< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی

1401/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت /انواع مالکیت در اسلام

 

1- بحث اخلاقی (قناعت)

1.1- 1،قناعت، الهام خداوند به بنده‌ی محبوبش

«إذا أراد الله بعبد خیرا ألهمه القناعة فاکتفی بالکفاف و اکتسی بالعفاف».[1]

تعبیر سنگینی از امیر المؤمنین (علیه‌السلام) است. وقتی خدا به کسی خیر اراده کند، به او دو مطلب را الهام می‌کند. مرتبه‌ی پایین وحی، الهام است. وحی، شعور مرموز است. الهام، قطع نشدنی است. هرچه نفس انسان سالم‌تر باشد، الهاماتش بیشتر است. آنچه نفس را سالم می‌کند، خواندن آیات و روایات است. برنامه برای سیر و سلوک خود داشته باشید. آن دو مطلبی که خداوند به بنده‌اش الهام می‌کند، قناعت و عفاف است. قناعت، یعنی به کفاف زندگی فکر کردن؛ اینکه زندگی‌اش، کفایت کند.

1.2- 1،دو دعای متفاوت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

آقا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با اصحاب در بیابانی می‌رفتند و نیاز به شیر پیدا کردند. اصحاب را نزد شتربآن‌ها فرستادند، ولی به آن‌ها شیرِ شتر ندادند. حضرت فرمودند: «خدا مال زیاد به شما بدهد». بعد نزد افرادی رفتند که چند بز داشتند و از شیر بز به آن‌ها دادند. حضرت دعا کردند: «خدا به قدر کفاف به آن‌ها بدهد». اصحاب تعجب کردند. حضرت فرمودند: «مال زیاد، طغیان می‌آورد، ولی کفاف بهتر است».[2]

خداوند، کافی المهمات است. مطلب دوم، عفاف و پاکدامنی است. باید برای قناعت و کفاف و برای عفاف‌مان برنامه‌ریزی کنیم.

2- خلاصه مباحث گذشته

عده‌ای در مشارکت، ابدان و اموال را با هم، باطل دانستند، ولی ما این را صحیح می‌دانیم.

3- انواع مالکیت در اسلام

در اسلام، چند مالکیت داریم:

3.1- 3،مالکیت شخصی

1.مالکیت شخصی، یکی از آن‌ها است. تفاوت اسلام با سوسیالیزم و ضدسرمایه‌داری این است که مالکیت شخصی را [بر اساس مبانی این مکاتب اقتصادی، یعنی سوسیالیزم و ضدسرمایه‌داری،] قبول ندارد و انباشت ثروت را هم با انواع دستورها اجازه نمی‌دهد.

3.2- 3،مالکیت مشارکتی

2.نوع دوم مالکیت، مالکیت به نحو مشارکت است. مشارکت در جایی که با هم کالایی بخرند، یا حیازت کنند، یا ارث مشترکی به آن‌ها برسد.

3.3- 3،مالکیت برای عناوین

3.مالکیتی که به عنوان، تعلق می‌گیرد. ما در مدرسه‌ی فیضیه هستیم که موقوفاتی دارد. معمولا کسانی که دارای این عنوان باشند، این مالکیت را دارند.

3.4- 3،مالکیت برای عموم مسلمین

4.قسم دیگر، مالکیتی است که متعلق به جمیع مسلمین است؛ مانند: مفتوح عنوة [زمین‌هایی که از کفار، غنیمت گرفته می‌شود] و اراضی خراجیه.

3.5- 3،مالکیت برای غیرذوی‌العقول

5.ملکیت دیگر، ملکیتی است که برای غیرذوی‌العقول است. گاهی مدرسه‌ی فیضیه است و گاهی طلاب مدرسه‌ی فیضیه. گفتیم احکام اسلامی، انسانی است. متعلق به کل مکلفین است، نه فقط مسلمانان. یجب علی کل مکلف بوجوب عقلی، نه وجوب شرعی. تمام انسان‌هایی که مکلف باشند، احکام تکلیفی دارند. انسان‌های عالَم برای غیر موجودهای انسانی، املاکی را وقف می‌کنند. سؤال کردند فلانی بچه ندارد، ولی گربه دارد؛ آیا می‌تواند اموالش را برای او اختصاص دهد؟ اگر این کار را کرد، بعدش چه می‌شود؟ زن و شوهری، نزد ما آمدند که مشکل‌شان، علاقه‌ی زیاد خانم به انواع گربه‌ها و جمع‌آوری آن‌ها بود.

حتی کعبه‌ی معظمه هم که اموالی داشته، و معابد مختلف، از همین قسم غیرذوی‌العقول است. حتی برای معابد، انسان‌هایی را وقف می‌کردند.

در خارج شخص اعتباری هم گفتیم که مالکیت شخص اعتباری را مانند مالکیت شخص حقیقی می‌دانیم. مالکیت، نسبت بین مال و کسی که می‌خواهد انتفاعی ببرد، هست.

3.5.1- 3،5،روایات مالکیت غیرذوی العقول

3.5.1.1- 3،5،1،روایت اول

وعن محمد بن يحيى، عن بنان بن محمد، عن موسى بن القاسم، عن علي بن جعفر، عن أخيه أبي الحسن عليه‌السلام قال: «سألته عن رجل جعل جاريته هديا للكعبة كيف يصنع؟ قال: إن أبي أتاه رجل قد جعل جاريته هديا للكعبة، فقال له: قَوِّمِ الجارية أو بِعها ثم مر مناديا يقوم على الحجر فينادي ألا من قصرت به نفقته، أو قطع به طريقه، أو نفد طعامه فليأت فلان بن فلان، ومره أن يعطي أولا فأولا حتى ينفد ثمن الجارية».[3]

علی‌بن‌جعفر از امام موسی‌بن‌جعفر (علیهما‌السلام) نقل می‌کند که حضرت فرمودند: «از پدرم [امام صادق (علیه‌السلام)] در مورد مردی که کنیزش را به کعبه اهداء می‌کند، سؤال کردم باید چه کند؟ ایشان فرمودند: مردی نزد پدرم [امام باقر (علیه‌السلام)] آمد که کنیز خود را به کعبه اهداء کرده بود، ایشان فرمودند: کنیز را قیمت کن و آن را بفروش، بعد به یک نفر امر کن که تکیه به دیوار حِجر اسماعیل بزند و بگوید کنیزی دارم که برای کعبه است. بفروشد و برای کعبه، مصرف کند».

اگر روزی کعبه نیاز به خدم و حشم داشت که دارد، این وقف یا قرارداد، شرعیت دارد.

3.5.1.2- 3،5،1،روایت دوم

وعن علي بن إبراهيم، عن صالح بن السندي، عن جعفر بن بشير، عن أبان، عن أبي الحر، عن أبي عبدالله عليه‌السلام قال : «جاء رجل إلى أبي جعفر عليه‌السلام فقال له: إني أهديت جارية إلى الكعبة، فأعطيت بها خمسمائة دينار فما ترى؟ فقال: بعها ثم خذ ثمنها، ثم قم على حائط الحجر ثم ناد وأعط كل منقطع به، وكل محتاج من الحاج».[4]

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «مردی نزد امام باقر علیه السلام آمد و عرض کرد: کنیزی را وقف کعبه کردم؛ چه کنم؟ حضرت فرمودند: آن را بفروش و پولش را بگیر و کنار دیوار حجر اسماعیل بایست و ندا بده و هزینه‌اش را خرج هر درراه‌مانده‌ای در مسیر کعبه و هر محتاجی از حاجیان بکن.

اگر برای کعبه، چنین وقفی شد، می‌توان برای کلیه‌ی متعلقات کعبه، هزینه کرد؟

3.6- 3،مالکیت اعتباری

6.قسم بعدی، ملکیت اعتباری است. مهم‌ترین مباحث شرکت اینجا است. عقد شرکت، حلّال مشکل بانک‌ها است.

بحثی است که ملکیت در ملکیت ممکن است، یا خیر که ان‌شاء‌الله خواهیم رسید.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo