< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی عباسی خراسانی

1401/12/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: بانکداری اسلامی/شرکت /مشروعیت ضمان به قدر سهم سهامداران - سایر مسائل متفرقه در بحث ضمان در شرکت

 

1- بحث اخلاقی (غیرت)

حدیث اخلاقی امروز در محضر امام صادق (علیه‌السلام) هستیم. عبدالله بن ابی یعفور از نزدیکان حضرت است. ایشان، این حدیث را نقل می‌کند.

1.1- وارونه بودن قلب انسان بی‌غیرت

حضرت فرمودند: «إِذَا لَمْ يُغَیِّرِ الرَّجُلُ فَهُوَ مَنْكُوسُ الْقَلْبِ».[1]

کسی که نسبت به ناموسش غیرت نداشته باشد و بی‌تفاوت باشد، قلب او وارونه است. آنانی که اهل قلب سلیم هستند، نسبت به ناموس خود، اهل غیرت هستند. غیر را به حریم خود راه نمی‌دهند. «إِنَّ اللَّهَ غَيُورٌ يُحِبُّ كُلَّ غَيُورٍ».[2]

1.2- اعتراض امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به بی‌غیرتی مردان کوفه

حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: «أما تَستَحیون و لا تُغارون نِسائُکُم یَخرُجنَ إلی الأسواق و یُزاحِمنَ العُلوجَ».[3]

آیا حیا نمی‌کنید و برای زنان خود، غیرت ندارید که زنان شما به بازار می‌روند و در ازدحام جمعیت و راه‌های باریک قرار می‌گیرند و احیانا شانه‌های‌شان با شانه‌های مردان برخورد دارد؟!

1.3- لزوم زیادکردن حساسیت ارتباط با نامحرم در جامعه با تبلیغ چهره‌به‌چهره

یکی از آسیب‌هایی که باید برای مردم بیان کرد و دشمن رواج داده، حساسیت مردان را نسبت به زنان و حساسیت زنان را نسبت به نامحرم کم کرده‌اند. باید بکوشیم این حساسیت را زیاد کنیم. تا جایی که نامحرم را محرم جا زدند. در خیلی از مردمی که با هم رفت و آمد می‌کنند، پسر خاله و دختر خاله را نامحرم نمی‌دانند. نامحرم را فقط غریبه می‌دانند. گاهی مردم نمی‌دانند و باید بیان شود. گاهی این برخوردها از روی خباثت نفس نیست؛ بله از روی جهالت نفس است. باید آرام‌آرام رفع کرد. با تندی نباید رفع کرد. الآن وقتی است که باید تبلیغ چهره‌به‌چهره داشت.

1.4- ویژگی مقام معظم رهبری (حفظه‌الله) در ارتباط با جوان‌ها

دیشب عده‌ای از جوان‌های طلبه‌ی خراسان آمده بودند که برای راهیان نور می‌رفتند و چقدر سلیم‌النفس و مشتاق معارف بودند! جوان‌ها را دریابید و با آن‌ها صمیمی شوید و مطالب را منتقل کنید. باید با زبان خاصی، مطالب را به آن‌ها منتقل کنیم. یکی از امتیازاتی که از سال 52 و 53 که در خدمت مقام معظم رهبری (حفظه‌الله) بودیم، ایشان با جوان‌ها ارتباط داشتند و حشر و نشر داشتند و رمز موفقیت ایشان است. می‌دانید چه باید بخوانید و چه باید بگویید. جهاد تبیین، مهم است.

1.5- وجه جمع بین غیرت و حضور زنان در فعالیت‌های اجتماعی

جمع بین غیرت و حضور اجتماعی زنان، مراقبت است. باید ارتباط، سالم باشد. اگر خانمی احساس کند برای رفت‌وآمد، امنیت و حیای او در خطر است، آمدنش جایز نیست. اگر رَیبه [مفسده‌ی برخورد با نامحرم] باشد، همه‌ی آقایان می‌گویند اشکال دارد؛ هرچند زمانه تغییر کرده است.

2- خلاصه جلسات گذشته

در مسأله‌ی فقهی شرکت‌های تضامنی بودیم. اینکه عده‌ای با هم، هم‌پیمان شوند و شرکتی را تأسیس کنند و برای سهام‌داران ضمانت کنند. برخی از فقها گفتند ضمانت در این موارد از قبیل «ضمان ما لم یجب» است، ولی ما گفتیم به نظر ما می‌شود ضمان را انجام داد. وقتی مقتضی ضمان موجود باشد، منعی برای ضمان نیست؛ هرچند زمانش نرسیده است. ولی وقتی عرف عقلا با آن، معامله‌ی موجود می‌کند، شرع نیز مشکلی با آن ندارد.

3- مشروعیت ضمان به قدر سهمِ سهام‌داران

اگر عده‌ای، شرکتی را تأسیس کردند و این شرکت را دارای سهام قرار دادند. - سهام عام یا سهام خاص، فرقی ندارد. شرکت‌تعاونی‌هایی با سهام مختلف - این گونه قید می‌کنند که هر کس سهمی خرید، به همان مقدار سهمش، شریک در این شرکت است. هیئت امنای آن شرکت یا سهام‌داران آن، به تعداد سهمی که می‌دهند، سهم آن‌ها را تضمین می‌کنیم. آیا این شرعیت دارد، یا خیر؟

هرچند قرارداد [ضمانت] با شرکت است، به نظر ما شرعیت دارد. الآن هم اجرایی می‌شود که وقتی کسی سهمی می‌خرد، به همان میزان، ضمانت در شرکت هم باید داشته باشد. اگر به اکراه باشد، شرعی نیست، ولی اگر مخیر به قبول یا عدم آن باشد، اشکالی ندارد. از اول اختیار داشت که سرمایه‌گذاری نکند. اگر بعدا ادعای اکراه کرد، سخن او معتبر نیست. اگر سرمایه‌گذاران مبلغی برای ضمان گذاشتند، مانعی ندارد.

4- محاسبه‌ی ضمان از خود سهام شرکت

گاهی ضمان سهام‌ها را از خود سهم‌ها برمی‌دارند. آیا این کار، مشروع است؟ مقدار خاصی از سهم برای ورشکستگیِ شرکت در نظر گرفته شود؛ مانند اینکه کسی برود معامله‌ای انجام دهد و سه کتاب بخرد. بگویند چون این کتاب، نیاز به صحافی دارد و نیاز به نگهداری آن هست، به جای ده تومان، یازده تومان حساب می‌کنیم.

عرض ما این است که اگر اکراه و اجباری نباشد، مشروع است و اشکالی ندارد.

5- حدّاقل افراد برای تحقق شرکت

شرکت از دو نفر هست، تا بی نهایت. عدد کثرت در فقه از دو به بعد است. نه مانند ادبیات که عدد کثرت از سه به بعد است. عددِ عرفی است. عددِ منطقی هم، همین است که از دو به بعد، کثیر است. در ادبیات، تثنیه داریم و متفاوت است. بله، اگر عرف اُدَبا بود و جمع و شرکت را از سه گرفتند، بحث دیگری است؛ البته معمولا [کثرت را به سه نفر و بیشتر] بیان می‌کنند. اعتبار به اعتبار عقلایی و عرفی است.

6- سرمایه‌گذاری از موقوفات و نذورات در شرکت‌ها

گاهی شرکت‌ها سرمایه‌گذاری دارند و سرمایه بر اساس موقوفات و یا نذورات است. این در خیریه‌ها بیشتر است؛ مثلا می‌نویسند منافع این شرکت، خرج امور خیریه می‌شود. حکم این چیست؟ شرکت را کسی انجام می‌دهد و اعتبارش را کس دیگری به عهده دارد.

به نظر ما این نیز اشکالی ندارد. برای این اعتبار، ارزش قائل هستیم.

7- پیشنهاد به مسئولان برای ضمانت اموال مردم در سرمایه‌گذاری‌های شرکت‌ها

یکی از مسئولان اوقاف آمده بود و می‌گفت: «بازارهای قدیم ما پشتیبان موقوفه دارد». خداوند، واقفان را رحمت کند، اموال‌شان را برای بازاری‌هایی وقف کردند که در حال ورشکستگی بودند. چقدر اهل دقت بودند! به خصوص الآن. من به دولت‌مردان پیشنهاد می‌کنم که آن‌ها موظفند از کسانی که درحال سقوط هستند، حمایت کنند؛ نه اینکه دانسته یا ندانسته، عده‌ای را به سمت ورشکستگی برانند. این، ظلم است. اگر می‌دانند بازار در آینده چه می‌شود و اغراء به جهل کنند، ضامن هستند. اطلاعاتی دادند و بر اساس آن مردم، سرمایه‌گذاری کردند و یک‌دفعه شرایط عوض شود. باید سرمایه‌ی مردم را ضمانت کنند. عقود و بازارهایی که پشتوانه دارد، از قدیم معتبر بوده است؛ اما امروز رنگ و لعاب جدید گرفته است.

8- مشروعیت ضمان در ضمن عقد شرکت یا به صورت عقد مستقل

نتیجه اینکه در ضمان، چه ضمان به متشارکین برگردد و چه به توافق آن‌ها برگردد و یک ضمان جدید یا مشارکت و اعتبار جدید صورت بگیرد، همه اعتبار دارد. طبق قراردادهایی که بسته می‌شود، باید وفای به عهد و دَین کنند.

9- صحت اِفلاس [ناتوانی مالی] و مَحجوریت برای اشخاص حقوقی

ما اِفلاس و حَجر را همان‌طور که برای اشخاص طبیعی قائل هستیم، برای اشخاص حقوقی هم قائل هستیم. شرکتی که ورشکسته شده، حاکم می‌تواند آن را ممنوع التصرف کند. اگر کسی دَین بالا آورد و موجودی با بدهکاری‌اش مطابقت نکرد، نسبت به آنها همین است.

10- مشروعیت سهیم کردن کسانی که از شرکت تبلیغ یا رایزنی می‌کنند در سهام شرکت

این‌ها هم اگر منجر به ریسک‌های قُماری و اَقماری نشود، اشکالی ندارد. کسی می‌آید شرکتی تشکیل می‌دهد و می‌گوید کسانی که از شرکت تبلیغ کنند و رایزنی کنند، این مقدار آن‌ها را شریک می‌کنیم، یا سهام می‌دهیم و یا پول می‌دهیم. این کار، واجب الوفاء است. این‌ها اعتبار دارد و اشکالی ندارد؛ مگر اینکه غرری باشد و اغراء به جهل باشد که به عنوان ثانوی، اشکال پیدا می‌کند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo