< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1400/12/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الثاني من قواطع السفر العزم على إقامة عشرة أيام متواليات‌

 

العروة الوثقى (للسيد اليزدي)؛ ج‌2، ص: 144

الثاني من قواطع السفر العزم على إقامة عشرة أيام متواليات‌

في مكان واحد من بلد أو قرية أو مثل بيوت الأعراب أو فلاة من الأرض أو العلم بذلك و إن كان لا عن اختيار و لا يكفي الظن بالبقاء فضلا عن الشك و الليالي المتوسطة داخلة بخلاف الليلة الأولى و الأخيرة فيكفي عشرة أيام و تسع ليال و يكفي تلفيق اليوم المنكسر من يوم آخر على الأصح فلو نوى المقام عند الزوال من اليوم الأول إلى الزوال من اليوم الحادي عشر كفى و يجب عليه الإتمام و إن كان الأحوط الجمع و يشترط وحدة محل الإقامة فلو قصد الإقامة في أمكنة متعددة عشرة أيام لم ينقطع حكم السفر كأن عزم على الإقامة في النجف و الكوفة أو في الكاظمين و بغداد أو عزم على الإقامة في رستاق من قرية إلى قرية من غير عزم على الإقامة في واحدة منها عشرة أيام و لا يضر بوحدة المحل فصل مثل الشط بعد كون المجموع بلدا واحدا كجانبي الحلة و بغداد و نحوهما و لو كان البلد خارجا عن المتعارف في الكبر فاللازم قصد الإقامة في المحلة منه إذا كانت المحلات منفصلة بخلاف ما إذا كانت متصلة إلا إذا كان كبيرا جدا بحيث لا يصدق وحدة‌المحل و كان كنية الإقامة في رستاق مشتمل على القرى مثل قسطنطنية و نحوها.

اصح این است که اگر از ظهر آمد روز آخر هم تا ظهر بماند تا 10روز صدق کند،نصف روز اول ونصف روزآخر تا باهم تلفیق شده و10روز کامل شود.

بلکه احتیاط است که جمع بخواند در این نصف ونصف که البته احوط استحباب است.

چرا احتیاط کرد چون احتمال در روایات10روز کامل است واین نیم ونیم کردن در روایات نیست وعرف را باید در نظر گرفت که 10 روز چیست.

اگر محل اقامت متعدد شد نمی توان 10 روز را اقامت قصد کرد،و10روز اقامت یعنی محل واحد باید باشد.

شخص می گوید در یکی از محل ها10روز قصداقامت دارد ونباید مکان های متعدد قصد او شود تا قصد10روز محقق گردد.

ومیزان تشخیص محل واحدعرف است هرچند مثلابین محل یک رودباشد که دوطرف این رود یک محل حساب می شود.

اگرمحل به حدی بزرگ است مثل تهران که واحد آن غیرمتعارف است که باید قصد اقامت در یک محله بکند تا10روز برای اوصدق کند اگر محله ها جداست واسم جدایی دارند وصدق بلدکبیره نمی کند ولی اگرهمه یک جای واحد حساب شود لازم نیست چنین قصدی.

استاد: آیا وحدت محل ذکر شده عرفیست وبه گفت عرف که یکی می داند کافیست؟ یا خود انسان وحدت را باید احساس کند؟

ظاهرا هردو ملاک است،وقتی عرف چیز بزرگی را یکی بداند ولی فردخودش نتواند وحدت محل حساب کند باید به تشخیص خود عمل کندوواقع راآنچه خود دانسته عمل کند .

مثلا عرف برای وحدت محل برق واحد یا مراجعات اداری واحد می داند درحالیکه شخصاً چنین ملاک هایی برای وحدت کافی نیست.

اگروحدت کلی هم شخص حساب می کند به گونه ای نباشدکه عرف آن را تخطئه کند وباید عرف وتشخیص شخص به گونه ای هماهنگ دربیاید.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo