< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی فقیه یزدی

1401/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آیات الاحکام فقه اجتماعی

 

ترس نداشتن از قلت اهل حق:

﴿و لا تقعدوا بكل صراط توعدون و تصدون عن سبيل‌ الله من آمن به و تبغونها عوجا و اذكروا إذ كنتم قليلا فكثركم و انظروا كيف كان عاقبة المفسدين﴾[1]

راه حقیقی الهی را می بندند تا که گفته شود راه الهی اعوجاج دارد تا آن را ببندند که اینجا دستور الهی این است که اگر تعداد شما کم است متوجه شوید که چه خبر است که خدا شما را زیاد می کند ونگاه کنید که عاقبت مفسدین چه می شود.

﴿و إن كان طائفة منكم آمنوا بالذي أرسلت به و طائفة لم يؤمنوا فاصبروا حتى يحكم الله بيننا و هو خير الحاكمين﴾

این آیه حکم اجتماعی است که از کثرت دشمن وکمی نیروهای خودی ناراحت شویم.

در صورت کم بودن وبا خدا بودن زیاد می شوید مثل قضیه طف شط فرات،که پایان ونتیجه حاصل برای لشکر حق گردید. که تابعین وآثار وجودی امام حسین علیه السلام در عالم باقی ماند وعالم گیر شد.

...

آسیب اجتماعی بی حیایی

15972- 4- وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ حَسَنٍ الصَّيْقَلِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ الْحَيَاءُ وَ الْعَفَافُ وَ الْعِيُّ أَعْنِي عِيَّ اللِّسَانِ لَا عِيَّ الْقَلْبِ مِنَ الْإِيمَانِ.[2]

حیاء وعفاف ونرم زبانی از ایمان است.

عیّ اللسان غیر از چرب زبانی وچاپلوسی است. ضد تیز وتند بودن وایراد گیر وگیر دادن است واین زبان تیز وتند اثر معکوس می گذارد.

در صراط مستقیم عده ای همراه می شوند وتا آخر می روند ولی عده ای چاپلوس پیدا می شوند که تاآخر نمی روند وباور به صراط مستقیم ندارند وزیر پای این ها محکم نیست.بیشترین خراب کاری ها از این قوم چاپلوس است که الان جامعه ما به این گرفتار شده است.

عفاف تفسیر حیاء است وعیّ هم تفسیر حیاء است واین همان اشتقاق معانی است مثل جلس که یعنی قعد وقعد یعنی جلس در حالی که معنای متفاوتی دارند که قعد از ایستاده به حالت نشسته رفتن وجلس از حالت دراز کشیدن به حالت نشسته رفتن است.

15973- 5-و عنه عن أحمد عن بكر بن صالح عن الحسن بن علي عن عبد الله بن إبراهيم عن علي بن أبي علي اللهبي عن أبي عبد الله ع قال: قال رسول الله ص‌ أربع من كن فيه و كان من قرنه إلى قدمه ذنوبا بدلها الله حسنات الصدق و الحياء و حسن الخلق و الشكر.[3]

گناه صغیره ای که نیاز به شفاعت دارد، واگر این 4تا چیز را داشته باشد قبل شفاعت با این ها گناهان صغیره اش از بین می رود.

تبدیل می شود ؛یکی از ابزار تبدیل حسنات به سیئات غیبت است ویکی از ابزار تبدیل سیئات به حسنات این 4چیز است:راستگویی حیاء که فرد بی حیاء بدهکاری شخص را رها می کند وبا حیاگی نمی دهد ویا بابی حیایی دبه می کند یعنی اضافه بر چیزی که انجام شده است اضافه می خواهد که در قدیم معامله ای که می شد از خورجین خود دبه را در می آورد که می گفتند دبه درآورد که یعنی دبه ای که در آمد خالی برنمی گردد وباید روغنی چیزی در آن می رخت .

خوش خلقی شکر،انسان خوب که شکر کند به نعمت های موجود که لئن شکرتم لازیدنکم ولئن کفرتم ان عذابی لشدید.

...

مادست از خیک(مشک) روغن برداشتیم خیک روغن دست ازما برنمی دارد..

...

وسائل الشيعة ؛ ج‌12 ؛ ص167

15974- 6- محمد بن الحسين الرضي في نهج البلاغة عن أمير المؤمنين ع أنه قال: من كساه الحياء ثوبه لم ير الناس عيبه.[4]

کسی که حیاء او را بپشاند،مردم عیب او را نمی بیند.

حیاء موجب پوشیدگی می شود.

فارسی تحت اللفظی می شود کسی که اورا حیاء لباسش را بپوشاند

کسی که پوشش خودش را حیاء قرار داده است،ثوب یعنی جامه است یعنی همه اندام اورا می پوشاند.

ثوب جامه شخص است که با وی رامی شناسند پلیس وآخوند وپزشک و...؛حالا اگر حیاء روی آن لباس بیایید ومعرف شخص شود قبل از لباس او می شود:

کسی که بپوشاند حیاء لباس او را دیگر عیب او دیده نمی شود.

معنای بنده:

کسی که حیاء لباس او شود واو را بپوشاند عیب او را مردم نمی بینند.

427 عنه عن أبيه عن عبد الله بن القاسم عن مدرك بن عبد الرحمن عن أبي عبد الله ع قال قال رسول الله ص‌ الإسلام عريان فلباسه الحياء و زينته الوفاء و مروءته العمل الصالح و عماده الورع و لكل‌ شي‌ء أساس و أساس الإسلام حبنا أهل البيت‌.[5]

اسلام عریان است وباید لباسی به نام حیاء داشته باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo