< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1403/02/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/متعلّق الأوامر و النواهي /مبانی و الاشکالات/ الدرس 90

 

مبنای چهارم در متعلق اوامر که آیا طبیعت است یا افراد ، از آقای بروجردی ره در الحاشیة علی الکفایه[1] : ایشان می فرمایند که قبل از خوض در مبسوط ناچاریم طبیعت و فرد را روشن کنیم طبیعت عبارت از چیزی است که مفهوم کلی بر او حمل می شود و آن مفهوم بر افرادش حمل می شود به اعتبار اینکه مفهوم کلی با افراد در وجود و خارج متحد است مثلا انسان یک طبیعت کلی است چون مفهوم کلی بر او حمل می شود الانسان کلی ، به همین مفهوم بر افرادش حمل می شود زید انسان ، به عبارت دیگر مراد ما از طبیعت آن چیزی است که در میان افراد ساری و جامع افراد با خصوصیات متعدد است چنانچه مراد از فرد خصوصیات خارجیه است با مشخصاتی که در خارج از قبیل مکان و زمان و رنگ با آن فرد می باشد لذا گفته می شود زید انسان و عمرو انسان با اینکه مکان هر دو فرق می کند ، ایشان بعد از دو صفحه می فرماید طلب از امور اضافی است و سه امر می خواهد طالب و مطلوب و مطلوب منه ، این سه امر از ارکان طلب است و قوام طلب به اینها است درباره طالب و مطلوب بحثی نیست اما مطلوب منه نمی تواند وجود خارجی باشد چون طلب حاصل لازم می آید پس باید وجود ذهنی باشد اینجا بین ما اختلاف است مثل محقق قمی در قوانین مطلوب منه را موجود در ذهن بما هو در ذهن می داند اما ما این حرف را قبول نداریم چون معقول نیست موجود بما هو در ذهن مطلوب واقع شود برای اینکه منشأ اثر نیست پس حرف آقای قمی هم پذیرفته نشد و نظر دیگر نظر آخوند ره است که قطع نظر از خصوصیات و وجود خارجی آن وجود سعی باشد به نظر ما مطلوب منه وجود سعی هم نیست چون تحصیل حاصل لازم می آید افراد و اشخاص در خارج وجود سعی یک طبیعت کلی است پس وجود حقیقی سعی همان وجود در خارج است و طلب کردن امر خارجی طلب حاصل است لذا ما انتخاب کردیم که منظور از متعلق طلب مفهوم وجود است نه وجود ذهنی ، مفهوم وجود کلی است و لا یمتنع فرض صدقه علی کثیرین پس متعلق طلب کلی است با قطع نظر از اشخاص و افراد ، مفهوم وجود مرآة وجود حقیقی سعی است که در آینه مفهوم وجود سعی دیده می شود چون وجود سعی همان افراد در خارج است

اشکال مشترک استاد بر آقا ضیاء و مرحوم بروجردی ره : مرحوم آقا ضیاء فرمود متعلق طلب صور ذهنی و عناوین است اما آقای بروجردی فرمود متعلق طلب مفهوم وجود طلب است در اینجا بحث تصور و تصدیق به میان می آید چون مفهوم وجود یا صورت و عنوان به نظر تصوری است و ما تصوری از کلی داریم و هر تصوری از هر شیی در واقع اشاره به همان شیی است و اصلا ادراک نوعی اشاره است اما اشاره عقلی ، مشکل ما تصدیق است که به نظر تصدیقی آیا متعلق طلب همین عنوانی است که اشاره به واقع است و یا همین مفهوم وجود طبیعت است که اشاره به افراد در خارج دارد ؟ به نظر تصدیقی مشکل است اما به نظر تصوری حق با ایشان است.

در نظر تصدیقی آنچه می بینید رابطه بین عالم و معلوم است مثلا می داند مولا از او نماز خواسته است و او عالم و نماز معلوم است اگر متعلق طلب صل ، طبیعت نماز باشد و به عقیده آقا ضیاء طبیعت صلاة آن عنوان صلاة است که فانی در خارج است یا به عقیده‌ی مرحوم بروجردی مفهوم وجود صلاة است که همان رابطه بین عالم و معلوم می شود آیا متعلق طلب آن رابطه و نسبت است یا آن منتسب و مربوط است ؟ شما دو بزرگوار ثابت کردید که آن رابطه و نسبت است در حالی که اصولی دنبال آن مامور به واقعی است تا به تکلیف عمل کرد ه باشد

بیان دیگر : طلب اراده و شوق است آیا به رابطه و نسبت اراده و شوق تعلق می گیرد و یا اراده و شوق به آن عمل خارجی تعلق می گیرد ؟ مثلا می‌گویند حب الحسین علیه السلام یجمعما منظور آن رابطه با امام علیه السلام است و یا آن پیاده روی اربعین است که به نظر ما دومی است که اراده وشوق به سمت امام در اربعین است یا وجوب حج : حج البیت من استطاع الیه سبیلا این وجوب حج روی آن عمل خارجی می باشد

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo