< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی فقیه یزدی

1401/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقام محمود

 

مقام محمود مقام والایی است که باید اجتماع به این مقام برسد وشرایط آن تهجدشب است ونماز شب است .

آیه می فرماید: ﴿ومن اللیل فتهجدبه نافلة لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محموداً﴾

نافله شب را بخوان که شاید به مقام محمود برسی.

﴿وقل رب ادخلنی مدخل صدق واخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا﴾

مرا در مقامی وارد کن که اعوجاجی نداشته باشد واز آن مقام هم خارج کردی مخرج صدق باشم واز جانب خود هم نصرت بده.

در مقام هایی بزرگانی به این نتیجه رسیده اند که از جانب خداوند در مقام محمود سلطان قرار بده که قدرتمند شوم ووظیفه ام را خوب انجام دهم،وظیفه شخصی وخانوادگی واجتماعی را،سلطان باشم وپشتیبان هم داشته باشم وخدا نصرت بدهد به من.

﴿وقل جاء الحق وزهق الباطل﴾

اصل این که به مقام محمود برسی واین راه را طی کند انسان،مقابلش بی ثمری است وباطل مزاحم است که باید کنار رود ومزاحمت ایجاد نکند.

مقام محمود رسیدن فضیلت نزول قرآن را می آورد

﴿وننزل من القرآن ماهو شفاء ورحمة للمومنین ولایزد الظالمین الا خسارا﴾

که وقتی به مقام محمود رسید قرآن براو نازل می شود با وصف رحمت وشفاء

﴿واذا انعمنا علی الانسان اعرض ونعا بجانبه واذا مسه الشر کان یئوسا﴾

انسان بیشتر در غرض وجهت دنیایی است،وقتی با فعل خود به بدی وشر رسید مایوس می شود می گوید چه شد با این که خودش این کار را کرده است واز جاده مستقیم صراط مستقیم زده به جاده خاکی والان مایوس شده واین خودش گناه بزرگتری است که نباید انسان تحت هیچ شرایطی مایوس شود تا وقتی خدا هست ومی تواند راهی برای او باز کند.

کل یعمل علی شاکلته؛همه با اراده وهمت خودشان عمل می کنند که یک راه مقام محمود است ویک راه جاده خاکی است که همه دست خود انسان است واراده دارد.

﴿ویسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی﴾

روح چه می کند به مقام محمود می رسد وبه جاده خاکی می زند.

اگر آخوند گفته قلم به اینجا رسید بشکست منظورش که این دیگه جای بیان نیست وباید اهلش شوی تا بفهمی.

..

اطلاق ان است که عنوان که داده شد درش قید نزده شده؛اطلاق قیودی دارد واگر این قید ها ذکرنشود همان اطلاق باقی می ماند؛ اما عموم فرق دارد ومثل انسان حقیقت عام است که آمده مثلا یاایها الانسان؛ گاه عموم افرادی است که به تعداد افراد شامل می گردد وتخصیص این افراد را جدا می کند واین میشود عموم افرادی وتخصیص برخی این افراد را جدا می کند وگاه عموم به معنای ذاتی است یعنی عام دارد به حسب که ذات را معنا می کند که هر چه در ذات مقدر است آن را بیان می کند.

عموم: افرادی .ذاتی. که هرچه در ذات معین است شال می شود ویا ایها الانسان این معنای ذات است

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo