< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1402/03/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رابطه ی مقاصدالشریعه و شناخت معانی الفاظ

 

اگر لغت ها در عرف صدر اسلام معنایی داشته باید این را به آن معنا بر گرداینم که می شود حقیقت متشرعه یا شرعیه.

اگر ثابت نشد این حقیقت متشرعه یا شرعیه به ملاک عرفی بر می گردانیم وبه معانی دیگر قرینه میخواد ولو که آنان هم حقیقت باشند.

پس ممکن است لفظی به چندین معنایی حقیقی که به حسب خودش است بر می گردد.

باید معانی شرعیه با بفهمیم.

پس قدیم ترین بحث اصول الفقه این که اوامر ونواهی را بحث می کردند که چه معنایی نزد شارع دارد.

بعد این بوده که این اوامر ونواهی که امروزه می گوییم امر وفرمان به کار می بریم؛ امر وقتی به امور جمع بسته شود جامد است ومشتق نیست وبه معنای شیء است؛ولی امربه معنای فرمان می شود اوامر جمع آن.

همه ی اوامر لازم نیست به لفظ الف میم راء باشد؛چون گاه هیاتی دلالت بر امر می کند ولازم به ماده امر نیست.مثلا ازصلّ همان امر است ولی هیات امری است،ورسانده اند که اگر هیات به مضارع ویا مصدر باشد همان معنای امر را می رساند واستعمال امری شده است.

اگر بحث هایی پیش امد که به لحاظ لغتی مجمل بود:

معنای لغوی مجمل بود؛اگر به معنای صدر اسلام بر گرداندیم فبها المراد والا باید به عرف برگشت کند.اگر عرف خاص شارع نبود باید به عرف عام برگشت داده شود.

پس مقاصد الشریعه اول باید لغت را در نظر گرفت که چه به دست می آید ونظر شارع مکشوف شود والا باید به عرف برگشت کند واگر به عرف وشرع معلوم نشد به اجمال برمی گردانیم.

بله اگر قرائنی پیدا شد فبهاالمراد .

امر ونهی وشارع هم به حسب هیات وماده و جمله امریه ،باید یکی دیده شود که محور معانی که شارع دارد در امر ونهی به همان محور امر ونهی شده فبهاالمراد والا به یک جهت عرف خاص محاسبه شد واین لفظ امر آمده ولی برای کشف معنا یا باید به عرف شارع مراجعه کنیم که اگر شد فبها المراد والا اجمال می شود وبه حسب ظرائف باب اجمال عمل شود.

یا برخی جاها عرفی پیدا شده است مثلا تا زمان امام رضا علیه السلام خیلی چیزها نمی شد علنی بشود تا در آن زمان برخی چیزها که مردم فکر می کردند حرام است فهمیدند که مکرو ه است.

یا درباره منزوعات بئر که تا زمان علامه حلی ره واجب می دانستند وفکر می کردند نجس است ولی در آن زمان دانستند که مستحب است وبرای غزارت آن گفت شده است چون آب چاه جوشیدن دارد و آب روان است.

یا این که نهی را اول به مکروه بر می گردانند وبعد اگر قرینه ای پیدا شد به حرمت حمل می شود ونهی به عنوان مکروه وکراهت است ودر صورت این عنوان نشدن می شود حرام.

حال باید دید مقاصد الشریعه که گفته می شود این معنای در زمان صدر اسلام بوده ویا معنای استعمالی بوده ویا اجمال بوده و... که باید روشن شود وبعد گفته شود مقاصد الشریعه.

استاد:

در اوامر هم برگشت اولیه به استحباب است وموارد زیادی استحباب بوده است وحالا اگر اصطلاح نباشد که اول بگوییم استحباب وبعد اگر قرائنی بوده به واجب بر می گردد.که تا وقتی امر می آید یعنی خوب است وجواز دارد وبیشتر به این برمی گردد الا که دلیل خاص می گوید واجب است چون واجب مئونه زیادی می خواهد واستدلالی می خواهد وقرائن ودلائل می خواهد که واجب باشد.

پس اگر جایی لغتی آمد وپیدا شد باید اول محمل حقیقت شرعیه پیدا شود واگر نشد به عرف بر گردانیم وشاید یک لفظ چندین معنای حقیقی داشته باشد حقیقت عرفیه وحقیقت شرعیه وحقیقت قانونیه ویا حقیقت لغتیه و...

حقیقت المعانی که حجیت معانی :

نهایت که کشف معانی شده باید به معنا رجوع شود که معناوسیع است وکشف معنا گستردگی خودش را دارد.

در مقاصدالشریعه باید کشف معانی کنیم که کار راحتی نیست وباید معانی کنارهم باشد تا معلوم شود که این معنا مورد نظ ر شارع بوده است.

پس کشف معنا ظریف است وما را به مقصود شارع می رساند وبدون آن نمی شود.چون از طریق الفاظ ومعانی این مقصود شارع به ما رسیده است.

تا کشف المعانی یا روح المعانی ویا معنای مقصود به شارع پیدا شود.

گفته شد که حیات طیبه:

جامعه مرده داریم که انسانی نیست؛حیات در برابر موت است که آثاری دارد تا نام برآن برده شود.

حیات باید دید معنایش چیست تا مقصود شارع فهمیده شود.

این که می گوید عمل صالح انجام دهد ومومن هم باشد پس تا وقتی ایمان نداشته باشد حیات حاصل نمی شود؛وما این را حیات اضافه می دهیم.

حیاتی که رشد وکمال وعالی تر شدن است ومورد توجه خاص حضرت رب قرار می گیرند وبه حیات طیبه می رسند.والبته جزای آخرتی هم دارند ومحفوظ است.

یکی از مقاصد الشریعه حیات طیبه داشتن مردم است که خدا می خواهد کمک کندبه انسان ها.

﴿وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ﴾[1]

مقاصدی های می گویند که این تبدیل آیه همان مقصود شریعت است که در زمانی دون زمان آخر آیه ای می آمده است وروش خداوند است که تبدیل ایجاد می کند وما می توانیم همین را در مقاصد الشریعه پیدا کنیم .

امروز هم ما می توانیم با تغییر موضوعات تبدیل در حکم کنیم .

مثلابول نجس است ووقتی تسویه شد دیگر آن بول نیست وتبدیل شد وموضوع عوض شده است.

باید دید که ا ز اول عند الشارع آیه را معنا کنیم وبعد رابطه آن را با انواع معانی پیدا کنیم و بعد اجمال در انطباق در مصداق پیدا می شود که به حجت نیازمند است وبدون آن نمیشود گفت چون عرف آن را می داند کافی است نخیر.

باید دیده شود که آنچه نازل شده از خداچیست ونه که خودتان چیزی را بچسبانید که این حکمی عندالله است .

باید تبدیل هم جوری باشد که به نزول الهی بر گردانده شود که اگر این شد فبها المراد واگر مکان آیة قرار داده شود وگفته شود والله اعلم بما ینزل

مثلا در باره حجاب حرف هایی زده می شود که در صدر اسلام برای زنان شرائط خاصی بوده که باید حجاب معینی می داشتند ولی الان شائط زنان تغییر کرده است وباید حجاب به شکل خودشود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo