< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محمدجواد علوی‌بروجردی

1400/09/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الحج/بنقل روایت در مسئله مربوطه /بحث دلالی و سندی آن روایت

 

در جلسه قبل گفتیم که منذور طبیعت حج باشد و این طبیعت قابلیت انطباق بر افراد مختلفی از حج را دارد که در اینجا سه تا روایت وجود دارد اما هر سه روایت مثل هم هستند. مرحوم صاحب وسائل(ره) عنوان این باب را حکم «من نذر الحج هل یجزیه» قرار داده است؛ چون مرحوم صاحب وسائل(ره) مسلک حدیثی دارد و عناوین باب را به گفته برخی ها فتوای صاحب وسائل(ره) است.

روایت اول:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ‌ رَجُلٍ‌ نَذَرَ أَنْ‌ يَمْشِيَ‌ إِلَى بَيْتِ اللَّهِ فَمَشَى هَلْ يُجْزِيهِ عَنْ حَجَّةِ الْإِسْلَامِ قَالَ نَعَمْ[1] .

بحث دلالی:

ظاهر این روایت این است که متعلق نذر خود مشی نمی باشد بلکه متعلق آن حج است اما این نذر را مقید«ماشیاً» کرده است؛ چون در راوی جواب می فرمایند«هل یجزیه عن حجة الاسلام» و آن چیزی که مجزی از حج است خود مشی نمی باشد بلکه حج بعد از مشی است و آن چیزی که مجزی از حج است خود مشی نمی باشد بلکه حج بعد از مشی است و همچنین در سوال راوی«ان یمشی...» فرد خاصی از حج مد نظر نمی باشد و اطلاق را می توان از سوال راوی فهمید؛ چون منذور قیدی ندارد و متکلم هم در مقام بیان است. دلیل سوال راوی از امام(ع) که می فرمایند: «هل یجزیه ...» این است که تمکن از حجة الاسلام دارد و علم به استطاعت خودش دارد در غیر این صورت کفایت کردن از حجة الاسلام معنا ندارد و فرد استطاعت حداقلی را دارد و پول مرکب را نداشته و پیاده تا میقات رفته است و این فرد توان انجام اعمال تا آخر را دارد. راوی در اینجا محمد بن مسلم است و علت سوال از امام(ع) این است که استطاعت این فرد بسبب رفتن به میقات حاصل شده است هر چند این وصول بصورت «ماشیاً» بوده است اما ان مقدار تمکنی که فرد نتواند اعمال را تا آخر انجام بدهد را دارد. بنابراین سوال محمد بن مسلم از امام(ع) نمی تواند این باشد که در صورت عدم استطاعت این فرد نمی تواند این باشد که از حجة الاسلام می کند یا خیر؟ این احتمال در روایت درست نمی باشد بلکه احتمال صحیح این است که این فرد نذر حج کرده است آیا این حج کفایت از حجة الاسلام می کند یا خیر؟ البته با فرض حصول استطاعت برای فرد. بنابراین تمام نقطه نظر محمد بن مسلم این است که این فرد نیت حج نذری بجا آورده است آیا این حج که به نیت حج نذری بجا آورده است آیا کفایت از حجة الاسلام می کند یا خیر؟ بلکه سوال این است که این فرد در میقات نیت حج نذری کرده است آیا این حج کفایت از حجة الاسلام اش می کند یا خیر؟ یعنی نیت حج نذری مانع نمی شود از اینکه فرد حج را با این نیت به عنتوان حج حجة الاسلام محسوب بشود یا مانه می شود و جواب امام(ع) به این احتمال بر می گردد. این احتمال قوی است.

بنابراین اگر ما فقط به این روایت توجه بکنیم این روایت دلالت می کند بر اینکه امام(ع) صحیح دانستند البته اگر فرد حج نذری را بجا بیاورد کفایت از حجة الاسلام می کند و نیت حج نذری مانع نمی شود البته اگر منذور طبیعت حج باشد نه اینکه فرد خاصی از حج مراد باشد یعنی فرد نذر کرده باشد که حجی را بجا آورده باشد نه اینکه حج نذری حجة الاسلام را بجا بیاورد. اگر این احتمال دوم صحیح باشد این روایت مطابق با قاعده است؛ چون وقتی که متعلق نذر باشد یا اینکه نذری نباشد و فرد حجی را به همین صورت انجام داداگر طبیعت حج مرادش باشد این طبیعت قابلیت انطباق بر هر فردی را دارد که از این افراد حجة الاسلام است هر چند نیت حج مستحبی بکند اما علم به استطاعت خودش نداشت هم از حجة الاسلام کفایت می کند. از این روایت استفاده های دیگر در مسائل دیگر هم می توانیم بکنیم که نیت مهم نیست بلکه آن عمل (حج در این روایت) است.

بحث سندی:

این روایت را مرحوم شیخ(ره) از احمد بن محمد نقل می کند.

احمد بن محمد مشترک بین احمد بن محمد خالد برقی و احمد بن محمد بن عیسی است؛ چون احمد بن محمد از حسین بن سعید روایت را نقل می کند و ایشان از روات جلیل القدر هستند و روات از ابن سعید عده زیادی هستند و هر دو این افراد از روات حسین بن سعید هستند و تمییز بین این دو بسیار مشکل است؛ چون هر دو از حسین بن سعید زیاد روایت نقل می کنند. اما آن چیزی که برای ما مطلب را تسهیل می کند این است که هر دو ثقه هستند. بنابراین احمد بن محمد مردد بین این دو است و اسناد شیخ(ره) به احمد بن محمد هم مشکلی ندارد؛ چون اسناد مرحوم شیخ(ره) به احمد بن محمد بن عیسی در مشیخه تهذیب تمام است و هم اسناد احمد بن محمد خالد برقی (نامش ابو عبدالله برقی) است که ایشان موثق هستند.

مرحوم نجاشی و مرحوم شیخ(رحمة الله علیهما) در فهرست و مرحوم علامه(ره) در خلاصه ایشان را توثیق کرده اند. ما(استاد) توثیقات مرحوم علامه(ره) را معتبر می دانیم. نام احمد بن محمد بن عیسی ابن عبدالله بن سعد اشعری است مرحوم شیخ(ره) در رجالش و مرحوم علامه(ره) در خلاصه ایشان را تو.ثیق می کند. و آن دو از روات طبقه هفتم هستند.

این دو روایت را از حسین بن سعید اهوازی بن حماد بن مهران نقل می کنند.

مرحوم شیخ(ره) در فهرست و در رجال و مرحوم علامه(ره) در خلاصه ایشان را توثیق می کنند. ایشان از روات طبقه ششم و از اصحاب رضا و امام جواد(علیهما السلام) هستند.

ایشان روایت را از نضر که نامش نضر بن سوید صرافی هستندت و از مشایخ حسین بن سعید در حدیث است. مرحوم شیخ و مرحوم نجاشی و مرحوم علامه(رحمة الله علیهم) ایشان را توثیق می کنند. ایشان از روات طبقه پنجم و از اصحاب امام موسی کاظم(ع) هستند اما حسین بن سعید بیشتر از ایشان عمر کرده است و امام رضا و اما جواد و امام هادی(علیهم السلام) را درک کرده است.

ایشان روایت را از عاصم بن حمید (عاصم بن حمید حناط حنفی) نقل کرده است. مرحوم نجاشی(ره) می فرمایند: ثقة عین صدوق[2] .

مرحوم علامه(ره) ایشان را توثیق می کند. ایشان از طبقه پنجم و از اصحاب امام صادق(ع) هستند.

مرحوم شیخ(ره) ایشان را توثیق کرده است و ما(استاد) اهمال را دلیل بر ضعف نمی دانیم. اهمال یعنی توثیق یا عدم وثاقت در کتب رجالی ذکر نشده باشد اما برخی مثل مرحوم بروجردی(ره) می فرمایند که اهمال دلیل بر ضعف است. علت اهمال هم ممکن است این باشد که خبری به او نرسیده است یا فرد رجالی در مقام وثاقت همه نبوده است؛ چون افراد محدودی از بین روات توثیق شده اند. در صورت قبول مرحوم خوئی(ره) یک مشکلی بوجود می آید. و آن مشکل عبارت است(اگر مرحوم نجاشی(ره) کسی را مهمل بگذارد اما مرحوم شیخ(ره) آن فرد را توثیق بکند) از اینکه شهادت ضعف و شهادت توثیق با هم معارضه می کنند. مرحوم خوئی(ره) به این معارضه ملتزم نشده اند. ایشان روایت را از محمد بن مسلم (محمد بن مسلم بن ریاح الاوقص الطحان) نقل می کنند.

مرحوم نجاشی(ره) در مورد ایشان می فرمایند: من اوثق الناس[3] .

مرحوم علامه(ره) هم همین عبارت را در خلاصه برای ایشان نقل می کنند. ایشان از روات طبقه چهارم و از اصحاب امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) هستند. بنابراین این روایت صحیحه است.

 


[1] . وسائل الشيعة ؛ ج‌11 ؛ ص70.
[2] . رجال النجاشي، ص: 301.
[3] . رجال النجاشي، ص: 324.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo