< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد ابوالفضل عادلی‌نیا

99/09/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/المشتق /ادامه بحث در معنای بساطت و ترکیب/ نظر مرحوم خوئی ره

 

بحث در نظریه مرحوم آخوند ره بود و بیان و توضیح فرمایش ایشان به اینجا منتهی شد که در مقابل بساطت مشتق عنوان ترکیب قرار دارد. و ترکیب به این معناست که با شنیدن مشتق معنای مرکب ناقصی به ذهن انسان می آید. ان گونه که با شنیدن مضاف م ومضاف الیه معنای مرکب ناقصی به ذهن انسان می آید مثلا با شنیدن کلمه ضارب معنای ترکیبی ناقصی مثل ذات ثبت له الضرب به ذهن انسان بیاید.

اگر به جای کلمه ضارب عنوان ذات ثبت له الضرب به گوش شما بخورد یک معنای ترکیبی ناقصی به ذهن شما می آید. و آن از ذات یک معنا و ازضرب هم معنای دیگر و از کلمه له که بر ارتباط بین ذات و ضرب دلالت می کند معنای سومی به نام نسبت به ذهن انسان می آید.

کسانی که در باب مشتق قائل به ترکیبند باید یک چنین چیزی را بگویند که ما با شنیدن کلمه ضارب یک معنای ترکیبی به ذهن مان می آید و آن معنای ترکیبی یا سه جزء دارد که عبارتند از ذات ، حدث و نسبت. و یا دارای دو جزء است که عبارت است از حدث و نسبت حدث به ذات. و نفس ذات خارج از معنای مشتق است.

پس ترکیبی که در اینجا مطرح است مثل ترکیبی است که در ارتباط با دو لفظ مرکب تصور می شود. البته مرکبی که ترکیب آن ناقص باشد. در نتیجه اصلا کلام مرحوم آخوند ره در ارتباط با معنای بساطت و ترکیب مورد قبول است. اگر چه تشبیهی که ایشان ذکر کرده است مورد قبول ما قرار نگرفت.

خلاصه کلام مرحوم آخوند ره این شد که معنای بساطت همان بساطت در عالم ادراک و در عالم لحاظ و تصور است و این بساطت با ترکیبی که از تحلیل عقلی به دست می آید منافاتی ندارد.

در مقابل این بساطت ترکیبی که قائل به ترکیب می توان ادعا کند نیز همان ترکیب در مقام تصور و ادراک است. یعنی با شنیدن لفظ مشتق چند معنا به ذهن بیاید همان طوری که با شنیدن ذات ثبت له الضرب چند معنا به ذهن می آید. تا اینجا سخن در رابطه با نظریه اول بود.

نظریه دوم: نظریه مرحوم آیة الله خوئی ره می باشد و آن این است که مرحوم آخوند ره معنایی برای بساطت و ترکیب بیان فرمود به شدت مورد انکار مورد خوئی ره قرار گرفته است. و ایشان این نظر مرحوم آخوند ره را قبول ندارد.

و ایشان می فرماید معنایی که مرحوم آخوند برای بساطت مطرح کرده چیزی است که قائل به ترکیب می گوید یعنی این معنا ، معنای ترکیب است نه معنای بساطت. ترکیب این نیست که در مقام تصور مثلا تصور ضارب دو معنا در ذهن بیاید. بلکه ترکیب این است که معنایی با تحلیل عقلی به دو معنا یا بیشتر انحلال پیدا کند.

مرحوم خوئی ره می فرماید اما معنای بساطت همان طور که محققین از اصولیین قائل شده اند عبارت از این است که مشتق دارای یک معنایی باشد که به هیچ عنوان قابل انحلال به دو معنا یا بیشتر نباشد. و با تحلیل عقلی هم نمی توان آن را منحل به چند معنا کرد.

سپس می فرماید: چگونه می توان مشتق را معنا کرد که با تحلیل عقلی هم قابل انحلال نباشد؟ اگر ضارب به معنای زننده باشد شما هر چند نخواهید تحلیل کنیدبالاخره با تحلیل عقلی به ذات و ضرب و ارتیاط بین آن دو انحلال پیدا می کند. ولی محققین گفته ان ضارب به معنای ضرب است.

برای روشن شدن مطلب ایشان یادآوری می کنیم که در بحث پیرامون ماده مشتقات گفتیم ماده مشتقات معنایی است که در تمامی مشتقات وجود دارد و در هر مشتقی یک اضافه ای بر معنای ماده وجود دارد ولی عنوان ماده چهاز جهت لفظ و چه از جهت معنا در تمامی مشتقات محفوظ است. در آنجا پیرامون ماده ضرب گفتیم ماده ضرب عبارت از کتک است کتکفی نفسه نه اضافه به فاعل دارد و نه اضافه به مفعول و نه اضافه به زمان و نه اضافه به چیز دیگر.

مرحوم خوئی می فرماید ضارب همان ضرب است و ضرب هم معنایی جز کتک ندارد. و اگر ضرب را به معنای کتک زدن معنا کنیم ضرب هم مشتق شده است. و اگر بخواهید آن را از حالت اشتقاق بیرون بیاورید و ضرب فقط بر معنای ماده دلالت کند باید آن را به معنای زدن و کتک بدانیم. حتی ما گفتیم ممکن است بگوئیم که این هیئت مصدری غیر از هیئت فعل ماضی و مضارع است. هیئت مصدری برای افاده معنایی زائد بر ماده وضع نشده بلکه برای امکان تنطق به ماده وضع شده و زائد بر معنای ماده بر چیزی دلالت نمی کند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo