< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1403/02/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/نسخ الوجوب /مبانی/ الدرس 93

 

(اوامر - اگر وجوب واجب نسخ شود آیا جواز باقی است یا نه ؟ - انواع جوانظرات علما - مبانی علما در حقیقت وجوب )

بحث دیگری که مرحوم آخوند ره مطرح کردند این است که اگر وجوب واجبی نسخ شود آیا جواز باقی است یا نه ؟ مثلا در قرآن قتل مشرکین واجب شد اما در زمانی که حکومت اسلامی تشکیل شد آیه واقتلوا المشرکین نسخ شدیقینا وجوب قتل مشرکین از ذمه مسلمانان برداشته شد آیا در اینجا جواز قتل باقی است یا نه ؟

قبل از ورود در بحث می گوییم جواز دو قسم است : یکی بالمعنی الاخص که اینجا جواز ضد وجوب است و اباحه را می رساند یا تساوی طرفین یعنی ترک یا فعل مساوی است و دوم جواز به معنی الاعم که ضد تحریم است اما چهار حکم را شامل می شود : وجوب و استحباب و کراهت و اباحه ، مرحوم آخوند ره در کفایه هر دو جواز را اراده کرد یعنی نسخ وجوب آیا دلیل بر جواز به معنی الاخص و اعم را شامل می شود یا نه ؟

اشکال : برخی از بزرگان اشکالی بر آخوند ره وارد کرده اند که به نظر ما وارد است و آن اینکه جواز به معنی الاخص ضد وجوب است یعنی چه وجوبی که یقین به واجب بودن آن است و چه وجوبی که احتمال به وجوب آن است لذا وقتی بحث ازبقای جواز می شود جواز به معنی الاخص نیست چون احتمال جواز هم ضد وجوب است و احتمال جواز یعنی ترخیص و ترخیص ضد وجوب است پس بعد از نسخ وجوب دلالتی بر احتمال جواز هم ندارد چون جواز به هر شکل ممکن ضد وجوب است وقتی وجوب نسخ شد قطعا ضد او باقی است اما جواز به معنی الاعم وجهی دارد یعنی وقتی وجوب قتل مشرکین برداشته شد آیا قتل مشرکین بعد از نسخ کدام یک از کراهت یا مباح یا مستحب یا واجب است ؟ در سه مقام بحث می شود : ثبوت و اثبات و اصل عملی

اما مقام ثبوت : به نظر ما اگر وجوب بسیط باشد با نسخ ، جواز باقی نیست اما اگر وجوب مرکب باشد به ترکیب انضمامی ، جواز باقی است و به ترکیب اتحادی جواز باقی نیست

درباره حقیقت وجوب چند مبنا است :

مبنای اول : وجوب بسیط است یعنی یک حکم اعتباری و مجعول شارع است و سبب وجوب یا همان منشأ جعل وجوب اراده شارع است پس خود اراده وجوب نیست بلکه منشا و سبب وجوب اراده است و با نسخ چنین وجوبی ، جواز باقی نمی ماند چون معقول نیست بسیط تبعیض شود ، برخی اجزا برود و برخی دیگر باقی بماند چون بسیط قابل تبعیض نیست پس با نسخ وجوب ، جواز هم باقی نمی ماند

مبنای دوم : حقیقت وجوب مرکب به ترکیب انضمامی است مثل ترکیب ماده و صورت ، صورت سکنجبین با سرکه و انجبین انضمام پیدا کرد در اینجا هم وجوب مرکب از اذن در فعل مع منع من الترک است در اینجا اگر وجوب نسخ شود جواز باقی است چون ترکیب انضمامی تبعیض بر می دارد و می شود جزیی منتفی شود اما جزیی دیگر باقی بماند ، مرکب به انتفای برخی از اجزایش منتفی می شود اما برخی از اجزایش باقی می ماند

مبنای سوم : ترکیب اتحادی است مثل ترکیب جنس و فصل ، انسان مرکب از حیوان و ناطق است در اینجا هم وجوب مرکب از اذن در فعل و منع من الترک است و معقول نیست در ترکیب اتحادی مرکب برود و جزیی بماند مثلا بگوییم انسان از بین رفت و حیوانیت آن باقی بماند این معقول نیست و هر دو می رود و چیزی باقی نمی ماند چون جنس بدون فصل قابل بقا نیست

مبنای چهارم : از آقا ضیاء ره است که ایشان حقیقت وجوب را اراده مبرزه می داند در حالی که ما گفته ایم اراده سبب وجوب است و خود وجوب نیست اما ایشان وجوب را همان اراده خدا می داند اما اراده مبرزه که در قرآن کتب علیکم الصیام اراده مبرزه و ابراز خدا است وقتی وجوب اراده شد اراده متصف به سه چیز است اول اراده شدید و‌دوم رجحان که اگر انجام شود خوب است و سوم جواز که بین فعل و ترک اجازه می دهد مثل بیاض که اول لونیت و دوم شدت و سوم اصل بیاض است که اگر شدت بیاض برود اصل بیاض باقی می ماند در اینجا اگر وجوب نسخ شود شدت آن می رود اما اصل جواز باقی است که بنابر این بیان ایشان در ترکیب اتحادی با نسخ وجوب ، اصل جواز باقی است و شدت آن می رود

اشکال استاد به ایشان :

اولا : اراده شوق موکد است و شوق از صفات نفس و وجود تکوینی نفس و کیف نفسانی است لذا ممکن نیست یک امر تکوینی امر اعتباری شود در حالی که وجوب یک حکم اعتباری است و اراده یک امر تکوینی است بله یک امر تکوینی می تواند منشا و سبب ایجاد یک امر اعتباری باشد

ثانیا : رجحان و ترخیص لا اقتضا است و لا اقتضائیت با اراده جمع نمی شود اشتباه شما این است که جواز را به رنگ ضعیف تشبیه کردید که اگر شدت رنگ برود اصل رنگ باقی می ماند در حالی که جواز ترخیص است و ترخیص لا بشرط و لا اقتضا است و لا اقتضاء متعلق اراده نیست بلکه متعلق اراده فعل و وجوب است و اراده به شرط شیئ است اما لا اقتضاء بشرط شیئ نیست

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo