< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی فقیه یزدی

1401/12/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فساد در زمین

 

﴿وَ إِذِ اسْتَسْقى‌ مُوسى‌ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدينَ﴾[1]

مسئله آب مهمترین چیزی که برای انسان ها هست.

بزرگترین فساد هم جلوگیری کردن دیگران از استفاده بردن از آب هامی باشد.

به اعجاز حضرت موسی علیه السلام12چشمه جوشید وهرطائفه از قسمت خود می نوشید.

کلوا واشربوا اباحه برای همگان را می رساند وکاری به استحباب ووجوب ندارد.

حالا که اعجاز شد وچشمه هاجاری شد افساد نکنید وهرکس به حق خود قانع باشد.یکی از مصادیق افساد تجاوز به حق دیگران است.

﴿وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى‌ لَنْ نَصْبِرَ عَلى‌ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذي هُوَ أَدْنى‌ بِالَّذي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ﴾[2]

استاد: این ها بعد از این که معجزه چشمه ها را دیدند گفتند که معجزه ی دیگه بکن وبرای ما فوم وعدس و... را معجزه کن ودر این زمینی که حاصل خیزبرای این نوع غذاهانیست را ایجاد کن تا معجزه شود وبه ما برسد.

بنده: نخیر این معجزه نیست، بلکه نادانی است. این که گفتند طعام واحد نکره است یعنی ما نمی دانیم این طعام واحد تو چی ونمی توانیم بر آن صبر کنیم،یعنی درواقع ایمان به او نداشتند واعتماد نداشتند که این طعام واحد خیر وبهتراز این غذاهایی بود که اینها می شناختند.در واقع اعجاز همان طعام واحد است که آنان ایمان به آن نداشتند. وآنان از معجزه ی الهی روی می گردانند وباز شاهد این مطلب ادع لنا ربک است که باز تمسخر درش هست.یعنی درواقع آنان نمی دانستند در طعام واحد که همه آنچه به آن نیاز دارند وجود دارد وخواستند چیزهای مختلف را داشته باشند که مثلا ویتامین ها وپروتئین ها را در برداشته باشند درحالی که همه مواد مورد نیاز بدنشان را همان طعام واحد داشت.

استاد:در هر سرزمینی آنچه مورد نیاز مردم آنجا هست وجود داردکه همان طعام واحد باشد ولازم نیست طبیعت آنجا به هم خورده شود تا مثلا طعام منطقه دیگردرآن کشت شود که این نکته طبی است.اتستبدلون همین است که تغییرمحیط زیست می شود فساد در زمین.اما این که از جایی دیگرچیزی آوردند خوردند عیبی ندارد.

استاد:معلوم نیست به آنان خواسته شان داده شد

بنده:از اهبطوامصراً معلوم که به آنان داده شده است خواسته شان ماسالتم

استاد: نه معلوم نیست همان شهر باشد

بنده : از این که گفته شده در ادامه که ضربت علیهم الذله و... که این اثر تکوینی آنان است که خواسته شان این اثر را داشت واگردر شهر دیگری باید می رفتند تا آن درخواست اجابت شود جور نیست چون اثروضعی درخواستشان باید در همان جاظهور می کرد.

.............

اگر ضوابطی در علم به آن رسیدید که عنوان تجربه یا تحقیق علمی وآزمایشگاهی برآن بار می شد باید در اصول فقه از آن استفاده کرد.

در اعتباریات هم درست که اگر منشا اعتبار صحیح باشد آن اعتبار جای در اصول دارد. منشا تشخیص صحت اعتبار نفس انسان است که اگر انسان آن را درست تشخیص داد در علم اصول آورده می شود.

مثلا اگر در علم معلوم شود در فلان عمل جراحی باید بشود که فقیه حکم وجوب به آن می دهد یا فلان کار یاحجامت در فلان نقطه بدن مفید است که فقیه حکم به استحباب می دهد

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo