سپردههایی در بانکها داریم. در حساب جاری، فقط پول را نگهداری میکنند و هزینه میگیرند. هیچ سودی نمیدهد؛ همین هزینه است.
4- سوددهی دستگاههای کارتخوان برای بانک
دستگاههای کارتخوان در اختیار صاحبسرمایه و شرکتها قرار میگیرد و تا 24 ساعت قرارداد است که پول معامله آن روز را نمیتواند بردارد. کاسب، کم و زیاد، تا فردا به حسابش واریز نمیشود. اگر در همین 24 ساعت، مدیریت شود، چقدر سوددهی دارد.
5- رضایت سپردهگذاران به گرفتن سود حلال در بلندمدت
علاوه بر اینکه اقتصاد مولد در یک سرمایه ثابت، قابل برنامهریزی است. بر اساس تراز روزانه حتی میتوانند معامله بلند مدت انجام دهند. اگر مدیریت کنند، سرمایه در تولید، مصرف میشود. برخی سپردهگذاران حاضرند دیرتر سود بگیرند، ولی با شفافیت و حلّیّت بیشتر، یا مقدار بیشتر. سپردههای مختلفی که در بانکها وجود دارد، اعم از سپردههای ثابت و متغیر است. باید نسبتهای حقیقی بین سپردهگذار و سرمایهگذار، نهادینه شود. اگر وکالتی که به بانک داده میشود، موضوعش شفاف شود، بهتر است.