درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی
1400/09/21
بسم الله الرحمن الرحیم
محتويات
1- حدیث اخلاقی (عوامل گرفتاری در قیامت)1.1- 1،شبههی علمی
1.2- 1،شهوت عملی
1.3- 1،تعصّب بیجا
2- خلاصه جلسات گذشته
3- منظور از قرضالحسنه، رفع نیاز است، نه گداپروری
4- مراعات خطوط قرمز شرعی در قرضالحسنه
5- سودآوری بانکهای قرضالحسنه و سپردهگذاران، از راه عقود شرعی، نه وام
6- تفاوت ماهوی بین بانکداری اسلامی و غربی
7- توسعه داشتن مفهوم نیازمند در قرضالحسنه
8- لزوم تشکیل بانکهای قرضالحسنه خیریهی عمومی و صنفی
9- لزوم جعل قوانین قرضالحسنه برای جلوگیری از سوءاستفادهی برخی افراد
10- لزوم استخراج آمار نیازمندان، توسط اقتصاددانان
موضوع: مسائل مستحدثه (بانکداری اسلامی)/قرض الحسنه /راهکارهای اجرایی قرض الحسنه در بانکداری اسلامی
1- حدیث اخلاقی (عوامل گرفتاری در قیامت)
1.1- 1،شبههی علمی
ادامه حدیث جلسه قبل
فردای قیامت، مردم به یکی از این سه کار افت می کنند و صاحب درکات میشوند و درجات به آنها داده نمیشود و جهنمی میشوند. «إما مِن شبهه فی الدین ارتکبوها».[1] شبهات دینی مردم را شکست میدهد. اولینهایی که در مرز دفاع از شبهات دینی هستند، علما هستند. بنابراین هم باید شبهات را بشناسند و هم عالم به زمان باشند. «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس».[2] اینها مرزبانان دین هستند. یکی از هشدارها این است که عوام، طرف شبهات نروند. القای شبهه، چیزی است و جواب آن، چیز دیگری. شبهه و جواب آن باید در مجلس واحد باشد. گاهی عزیزی در منبر یا مجلسی شبهه را مطرح میکند، ولی از پسِ جواب، بر نمیآید. باید اول جواب شبهه را ملاحظه کرد.
1.2- 1،شهوت عملی
دوم: «أو شهوة للذة آثروها».[3]
مرحله دوم که انسانها را ساقط میکند، این است که انسان به سراغ شهوتی برود و ادامه دهد. شهوت را شهوت میگویند، چون مورد تمایل است و بر وفاق میل است. گاهی شهوت مقام و ریاست است، گاهی درس و بحث و قلم و نوشته است. آدم از آن لذت میبرد. اگر لذت در مسیر حضرت حق نباشد، خطرناک است. نوشته و مطالبی که انسان به آن شادمان میشود، اگر در مسیر الهی نباشد، شهوتی است که انسان انتخاب میکند. ما باید برنامهریزی کنیم. در بحث تفسیر، بحث واجب تقربی داشتیم. ﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾.[4] بعد از بنیان خانه کعبه، حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، مارک استاندارد قبولی اعمال را زدند. قبولی اول از جانب خودمان شروع میشود. کار که صحیح بود، پذیرش در مرحلهی بعدی است. در صحت عمل که وظیفهی ما است، باید خوب عمل کنیم. دو چیز رهزن انسان میشود؛ یکی شبهات علمی و دیگری شهوتهای عملی که همان لذتهایی است که فرمودند.
1.3- 1،تعصّب بیجا
سوم: «أو عصبية لحمة اعملوها».[5]
تعصب قبیلهای، یا صنفی و مانند آن که بیجهت در مسألهای اصرار کند. ما باید از این راهزنها در امان باشیم. چگونه در امان باشیم؟ درمان آن انشاءالله در جلسه آینده خواهیم گفت. پیشگیری بهتر و آسانتر و کم هزینهتر از درمان است. آقا رسولالله (صلیاللهعلیهوآله)، وضعیت درمان این سه آفت، یا این سه نکته هجومی را بیان کردند؛ شبههی علمی، شهوت عملی و عصبیت کاری را باید چه کنیم؟
خدا به ما توفیق دهد در درمان این جهت، کوشا باشیم. این سه، کل اخلاق است؛ قوهی وهمی و شهوی و غضبی.
2- خلاصه جلسات گذشته
ساختار بانکداری اسلامی را در حال اتمام هستیم و باید وارد محتوا شویم. ما تأسیس بانکداری اسلامی را به رواج قرضالحسنه میدانیم.
3- منظور از قرضالحسنه، رفع نیاز است، نه گداپروری
مراد از قرضالحسنه، مجانی کار کردن نیست. مراد یعنی پولهای رایج دستگردان میان مردم را بر اساس نیاز اشخاص در نظر گیریم. بانکداری اسلامی به معنای گداپروری نیست. میخواهد انگیزه برای انسان ایجاد کند. ﴿وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى﴾.[6] هماهنگی اخلاقی و اسلامی را قائلیم. به نظر ما بانکداری اسلامی، بانکداری اخلاقی است. یعنی با شرایط خاصی به شخص از کار افتاده، وام بدهیم و از جای دیگر تأمین شود. حاکم اسلامی و مسئولان باید از بیتالمال تأمین کنند، نه از جیب خودشان. لذا اگر بانکداری اسلامی و اخلاقی و قرضالحسنه را میخواهیم ترویج کنیم، به این معنا نیست که گداپروری کنیم. «الکادُّ علی عِیالِه»،[7] پذیرفته است، نه الکدّ علی عیاله. الکدّ علی المسلمین، یا علی عیاله، پذیرفته نیست. اگر کسی تنبلی کند، پذیرفته نیست.
4- مراعات خطوط قرمز شرعی در قرضالحسنه
ما باید قرضالحسنه و بانکهای قرضالحسنه ای را به شکل تخصصی امروزی و با توجه به درآمدهای مجاز شرعی و با خط قرمز غرری نبودن و ربوی نبودن و ضرری نبودن، داشته باشیم. ما اگر این سه خط قرمز را رعایت کنیم،میتوانیم معامله سودآور داشته باشیم.
5- سودآوری بانکهای قرضالحسنه و سپردهگذاران، از راه عقود شرعی، نه وام
بله، باید بحث ضمانت باشد و بانک و سرمایهدار و سپردهگذاری که پولی را در اختیار بانک گذاشته، او هم باید تأمین اقتصادی بشود، باید خیلی خوب مدیریت شود.
اگر سرمایههای ثابت، ولو از سپردهگذاران جزء درست مدیریت شود - نه فقط سپردهگذاران کلی که مثلا چند نفر صاحبان سرمایه، بانکی را تأسیس کنند؛ بله آنها هم باید به سودشان برسند - اگر اینطور باشد، بانک، سرمایهگذار و عامل در این تبادل و تبادلات، سودآوری خواهند داشت؛ منتها در کیفیت اجرا باید خیلی دقت کنند و باید بانکهای قرضالحسنه را به عقود اسلامی، تجهیز کنیم؛ مانند ودیعه و امانت و وکالت و مشارکت و آنچه قرارداد اسلامی است. و ما میتوانیم این قراردادهای اسلامی را حتی در بانکهای قرضالحسنهای هم فعال کنیم. به عبارت بهتر بانکهای قرضالحسنه در وامهای خود سود نگیرند، ولی معاملاتشان دقیق و با سود بالا باشد؛ مانند پدری که از جایی هزینه درمیآورد و به بچه خود راحت پول میدهد، اما با حساب و کتاب. خوشا به حال پدر و مادری که خدمات فرزندان را معتدلانه و با بها پرداخت میکنند. برای همین است که در روایات، موضوعا و تخصصا بین پدر و پسر، ربا خارج است؛ چرا که خدمات شایستهای باید به هم ارائه کنند. حتی پدر میتواند مال فرزند را تصرف کند؛ چون در روایات داریم: «أنت ومالك لأبيك».[8]
ما عرضمان این است که بانکها باید در بحث قراردادهای قرضالحسنه ،با دقت پیش بروند و بنایشان بر تعامل و وکالت و شراکت باشد. باید با بحث ضمانت و تسهیلات، کارها را روان انجام دهند، تا مردم بیشتر بتوانند مبادلات قرضالحسنهای داشته باشند.
6- تفاوت ماهوی بین بانکداری اسلامی و غربی
تفاوت ماهوی که بین بانکداری اسلامی و بانکداری غربی است، این است که در بانکداری غربی و شرقی، فقط توجه به سود است و هدف، وسیله را توجیه میکند. مهم، به سود رسیدن است، ولو عدهای بیچاره شوند. ولی در بانکداری اسلامی، توجه به سود نیست، ولی توجه نداشتن به سود، به معنای معاملهی لغو نیست. گاهی سود را از جای دیگر تأمین میکنند.
7- توسعه داشتن مفهوم نیازمند در قرضالحسنه
ما توصیه میکنیم صندوقهای قرضالحسنه را برای نیازمندان فراهم میکنند. نیازمند، یعنی کسی که این وام را لازم دارد و فقط فقرا، نیازمند نیستند. گاهی خودش صاحب ثروت است، ولی به دلایلی دستش خالی است. الآن چقدر ملک و ثروت هم دارد، ولی الآن نیاز پیدا کرده وام بگیرد، او هم جزو نیازمندان است، گرچه جزو ثروتمندان است. ما باید دایره نیازمندان را آنقدر توسعه دهیم که هر کس نیاز به وامی پیدا کرد، ما به دید نیازمند به او نگاه کنیم و بدون سود، پول در اختیارش بگذاریم. گدا پروری نکنیم، ولی کسی هم که نتوانست تأمین کند، بدون گداپروری باید با کمک دیگران، او را هم راه بیندازیم. ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى﴾،[9] تعاون اسلامی است. ما باید هدفهای خیرخواهانه را در قرضالحسنهها ایجاد کنیم.
8- لزوم تشکیل بانکهای قرضالحسنه خیریهی عمومی و صنفی
اگر فراخوانی داده شود و بگویند فلان بانک قرضالحسنهای نیاز به این قدر سپردهگذاری دارد، افراد خیری هستند که پولهایی در اختیار میگذارند. من الآن برخی از این مؤسسین خیریه را هم میشناسم که برخی هم به رحمت خدا رفتهاند. اینها مؤسسین بانکهای خیریه و برخی خیّرینی هستند که بانکهای قرضالحسنه را تأسیس کردند و پولی گذاشتند و هنوز پولشان کار میکند؛ یعنی سپرده در قرضالحسنه بود، کار به عقود اسلامی بود و بهرهمندی برای نیازمند بود. حتی بانک قرضالحسنه برای صنف خاصی راه میاندازند؛ مثلا امروز فلان شخص از صنف خاص میخواست خرید کند، ولی پول در دسترس ندارد. بعضی از اینها به قدری سهولت در کارشان بود که شخصی صبح پول را میگرفت و گاهی تا قبل از ظهر پس میداد. گاهی امضا هم نمیگیرند و عاملکار به عنوان اینکه قرض گیرنده، شخص مطمئن بود، یادداشت میکرد که فلانی امروز این قدر پول گرفت و در فلان زمان، پس میدهد. بانک با این فضا برکت هم خواهد داشت.
9- لزوم جعل قوانین قرضالحسنه برای جلوگیری از سوءاستفادهی برخی افراد
البته هر کاری - ولو بسیط باشد، تا چه رسد به کارهای کلان - حتما ضایعات و آسیبهایی دارد. برای سوء استفاده نکردن، باید برخی قوانین جعل شود و اجرایی گردد. هدفهای خیرخواهانه را باید تقویت کنیم. سپردهگذاریهای قرضالحسنه را زیاد کنیم. وامها را تقویت کنیم. سپردهگذای را باید تقویت کنیم. سپردهگذاریهای اصلی و جزئی، هر دو لازم است. گاهی میگویند پولتان دو تا سه ماه بماند، تا بتوانید وام بگیرید. اینها کارهای مدیریتی است که باید با دقت انجام شود و عمل بر اساس قراردادهای قرضالحسنه، واجبالوفاء است، ولی هرچه با سهولت باشد، بهتر است. بانکهای اخلاقی و قرضالحسنهای را باید تأسیس و تقویت کرد.
10- لزوم استخراج آمار نیازمندان، توسط اقتصاددانان
یک نکته دیگر این است که اقتصاددانان باید آمار نیازمندان اصطلاحی و عمومی را بدانند. کسی که الآن نیازمند است، شناسایی شود. بانکها باید آمار سپردهگذاران را داشته باشند و آماری از مشتریان به شیوه اخلاقی داشته باشند.
اگر مقداری توسعه هم بدهیم و بانکها را صنفی و تخصصی کنیم، بهتر است. صنف فرهنگی، بانک خاصی داشته باشد. بانک فرهنگیان، یا بانک توسعه، یا ... . این بانکها واقعا اگر برای صنف خاصی باشند، آثار خوبی دارند.