< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی فقیه یزدی

1401/09/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نگهداری زبان

 

حفظ اللسان عما لا يجوز من الكلام‌

16051- 6- و عنه عن محمد بن عيسى عن يونس عن الحلبي رفعه قال: قال رسول الله ص‌ نجاة المؤمن حفظ [1]

لسانه. نجات مومن در نگهداری زبان است.

7- و بالإسناد عن يونس عن مثنى عن أبي بصير قال سمعت أبا جعفر ع يقول كان أبو ذر رحمه الله يقول‌ يا مبتغي العلم إن هذا اللسان مفتاح خير و مفتاح شر فاختم على لسانك كما تختم على ذهبك و ورقك.[2]

ای طالب علم زبان کلید خوبی ها وبدی هاست ،مهرکن زبانت را همان گونه که طلا را بسته بندی می کنی ونوشته ات را مهر می کنی.

8- و بالإسناد السابق عن إبراهيم بن عبد الحميد عن قيس أبي إسماعيل و ذكر أنه لا بأس به من أصحابنا رفعه قال: جاء رجل إلى النبي ص فقال يا رسول الله أوصني فقال احفظ لسانك قال يا رسول الله أوصني قال احفظ لسانك قال يا رسول الله أوصني قال احفظ لسانك ويحك و هل يكب الناس على مناخرهم في النار إلا حصائد ألسنتهم.[3]

هرچند اینجا حضرت به یک فرد معین توصیه می فرماید اما این نیست که بقیه به این نصیحت نیازمند نباشند واین توصیه شخصی باشد بلکه چه بسا انسان هایی که گرفتار این مشکل هستند مانند این فرد که حضرت تشخیص می دهند الان او به این نصیحت نیازمند است ومی توان این توصیه را برای کسانی که گرفتار این معضل هستند بیان کرد.

مردی نزد حضرت رسول ص آمد وگفت مرا توصیه ای بکنید فرمود زبانت را نگه دار دوباره درخواست موعظه کرد مجدد فرمود زبانت را نگه دار ومجدد درخواست موعظه شد که فرمود زبانت را نگه دار.

این توصیه باید در تمام طبقات جامعه سریان بکن .

وای برتو ، ازچه چیزی مردم نتیجه می گیرند ودر آتش می سوزند چیزی نیست مگر درو وکاشته خویش.

حصد کردن یعنی درو کردن .

یعنی حرف های شما گرفتاری وآتش برای شما درست می کند.

9- و عن أبي علي الأشعري عن الحسن بن علي الكوفي عن عثمان بن عيسى عن سعيد بن يسار عن منصور بن يونس عن أبي عبد الله ع قال: في حكمة آل داود على العاقل أن يكون عارفا بأهل زمانه مقبلا على شأنه حافظا للسانه.[4]

درحکمت حضرت داوود ع است که عاقل باید شناخت به اهل زمان خود داشته باشد ودر این وقت براساس شان خودش به آنان روی بیاورد وزبانش را حفظ کن.

در حکمت آل داوود است که عاقل این که عارف به اهل زمان باشد وشناخت نسبت به مردم زمان داشته باشد و با شان آنان روبه رو به آنان شود ؛این روایت با این روایت بحار شبیه هم هستند

يا بني إنه لا بد للعاقل من أن ينظر في شأنه فليحفظ لسانه و ليعرف أهل زمانه‌[5]

انه لابد للعالقل ان ینظر فی شانه عاقل حتما باید در شان وموقعیت وجایگاه خودش دقت کند عجیب است این تعبیر ی است همه عرصه های زندگی را شامل میشود روایت را نباید محدود معنا کنیم ،در زندگی فردی در زندگی خانوادگی در زندگی اجتماعی در آن ابعادسیاسی جامعه مالی جامعه همه شئون زندگی شان وجایگاه خودمون را در نظر بگیریم.این جوری می فهمم که گویا نظر به شان تشخیص جایگاه ارتباط با آن دوتا دستور العمل دارد گویا اگر می خواهی شان وجایگاهت حفظ بش این دوتا دستور را مورد توجه قرار بده دوتا دستور حضرت میگه.

اولی این که فلیحفظ لسانه زبون خودت را حفظ کن عاقل باید زبان خودش را حفظ کن بعدا ارتباط این مطلب با عقل ،فلیحفظ لسانه.

دوم والیعرف اهل زمانه این

14- محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن حماد بن عثمان عن الصادق جعفر بن محمد ع قال: في حكمة آل داود ينبغي للعاقل أن يكون مقبلا على شأنه حافظا للسانه عارفا بأهل زمانه.[6]

عاقل شان خودش را حفظ می کند و نگهدار زبان خودش است وشناخت به مردم زمان که شامل همه ی مردم دنیا می شود داشته باشد.

10- و عن عدة من أصحابنا عن سهل بن زياد عن ابن أبي نجران عن أبي جميلة عمن ذكره عن أبي عبد الله ع قال:

ما من يوم إلا و كل عضو من أعضاء الجسد يكفر اللسان يقول نشدتك الله أن نعذب فيك.[7]

هرروز هر عضوی از اعضای بدن می پوشانند زبان را و(یکفر را خضوع هم معنی کردند) ودر برابر زبان خضوع دارند ومی گویند به زبان که تو را قسم می دهم یعنی هر عضوی قسم می دهد زبان را که ما به خاطر تو عذاب می کشیم.

سخنگوی هرجایی می تواند گرفتاری برای مجموعه ایجاد کند مثلا سخنگوی دولت می شود عذاب برای بقیه اعضای دولت.

11- و عن علي عن أبيه عن النوفلي عن السكوني عن أبي عبد الله ع قال: قال رسول الله ص‌ إن كان في شي‌ء شؤم ففي اللسان.[8]

هرشومی وگرفتاری به دست زبان است که اگر پشت زبان عقل باشد خوشی دارد ولی اگر از حمق حرف بزند گرفتاری برای همه می باشد.

12- محمد بن الحسين الرضي في نهج البلاغة عن أمير المؤمنين ع قال: اللسان سبع عقور إن خلي عنه عقر.[9]

زبان درنده ی گزندی هار می باشد که اگر رها شود می گزد وباید عقار وابسار داشته باشد.

13- قال و قال ع‌ إذا تم العقل نقص الكلام.[10]

وقتی عقل تمام شود کلام کوتاه وکم میشود.

15- و بإسناده عن أمير المؤمنين ع في وصيته لمحمد بن الحنفية قال: و ما خلق الله عز و جل شيئا أحسن من الكلام و لا أقبح منه بالكلام ابيضت الوجوه و بالكلام اسودت الوجوه و اعلم أن الكلام‌في وثاقك ما لم تتكلم به فإذا تكلمت به صرت في وثاقه فاخزن لسانك كما تخزن ذهبك و ورقك فإن اللسان كلب عقور فإن أنت خليته عقر و رب كلمة سلبت نعمة من سيب عذاره قاده إلى كل كريهة و فضيحة ثم لم يخلص من دهره إلا على مقت من الله و ذم من الناس.[11]

و رواه الرضي في نهج البلاغة مرسلا نحوه.

شیئی زیباتر وزشت تراز کلام نیست که با کلام رو سفید ورو سیاه میشوید ( با زبان حقوق شما ضایع میشود ویا حفظ می گردد با زبان بالا می روید یا سقوط می کنید)؛ کلام در چنگال توست وقتی حرف زده شد تو در اسارت آن حرفی مثل تیر کمان که تازده نشده در دست توست ولی وقتی رها شد تو اسیر آن تیر می شود، پس زبانت را حفظ کن همان گونه که طلا و نوشته ها واسنادت را نگه می داری که زبان سگ هار می باشد که اگر رها شود می گزد و چه بسا کلمه ای که نعمت را از انسان سلب می کند (سیب عذار یعنی بند وچیزی که می بندیم که موجب حفظ فضاحت وکریهی میشود) سپس راحتی پیدا نمی کند در زمان خودش مگر خشم الهی رادنبال دارد ومذمت مردم را دارد.

16- و في الخصال عن حمزة بن محمد العلوي عن علي بن إبراهيم عن محمد بن عيسى عن زياد القندي عن أبي وكيع عن أبي إسحاق عن الحارث عن علي ع قال: ما من شي‌ء أحق بطول السجن من اللسان.[12]

زندانی که حقش که در زندان بماند زبان است.

17- و في ثواب الأعمال عن أبيه عن سعد بن عبد الله عن معاوية بن حكيم عن معمر بن خلاد عن أبي الحسن الرضا ع عن أبيه قال: قال أبو عبد الله ع‌ نجاة المؤمن في حفظ لسانه قال و قال أمير المؤمنين ع من حفظ لسانه ستر الله عورته.[13]

نجات مومن د ر نگهداری زبانش است وهرکس زبانش را نگهدارد خدا زشتی هایش را می پوشاند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo