< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1402/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مسألة الضد /ترتب/ الدرس 59

 

(اوامر - ضد - مقدمات مرحوم نائینی ره در رد اشکالات به ترتب )

مرحوم نائینی ره با پنج مقدمه مشکلات وارده بر ترتب را رد می کنند

    1. مقدمه اول : در باب تزاحم یک اصل طلب داریم و یک اطلاق طلب داریم آنچه محال است طلب ضدین است از باب اینکه هر کدامشان اطلاق دارند و باعث می شود هر دو مطلوبیت داشته باشند و مطلوبیت ضدین تکلیف محال است اما اصل طلب به جای خود باقی است لذا بین دو خطاب و تکلیف تخییر عقلی جاری است و اشکال جمع ضدین در مطلوبیت متعلق هر یک از دو طلب است هم ازاله و هم صلاة مطلوب است و اشکال در اصل طلب نیست چون هم نماز و هم ازاله امر دارد و عقل بین این دو امر ما را مخیر می کند

    2. مقدمه دوم : مشکل دیگر ما در ترتب مطارده است یعنی امر به مهم طرد می کند امر به اهم و بر عکس و تا زمانی که شرط حاصل نشود این مطارده هست اما وقتی شرط حاصل شد مطارده از بین می رود و امر به مهم آزاد می شود و خاصیت تعلیق و شرط همین است که وقتی حاصل شد مطلق می شود تا زمانی که حاصل شده بود واجب مشروط بود وقتی شرط حاصل شد واجب مطلق شد پس در اصل دو تا امر هم مشکل داریم لذا این مقدمه دوم به منزله تنزل از مقدمه اول است در مقدمه اول گفت در اصل طلب مشکل نیست و در مقدمه دوم تنزل کرد و گفت در اصل طلب هم مشکل است و مشکل همان مطارده است آنگاه رفع این اشکال این است که شرایط حقیقتا همان موضوعات اند هر حکمی که برای شرایط در نظر می گیرید همان موضوع خواهد بود و لذا تناسب بین موضوع و حکم یک امر ثابتی است که اگر موضوع فعلی شد حکم هم فعلی می شود و اگر موضوع واجب مشروط شد حکم هم مشروط می شود و نباید بین موضوع و حکم جدا کرد و در اینجا وقتی شرط همان موضوع شد همانطوری که موضوع بعد از تحقفش باز هم موضوع است شرط هم بعد از تحققش باز هم شرط است و هرگز مطلق و رها نمی شود لذا وقتی مولی در مقام جعل می فرماید ازل النجاسة و إن عصیت فصل ، وقتی که عصیان کردی امر به ازل را و نماز خواندی نماز بازهم واجب مشروط است و مطلق نمی شود چون شرط مثل موضوع است موضوع بعد از تحقق ، موضوع است و واجب مشروط هم بعد از تحقق باز هم مشروط است و مطلق نیست پس در مقدمه اول ثابت کرد به اینکه اصل طلب باقی است و در مقدمه دوم ثایت کرد که طلب مشروط بعد از تحقق آزاد و مطلق نمی شود و همواره مشروط است.

    3. مقدمه سوم : اشاره به دو اشکال و بررسی آن است.

اشکال اول : قوام ترتب به این است که دو امر در یک آن با هم باشند و در دو زمان نباشند و در همین آن هم امر به اهم است و هم امر به مهم است لذا قوامش به این دو امر است در حالی که وقتی پای عصیان و اطاعت آمد دو امر با هم نیستند چون عصیان متاخر از امر به اهم است و مقدم بر امر به مهم است وقتی دو تا امر با هم نبود ترتب جاری نمی شود چون قاعده ترتب جایی است که دو تا امر در یک آن جمع شود و ما می خواهیم مشکل جمع بین ضدین را با ترتب حل کنیم در حالی که وقتی امر به اهم عصیان می کنید امر به اهم ساقط می شود و دیگر اجتماع بین دو امر در یک آن نیست.

اشکال دوم : واجب مضیق قبل از زمان امتثال باید وجود داشته باشد مثلا در آخر وقت هم انقاذ غریق است و هم نماز نخوانده ، انقاذ غریق مومن اهم و نماز مهم است و وجوب مهم قبل از امتثال محقق است وقتی قاعده ترتب را پیاده می کنید می گویند اگر عصیان کردی نماز بخوان لازم می آید که عصیان امر اهم با وجوب مهم در مقام امتثال در یک رتبه باشند قهرا وجوب امتثال امر به مهم قبل از عصیان امر به اهم لازمه اش این است که وجوب حالی و واجب استقبالی و ما قائل به واجب معلق شویم یا از باب شرط متاخر قائل باشیم به واجب و بگوییم مهم واجب است به نحو شرط متاخر اما واجب معلق بخاطر این است که وجوب قبل از عصیان امر به اهم خواهد بود اما شرط متاخر برای این است که اطاعت مهم و عصیان اهم متاخر از امر و وجوب مهم است

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo