< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی فقیه یزدی

1401/08/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عزلت گزینی

 

16132- 6-و عن عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد عن ابن فضال عن علي بن عقبة عن أبي خالد القماط عن أبي جعفر ع قال: إن المؤمنين إذا التقيا و تصافحا أدخل الله يده‌بين أيديهما فصافح أشدهما حبا لصاحبه.[1]

خدا وسط دو دست مومن که مصافحه می کنند وارد می کند وبا کسی که دیگری را بیشتر دوست می دارد مصافحه می کند.

16131- 5-و عنه عن أبيه عن النوفلي عن السكوني عن أبي عبد الله ع قال: تصافحوا فإنها تذهب بالسخيمة.[2]

کینه

16133- 7-و بالإسناد عن علي بن عقبة عن أيوب عن السميدع عن مالك بن أعين الجهني عن أبي جعفر ع قال: إن المؤمنين إذا التقيا فتصافحا أدخل الله يده بين أيديهما و أقبل بوجهه على أشدهما حبا لصاحبه فإذا أقبل الله بوجهه عليهما تحاتت عنهما الذنوب كما يتحات الورق من الشجر.[3]

درباره سوره زلزال است که مداومت بر آن لطف خدارا دنبال دارد که ملک الموت را سفارش می کند با او با محبت وروی خوش ملاقات کند ودرروایت که خود سوره به ملک الموت سفارش او را می کند .

بعد ملک الموت می گوید قبل تو خدا سفارش کرد هرچه میل اوست با او رفتار کنم وهرچه نظر بدهد رای او را انجام دهم وتابع میل او ملک الموت رفتار می کند.

که این مسئله بزرگی است .

روایتی دیگر است که وقتی من تصمیم قبض روح او کردم ولی او کراهت پیدا می کند واین که چرا موت را برای او وارد کردم چون بدی ها ر ا از او دور کنم ودنیا بیشتر برای او خوب نیست واو میوه رسیده است.

16134- 8- و عنهم عن أحمد بن محمد بن خالد عن بعض أصحابه عن محمد بن المثنى عن أبيه عن عثمان بن زيد عن جابر عن أبي جعفر ع قال: قال رسول الله ص‌ إذا لقي أحدكم أخاه فليسلم عليه‌و ليصافحه فإن الله عز و جل أكرم بذلك الملائكة فاصنعوا صنع الملائكة.[4]

وظائف اجتماعی است که دستور به آن داده شده است واین طور مصافحه نزد خدا عظمت دارد که ملائکه موظف به آن شده اند وباید همان گونه باید عمل کنند.

اقلش استحباب موکد است اما چون فرموده بایداین بشودو این گونه سلام کنید وجوب است اما در مراتب خودش که به اندازه خودش عقاب دارد واگر وجوب درجه بالانیست نباید گفت واجب نیست.

وجوب داریم که توبه دارد ووجوبی است که کفاره دارد ووجوبی است این گونه است ومراتب وجوب تفاوت دارد.

نمی توان واجبی را ترک کرد وگفت واجب نیست به این دلیل که اگر واجب باشد خیلی ها نمی توانند عمل کنند.

برخی می گویند تباین بین احکام خمسه است ولی این است که به حسب رتبه بندی واجبی است که قابل ترک نیست ومعادل ندارد ولی واجبی است که جانشین وکفاره دارد در بسیاری از احکام حج چنین است وبرخی ضربه به اصل حج می زند وتفاوت خود واجب تفاوت باشد نمی شود گفت مستحب موکد است .

می توان گفت واجبی است که قسمی که قابل بخشش نیست وواجبی دیگر است که جبران می کند.

16135- 9- و عنهم عن أحمد عن محمد بن علي عن ابن بقاح عن سيف بن عميرة عن عمرو بن شمر عن جابر عن أبي جعفر ع قال: قال رسول الله ص‌ إذا التقيتم فتلاقوا بالتسليم و التصافح و إذا تفرقتم فتفرقوا بالاستغفار.[5]

ملاقات باسلام ومصافحه باشد وقتی جدا می شوند استغفار باشد که این دستور است.

توبه دو گونه است1-مستقیم خود انسان توبه می کند در برابر خدا 2-سوال توبه می کند از خدا وخدا مقام توبه را می دهد اساله التوبه.

استغفرالله واتوب الیه این خودمون توبه می کنیم و یکی هم استغفرالله واساله التوبه که این مقام توبه است که خیلی با عظمت است.

توبه ابتدایی که توبه وانابه می کند ویکی درخواست وسوال توبه به انسان داده می شود.

تفرق به استغفار اینجا که به اقل است واستغفار .

قانون که تمام گناهان ریخته شود وبرخی گناهان بخشیده نشود وباید استغفار شود وبا مصافحه بخشیده نمی شود وجای استغفار است وبعد ریختن گناه استغفار قبول می شود.

زمینه مساعد شده واستغفار گرفته می شود. واین عمده است که اتصال روحی با خدا پیدا کرده وبا مومن دیدارکرده است موقع استغفار است مثل شب جمعه یا نزول باران که وقت دعا است وموقع اذان.

که روایت است که امام رضاعلیه السلام کسی را دیدار کرد در کوچه وپرسیدند کجا بودی؟ گفت زیارت فلان مومن حضرت فرمود شما زیارت خدا رفته بودید.

16136- 10-و عنهم عن سهل بن زياد عن جعفر بن محمد الأشعري عن ابن القداح عن أبي عبد الله ع قال: لقي النبي ص حذيفة فمد النبي ص يده و كف حذيفة يده فقال النبي ص يا حذيفة بسطت يدي إليك فكففت يدك عني فقال حذيفة يا رسول الله- بيدك الرغبة و لكني كنت جنبا فلم أحب أن تمس يدي يدك و أنا جنب فقال النبي ص أ ما تعلم أن المسلمين إذا التقيا فتصافحا تحاتت ذنوبهما كما يتحات ورق الشجر.[6]

از این روایت می توان برداشت که زیارت نامه خواند وسلام دادن به امام علیه السلام در حالت جنابت مشکل ندارد وخلاف ادب نیست.

رتبه را حفظ می کند ودر عین حال زائرهم هست ودر مقدوریت زیارت میکند یا بیرون حرم زیارت می خواند.

آن کس که می تواند تیمم کند بکند ولی کسی که نمی وتواند وفرصت ندارد زیارت را از دست ندهد وبا حالت جنابت آن را بجا بیاورد.

اما بدون حریم نگه داشتن نباید زیارت برود.

16137- 11-و عن الحسين بن محمد عن أحمد بن إسحاق عن بكر بن محمد عن إسحاق بن عمار قال: قال أبو عبد الله ع في حديث‌ لا يقدر قدر المؤمن إنه ليلقى أخاه فيصافحه فينظر الله إليهما و الذنوب تتحات عن وجوههما حتى يفترقا كما تتحات الريح الشديدة الورق من الشجر.[7] [8]

گناه شروع به ریزش می کند تا از هم جدا می شوند حتی یفترقا.

16138- 12- و عن أبيه عن سعد عن أحمد بن أبي عبد الله عن محمد بن علي عن محمد بن الفضل عن أبي حمزة عن أبي عبد الله ع قال: أنتم في تصافحكم في مثل أجور المجاهدين.[9]

مصافحه اجر مجاهده در راه خدا را دارد.

اجتماع وارتباط انقدر اهمیت دارد که مصافحه اجر جهاد را دارد.

وشاید ارتباط مقدمه جهاد واتحادشود.

اکثر بچه های اول جنگ تحمیلی

16139- 13-و في الخصال عن أبيه عن علي بن إبراهيم عن أبيه عن حماد بن عيسى عن محمد بن أبي عمير عن الحسين بن المختار عن أبي عبيدة الحذاء قال: قال أبو جعفر ع‌ إن المؤمن إذا صافح المؤمن تفرقا من غير ذنب.[10]

هرگناه قابل آمرزش با مصافحه ریخته می شود.

اذا در هنگام را می رساند؛ التقیا یعنی ملاقات پس می شود زمان ملاقات وممکن است بعد از مدتی که از دیدار گذشت تدارک وجبران وتوبه مصافحه نکردن دست دادن باشد وجبران کنند.

16140- 14-و في المجالس عن محمد بن علي ماجيلويه عن محمد بن يحيى عن محمد بن أحمد بن يحيى عن محمد بن عمران عن أبيه عمران بن إسماعيل عن أبي علي الأنصاري عن محمد بن جعفر التميمي عن الصادق ع‌ في حديث إبراهيم ع مع رجل أنه قام إليه فعانقه فلما بعث الله محمدا ص جاءت المصافحة.[11]

معانقه گردن را نزدیک می کنند ولی برای حضرت رسول صل اله علیه واله مصافحه آمد.

این روایت ارشاد را باطل نمی کند؟

آیت الله بهجت ره : چه معنی دارد ارشادی را نگوییم مولوی است وخیلی از ارشادی ها مولوی است وارشادی مولوی است وتنافی نیست که خیلی چیزها که انسان عقلش می رسد را مولوی ندانیم ومولا روی فهم دستور می آورد وارشادی مولوی می شود وهمان حالت را دستور داده شده است که عمل کنید.

مثلا احترام قران مهم است ولی فرمود لایمسه

16141- 15- الحسن بن محمد الطوسي في مجالسه عن أبيه عن المفيد عن جعفر بن محمد بن قولويه‌عن سعد بن عبد الله عن محمد بن أحمد بن يحيى عن محمد بن الحسين عن محمد بن سليمان عن أبي حمزة عن أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين ع قال: أول اثنين تصافحا على وجه الأرض ذو القرنين و إبراهيم الخليل ع استقبله إبراهيم- فصافحه و أول شجرة على وجه الأرض النخلة.[12]

روایت تاریخی است وروایت بین ابراهیم وذوالقرنین است که باهم رفاقت داشتند وصمیمتی داشتند وابراهیم به استقبال ذوالقرنین می رود وبزرگی ذوالقرنین را می رساند ودستور است که استقبال ومشایعت رفتن است که استقبال پیش باز است و مشایعت دنبال رفتن برای خدا حافظی.

در اعتکاف است که اگر برای مشایعت مومنی واستقبال مومنی برود می تواند خارج شود واهمیت وبزرگی مشایعت را می رساند.

روایت قبل عانق بود واین مصافحه؟

این عانق جزو وظیفه ها در زمان ابراهیم ع بوده ولی این مصافحه به صورت دستور در زمان نبی ص وارد شده است.

معانقه یک رتبه ومصافحه هم یک رتبه است واهمیت خود را دارد واین که تاسیس کی بوده در روایت نیست واصل مطلوبیت را می رساند.

ولی تاسیس را در زمان نبی ص می رساند.

ممکن است که حکم به صورت

16143- 17- أحمد بن محمد البرقي في المحاسن عن ابن محبوب عن عمرو بن أبي المقدام عن مالك بن أعين الجهني قال: أقبل إلي‌أبو عبد الله ع فقال أنتم و الله شيعتنا إلى أن قال لا يقدر أحد أن يصف حق المؤمن و يقوم به مما أوجب الله على أخيه المؤمن و الله يا مالك إن المؤمنين ليلتقيان فيصافح كل واحد منهما صاحبه فما يزال الله ناظرا إليهما بالمحبة و المغفرة و إن الذنوب لتحات عن وجوههما و جوارحهما حتى يفترقا فمن يقدر على صفة الله و صفة من هو هكذا عند الله.[13]

قسم امام علیه السلام عظمت این عمل را می رساند ،دائم خدا نگاه به محبت ومغفرت دارد به این ها.

گناه از وجوه وجوارح آنان ریخته می شود ووجه احترام وشخصیت است ویکی هم از اعمال بدنی گناه ریخته میشود

16144- 18-الحسن بن محمد الديلمي في الإرشاد عن أبي عبد الله ع قال: مصافحة المؤمن بألف حسنة.[14]

 


[7] شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، 30جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، 1409 ق.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo