< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

1402/10/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: بررسی فقهی قانون تجارت/ورشکستگی شرکتها /مسائلی پیرامون افلاس شرکت‌ها

 

مسائلی پیرامون افلاس شرکت‌ها

مصادیق حقوق متزاحم

در دوران تطهیر حدثی و تطهیر خبثی، کدام یک مقدم است؟

آیت‌الله خویی فرمودند: یک امر داریم و نمی‌دانیم این امر به نماز با طهارت خبثی تعلق گرفته است یا به نماز با طهارت حدثی. وقتی آب برای هر دو ندارد باید با یک طهارت نماز بخواند. چون نمی‌دانیم امر به کدام یک تعلق گرفته است، باب تعارض می‌شود زیرا تکاذب دارند.

پاسخ استاد به آیت‌الله خویی

تقریباً همه این مسئله را از باب تزاحم دانسته‌اند و همین صحیح است. گرچه یک امر داریم ولی این امر انحلالی است و به چند امر فروشکسته می‌شود. وقتی چند امر شد یعنی یک امر به نماز با طهارت از خبث و یک امر دیگر به نماز با طهارت از حدث داریم و چون چند امر داریم و نمی‌توانیم همه را اطاعت کنیم، باب تزاحم می‌شود.

مصادیق دیگری حقوق متزاحم

اگر کسی مردد است بین اینکه نماز را برهنه بخواند یا با لباس ابریشم؛ احتمال دارد که نماز برهنه بر نماز با لباس ابریشم مقدم باشد. حتی کسی که باید نماز را برهنه بخواند باید رکوع و سجود را با اشاره بخواند، ولی بااین‌حال نماز برهنه بر نماز با لباس ابریشم مقدم است درحالی‌که رکوع و سجود با لباس ابریشم صحیح انجام می‌شود.

ابریشم از دو جهت منع دارد: پوشیدن آن برای مرد حرام است. مانع نماز است. برهنه خواندن نماز فقط منع نداشتن ساتر را دارد. لذا برهنه خواندن نماز مقدم است. به‌عبارت‌دیگر شارع لباس ابریشم را کالعدم حساب کرده است لذا برهنه بودن مقدم است.

اگر امر مردد باشد بین نماز با لباس نجس و نماز با لباس ابریشم، نماز با لباس نجس مقدم است. نجاست لباس امر عارضی است وگرنه لباس اشکالی ندارد اما ابریشم بودن امر ذاتی است لذا مانعیت ذاتی اهمیت بیشتری نسبت به مانعیت عارضی دارد، بنابراین با لباس نجس نماز بخواند.

اگر ساتر دارد اما برای احدی العورتین؛ باید قُبُل را بپوشاند یا دُبُر را؟ ظاهراً فرقی بین زن و مرد نیست. شاید کسی بگوید قُبُل مقدم است و باید آن را بپوشاند چون عرفاً اهمیت قُبُل بیشتر است و ثانیاً دبر نوعی ساتر دارد و پاها آن را به‌نوعی می‌پوشاند.

احتمال دارد بگوییم دُبُر مقدم است چون شرع معمولاً حرمت دبر را بیشتر دانسته است و فرموده است مطلقاً حکم وطی دبر مرد اعدام است ولی حکم وطی قُبُل زن مطلقاً اعدام نیست.

اگر یک میت هست و یک جنب و آب به‌اندازه یکی داریم، غسل میت مقدم است یا غسل جنب؟ احتمال جنابت بر غسل میت مقدم است. شارع فرموده است میت را غسل بدهید چون غالباً وقتی روح از بدن جدا می‌شود میت خود را نجس می‌کند و نوعی نظافت میت است اما غسل جنابت برای نظافت ظاهری نیست بلکه برای نظافت معنوی است و نظافت ظاهری بر نظافت ظاهری مقدم است.

جالب آنکه روایت خیلی ضعیفی هست که شخصی به پیامبر عرض کرد: اگر در سفر یک میت داریم و یک جنب و یک محدث به حدث اصغر و آب برای یکی داریم، کدام یک مقدم است. فرمود: اول جنابت مقدم است و میت و محدث باید تیمم داده شوند. این حدیث محتمل الاهمیه را اثبات می‌کند و محتمل الاهمیه هم مقدم است.

می‌توان استدلال کرد: در روایات درباره فرض الله و فرض النبی آمده است. مثلاً در حج وقوف به عرفات، فرض النبی است چون در قرآن نیامده است اما وقوف به مشعر در قرآن آمده است و فرض الله است. اگر امر بین عرفات و مشعر مردد شد، مشعر مقدم است. در مانحن فیه هم اگر امر بین غسل میت و غسل جنابت مردد شد، جنابت فرض الله است چون در قرآن آمده است اما غسل میت در قرآن نیامده است و فرض النبی است لذا جنابت مقدم می‌شود.

اگر امر بین استقبال و استدبار در تخلی دایر شد، استدبار مقدم است؛ زیرا عرف می‌گوید استقبال توهین بیشتری از استدبار دارد لذا استدبار مقدم می‌شود.

اگر هنگام تخلی امر بین اینکه روبه‌قبله بنشیند و کسی نبیند یا اینکه انحراف از قبله داشته باشد ولی ناظر محترم ببیند دایر شد؛ سنی‌ها می‌گویند رو قبه قبله تخلی کردن در ساختمان حرام نیست و در فضای باز حرام است. در شیعه هم چنین فتوایی داریم و روایاتی نیز هست گرچه مخالف مشهور است. لذا اگر امر بین اینکه اگر روبه‌قبله بنشیند و کسی نبیند یا پشت به قبله بنشیند و ناظر محترم ببیند، روبه‌قبله در ساختمان، قبح کمتری دارد و محتمل الاهمیه است.

اگر کسی جنب بود و دید مسجد نجس شده است. آیا تطهیر مسجد مهم‌تر است یا عدم ورود جنب به مسجد مهم‌تر است. در این مسئله متوقف هستیم و نمی‌دانیم کدام حق مقدم است.

اگر مسجدی نجس شده و تطهیر آن متوقف بر خراب کردن کل مسجد است مثلاً سیمان استفاده‌شده در مسجد نجس بوده است. امر بین تطهیر مسجد با تخریب یا ابقاء مسجد با نجاست دایر است. در این مسئله هم متوقف هستیم.

اگر مسجدی نجس شده است و تطهیر متوقف بر نجس شدن جایی دیگر از مسجد است تا بعد همه را تطهیر کنند، احتمالاً می‌توان گفت تطهیر مسجد بر نجاست مقدم است لذا می‌تواند جای دیگر را نجس کند سپس همه را تطهیر کند. البته نجس کردن مسجد وهن و حرام است لذا گفتیم احتمالاً تطهیر مقدم است. احتمال دیگر آن است که نجس بماند و نجاست اضافه نشود.

اگر لباس کسی منحصر به نجس است و امر مردد است بین درآوردن لباس و برهنه نمازخواندن یا اینکه با لباس نجس نماز بخواند یا تخییر، سه احتمال وجود دارد. عروه‌الوثقی فرموده است اقوی آن است که با لباس نجس نماز بخواند. امام خمینی فرموده است اقوی برهنه نمازخواندن است. فتوای به تخییر هم ندیدیم. در این مسئله دلیل خاص هم نداریم. احتمالاً دلیل امام خمینی آن است که لباس امر عارضی است لذا امر عارضی را می‌تواند دور کند و نماز با طهارت باشد.

اگر کسی برای وضو و غسل آب دارد ولی در ظرف طلا و نقره است و نمی‌تواند در ظرف دیگری بریزد. احتمال اول آن است که تیمم کند و وضو و غسل واجب نیست. احتمال دوم آن است که غسل و وضو در این ظرف انجام دهد. تقریباً اتفاقی است که تیمم کند و از ظرف طلا و نقره استفاده نکند. اگر مکلف تخلف کرد و در ظرف طلا و نقره وضو گرفت، آیا وضوی او باطل است؟ اگر مسئله را از باب تعارض بدانیم، وضو باطل است اما اگر از باب تزاحم بدانیم، وضو صحیح است. گفته شد که باب تزاحم است چون هر دو مصلحت دارد ولی مکلف نمی‌تواند جمع کند لذا صحیح است. عجیب آنکه آیت‌الله خویی فرموده است اگر مکلف در این مسئله تخلف کرد، وضوی او صحیح است. این فتوا با مبنای ایشان سازگار نیست چون ایشان مسئله را از باب تعارض می‌داند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo