< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی

1401/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

محتويات

1- بحث اخلاقی (قناعت)
1.1- قناعت، سبب بی‌نیازی از مردم
1.2- تحریف در معنای قناعت و تبیین معنای حقیقی آن
1.3- کلام مرحوم علامه حسن‌زاده آملی (رحمه‌الله) در مورد قناعت مطلوب و نامطلوب
2- بیانات استاد در مورد توهین نشریه فرانسوی نسبت به مقام معظم رهبری و مرجعیت
2.1- سابقه‌ی مقابله‌ی دشمنان با ولایت در صدر اسلام
2.2- عمل خواص به وظیفه، مانع حمله‌ی دشمنان به جایگاه ولایت
2.3- کلام شیخ عبدالکریم حائری (رحمه‌الله) در مورد غیبت خواص
2.4- بصیرت خواص، مانع حمله‌ی دشمنان به جایگاه ولایت
2.5- فحش و ناسزا، تلاش دشمن عاجز
2.6- سابقه‌ی تاریخی مبارزه با عمامه
2.7- تحسین به رهبری برای خوب‌اداره‌کردن کشور بعد از انقلاب
2.8- احترام متقابل مقام معظم رهبری و علامه حسن‌زاده آملی (رحمه‌الله) نسبت به یکدیگر
2.9- توجه امام زمان (علیه‌السلام) به طلاب و حوزه‌های علمیه
2.10- قلم علما و مداد شهدا، دو عامل نگه‌داشتن اسلام
3- خلاصه مباحث گذشته
4- حکم شرکت در کالای غیرنقدی
4.1- کلام صاحب‌جواهر (رحمه‌الله)

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت /کلام صاحب جواهر در مورد حکم شرکت غیرنقدی

 

1- بحث اخلاقی (قناعت)

1.1- قناعت، سبب بی‌نیازی از مردم

جناب ابوحمزه از حضرت امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) نقل می‌کند که فرمودند: «مَنْ قَنِعَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاسِ».[1]

یکی از برنامه‌هایی که در روایات ما بر آن تأکید شده است و می‌شود به عنوان دستورالعمل انتخاب کرد، عنوان قناعت است. قناعت این است که انسان به آنچه در اختیار دارد، راضی باشد و به مقدرات الهی تسلیم باشد.

1.2- تحریف در معنای قناعت و تبیین معنای حقیقی آن

عرض من این است که یکی از مفاهیمی که دچار تحریف شده و فرهنگ اسلامی ما دستوراتش بالاتر است، قناعت است. زهد هم، همین‌طور دچار تحریف شده است. عده‌ای گمان می‌کنند که قناعت این است که یعنی انسان، امکانات نداشته باشد؛ بلکه قناعت، یعنی اگر امکاناتی دارد، وابسته نیست. در قناعت، گاهی این قدر زمخت شده است که حداقل امکانات برای اشخاص و جامعه هم در نظر نمی‌گیریم. دولت‌مردان برای راحتی کارشان می‌گویند که قانع باشید. قناعت را بهانه‌ی رسیدن به کارهای خودشان می‌کنند. قناعت، یعنی رضایت به شرایط موجود، برای رسیدن به وضعیت مطلوب. به عبارت بهتر قناعت می‌گوید که وظیفه‌ی هر کسی در هر زمانی با توجه به امکاناتش باید انجام دهد. قناعت یک دستورالعملی برای فرد و اجتماع است که از حداقل امکانات، بیشترین بهره‌وری را ببرند.

1.3- کلام مرحوم علامه حسن‌زاده آملی (رحمه‌الله) در مورد قناعت مطلوب و نامطلوب

خدا درجات استادمان - حضرت علامه حسن‌زاده (قدس‌الله‌نفسه‌الزکیة) - را متعالی کند. ایشان می‌فرمودند: «قناعت در امور مادی، مطلوب است، ولی در امور معنوی، نامطلوب است؛ به خصوص در علم و کمالات».

در کمالات، محدودیت نیست. در امور مادی، محدودیت است و باید قانع باشیم. لذا امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) فرمودند: «اگر انسان به آنچه خدا روزی‌اش کرده، راضی و قانع باشد، از بی‌نیازترین مردم است». در فرازی از الهی‌نامه گفتیم: «الهی در قسمت‌آباد وجود، بیش از این قسمت ما نبود؛ یا اباالقاسم مددی». هر کسی کنار سفره‌ی خودش نشسته است. سفره‌اش را باید باز نگه دارد. هم دست خودش و هم دستان زیادی در این سفره باشد.

2- بیانات استاد در مورد توهین نشریه فرانسوی نسبت به مقام معظم رهبری و مرجعیت

2.1- سابقه‌ی مقابله‌ی دشمنان با ولایت در صدر اسلام

با کمال معذرت از اظهار نظرهایی که می‌شود، عقیده‌ی ما این است و بر آن استقامت داریم که نسبت به امر ولایت هم عده‌ای جفا کردند. دشمنان که جفای‌شان، سر جای خودش باقی است. آن‌ها بزرگ‌ترین مانع منافع خود را عنوان ولایت و امامت می‌دانند. تأسف از این است که گاهی آن‌هایی که مدعی دیانت هستند، قدر امامت و ولایت را نمی‌دانند. چه کسی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را خانه‌نشین کرد؟ آیا غدیر را ندیده‌ بودند؟ 120 هزار شنونده داشت. خواص بعد از چند سال که فضایل حضرت حسنین (علیهماالسلام) و حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیده بودند و شمشیرها را با ذِکر «یا رسول‌الله» پایین می‌آوردند!

2.2- عمل خواص به وظیفه، مانع حمله‌ی دشمنان به جایگاه ولایت

اگر خواص به وظیفه‌ی خود عمل کنند، چنین نمی‌شود. عوام به دهان و قلم و عمل خواص نگاه می‌کنند. چشم بصیرت مردم به این‌ها است. اگر خواصی دچار لغزش‌های ولایی شوند، راه عوض می‌شود. جای جلاد و شهید، عوض می‌شود.

2.3- کلام شیخ عبدالکریم حائری (رحمه‌الله) در مورد غیبت خواص

مرحوم شیخ‌عبدالکریم حائری می‌گفتند: «هر کس غیبت من را کند، راضی هستم؛ ولی از اهل علم، راضی نیستم». بعد در ادامه فرمودند: «عوام می‌گوید و رد می‌شود، ولی اهل علم، اول انسان را واجب الغیبة می‌کند و بعد غیبت می‌کند».

2.4- بصیرت خواص، مانع حمله‌ی دشمنان به جایگاه ولایت

ولایت و امامت و رهبری، دچار لغزش‌های خواصی هستند که اهل بصیرت نیستند. بصیرت، یعنی آنچه در حوزه‌ها می‌خوانیم، به آن عمل کنیم. بین علم و عمل، فاصله نیاندازیم. واقعا فدایی ولایت باشیم. امروز حوزه‌ها و اساتید و فضلای ما بصیر هستند.

2.5- فحش و ناسزا، تلاش دشمن عاجز

دشمن می‌داند به بن‌بست رسیده است. تلاش مذبوحانه دارد. «الغریق یتشبث بکل حشیش». فحش و ناسزا، حربه‌ی انسان‌های عاجز است؛ چون برهان ندارند.

2.6- سابقه‌ی تاریخی مبارزه با عمامه

این حمله‌ها از قدیم به امامت و مرجعیت بوده که شخصیتی، مانند حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، فدایی ولایت می‌شود.

خواص، آیه‌ی ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ﴾[2] را شنیدند و حضرت را برای بیعت اجباری بردند.

ان‌شاء‌الله مرد علم و عمل باشیم. بدانیم پیروزی با ما است. حضرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، عمامه‌ی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را گذاشتند و دعای عمامه را خواندند. و ببینید چه کسانی عمامه را برداشتند. قم و شهرهای دیگر، از مدینه کمتر نیست. اگر کسی دشمن به او حمله می‌کند، بدانید راه او، راه خداست.

2.7- تحسین به رهبری برای خوب‌اداره‌کردن کشور بعد از انقلاب

در سیادت و رهبری مقام معظم رهبری حرفی نیست. واقعا در این چند ساله، خوب اداره کردند. باید به عنوان وظیفه‌ی خودمان به ایشان، بارک‌الله بگوییم که حضرت حق و وجود نازنین امام زمان (علیه‌السلام) هم به ایشان، بارک الله می‌گویند.

2.8- احترام متقابل مقام معظم رهبری و علامه حسن‌زاده آملی (رحمه‌الله) نسبت به یکدیگر

روزی در محضر علامه حسن‌زاده (قدس‌الله‌نفسه‌الزکیة)، صحبت مقام معظم رهبری شد. ایشان فرمودند: «این سید، خوب اداره کردند». باید حوزه‌های علمیه در تبیین بین ارتباط اولیای الهی و مرجعیت و ولایت پایان‌نامه‌ی علمی قرار دهند؛ به خصوص در عصری که ما هستیم. چه نسبتی بین این دو بزرگوار است. ایشان برای علامه می‌فرمایند: «عالم ربانی و سالک توحیدی»، و علامه فرمودند: «ولیِّ حفیّ و مهربان».

2.9- توجه امام زمان (علیه‌السلام) به طلاب و حوزه‌های علمیه

وظیفه‌ی ما تبیین موفقیت‌های نظام رهبریِ اسلام در 250 ساله‌ی امامت و برکات زمان غیبت است. گمان نکنند ما بی‌کس و بی‌صاحب هستیم. اگر دل داشته باشیم، حضرت به دیدن همه‌ی ما می‌آید؛ از کوچک‌ترین طلبه‌ای که کتابش را دست می‌گیرد و در حجره‌اش درس می‌خواند، تا دیگران. طلبه‌ها صدها درجه با خط فقر فاصله دارند. توجه به امور مادی ندارند.

2.10- قلم علما و مداد شهدا، دو عامل نگه‌داشتن اسلام

دو چیز، اسلام را نگه داشته است؛ بیان علما و دماء شهدا. «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء».[3] اگر شهید سلیمانی می‌درخشد، چون مرجعیت و رهبری، الگوی ایشان است. دشمن نمی‌تواند تحمل کند ،کارهای بچگانه می‌کند. ظرف را زیر و رو می کنند. جهان را نمی‌توانند اداره کنند، به این کارها دست می‌زنند. حضورمان در همایش امروز، حمایت از مرجعیت و رهبری است.

3- خلاصه مباحث گذشته

در این مسأله بودیم که اگر کسی اموالی را با کس دیگر شریک شد و وسیله یا دابه‌ای را داد، آیا چنین شراکتی صحیح است، یا خیر؟ برخی قائل به عدم صحت بودند.

4- حکم شرکت در کالای غیرنقدی

4.1- کلام صاحب‌جواهر (رحمه‌الله)

یکی از کسانی که خوب این بحث را گفتند، مرحوم صاحب جواهر است.

«(الفصل الثالث: في لواحق هذا الباب ). وهي مسائل: الأولى لو دفع إنسان دابة مثلا وآخر راوية إلى سقاء على الاشتراك في الحاصل، لم تنعقد الشركة قطعا، لأنها مركبة من شركة الأبدان والأموال مع عدم المزج، والكل باطل وفي محكي المبسوط ولا يمكن أن يكون إجارة، لأن الأجرة فيها غير معلومة فـكان ما يحصل حينئذ للسقاء عليه أجرة مثل الدابة والراوية وقيل: إنهم يقتسمون أثلاثا، ويكون لكل واحد منهم على صاحبيه ثلثا أجرة ماله ونفسه، ويسقط الثلث لأن ثلث النفع حصل له، وفي الناس من حمل الوجه الأول على أنه إذا كان السقاء يأخذ الماء من ملكه، والثاني‌ على أنه إذا أخذه من ماء مباح، وهذا ليس بشي‌ء لأنه إذا أخذه من موضع مباح فقد ملكه، والوجهان قريبان، ويكون الأول على وجه الصلح، والثاني مر فيه الحكم، بل في المختلف أن ما قر به الشيخ قريب».[4]

راویه، هم بر شتر آب‌کش به کار می‌برند و هم مشکی که با آن آب می‌برند.

کسی چهارپایی دارد، یا مشکی برای آب، آن را برای کار شریکی به سقا می‌دهد، شرکت تحقق نمی‌یابد؛ چرا که مرکب از شرکت ابدان و اموال است و مزجی نیست. از باب اجاره هم نمی‌شود؛ مانند کسی که مشک یا چهارپایش را اجاره داده است؛ چرا که اینجا اجرت، معلوم نیست.

ان‌شاء‌الله ادامه‌ی توضیحات عبارت در جلسه‌ی آینده باشد. نقدهایی هم وارد است که بیان خواهد شد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo