< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محمدجواد علوی‌بروجردی

1400/12/23

بسم الله الرحمن الرحیم

تقریر فقه، جلسه86

بحث در مورد روایت ضریح محاربی بود. در دلالت این روایت سه احتمال وجود دارد:

حج ماشیاً را نذر کرده باشد یعنی فرد خاصی از حج را نذر کرده است و خود حج داخل در عنوان منذور باشد. در این صورت اگر مکلف عاجز بشود امام(ع) می فرمایند: «فلیرکب و لیسق البدنة». اما با توجه به عجز مکلف مشی ساقط می شود و باید ادامه مسیر را با رکوب انجام بدهد و حج را باید انجام بدهد در اینجا یک نوع تعبد وجود دارد؛ چون در صورت عجز مکلف از مشی طبق قاعده کل حج ساقط می شود اما امام(ع) می فرمایند: «فلیرکب و لیسق البدنة». در این صورت تصویر بدلیت امکان دارد البته اگر این تصویر را بپذیریم. بدلیت در صورتی درست است که بر مکلف عجزی عارض بشود و نذرش هم مضیق به سال خاصی باشد اما اگر نذر مکلف مطلق باشد و مأیوس از خوب شدن باشد امام(ع) در اینجا همان جواب را می دهند. در صورتی که مکلف مأیوس از آینده نباشد در این صورت مکلف می تواند فرد دیگری را بیاورد. اعلام(رحمة الله علیهم) بدلیت را در جواب امام(ع) استفاده کرده اند یعنی فرد مأیوس نمی باشد و می تواند حجش را بصورت راکباً بجا بیاورد. طبق نظر ما(استاد) بدلیت اصلاً صادق نمی باشد.

در عبارت«لیحجن ماشیاً» تعدد مطلوب وجود دارد یعنی مکلف علاوه بر نذر مشی نذر حج هم کرده است. به همین علت وقتی عجز بر مکلف عارض شد طبق جواب امام(ع) نذر مشی ساقط می شود و امر به رکوب «فلیرکب» یک نوع تعبد نیست؛ چون در صورت عدم امکان مشی غیر از رکوب امکان دیگری وجود ندارد و نذر حجش ساقط نشده است. مشکلی که در این احتمال وجود دارد این است که تعدد مطلوب از دلیل نمی توان استفاده کرد و تعدد مطلوب را باید از قصد ناذر فهمید و باید دید که قصد ناذر دو تا نذر است یا یک نذر؟

طبق روایت سوال راوی از فردی است که بصورت ماشیاً نذرش را بجا آورده بیاورد، در این صورت در روایت مشکلی وجود ندارد؛ چون در صورت عجز مکلف امام(ع) می فرمایند: مشی ساقط می شود اما ادامه حج را بصورت رکوب بجا بیاور. اگر فرد حج مستحبی را بخواهد انجام بدهد و تصمیم دارد که این حج را بصورت ماشیاً انجاتم بدهد امام(ع) می فرمایند که حج بصورت مشی ساقط می شود اما حج را باید انجام بدهد. بنابراین طبق این احتمال«فلیرکب» تصویر بدلیت فقط در احتمال اول امکان دارد، این احتمالات طبق عبارت «فلیرکب» است اما عبارت «و لیسق الهدی» یک نوع کفاره است و کفاره بر امر اختیاری وضع می شود اما در صورتی که امر غیر اختیاری باشد پرداخت صحیح نمی باشد. در این صورت یک تعبدی وجود دارد اما وجوبی که از این عبارت استفاده می شود مشکل دارد؛ چون امام(ع) کفاره و. جریمه را برای امر غیر اختیاری قرار می دهد، مثلاً مکلف در وقت حرکب می تواند زیر سایه نرود و در صورتی که این کار را انجام بدهد باید کفاره بپردازد. بنابراین ما(استاد) می گوئیم زمانی که فرد نذر ماشیاً کرده است و این نذر یک اجری دارد و برای بدست آوردن ثواب و فضیلت این نوع حج مکلف باید«هدی» بدهد. هر چند ما(استاد) طبق روایات دیگر این معنا را استنباط می کنیم. اما اگر روایات دیگر را در نظر نگیریم این معنا از همین روایت قابل استنباط است.

بحث سندی:

مرحوم شیخ(ره) این روایت را از موسی بن قاسم نقل می کند.

اسناد مرحوم شیخ(ره) به ایشان در مشیخه تهذیب صحیح است.

نام موسی بن قاسم معاویة بن وهب بجلی است.

مرحوم نجاشی(ره) می فرمایند: ثقة ثقة.

مرحوم شیخ و مرحوم علامه(رحمة الله علیهما هم ایشان را موثق می دانند. ایشان از روات طبقه ششم هستند.

ایشان روایت را از صفوان و ابن ابی عمیر نقل می کند و. هر دو از اجلاء و موثق ترین افراد هستند و ایشان از روات طبقه ششم هستند.

این دو روایت را از ذریح محاربی نقل می کنند.

مرحوم شیخ(ره) می فرمایند:

ذریح المحاربی ثقة له اصل.

مرحوم نجاشی(ره) می فرمایند:

عربي‌ من‌ بني‌ محارب‌ بن خصفة، روى عن أبي عبد الله و أبي الحسن عليهما السلام. ذكره ابن عقدة و ابن نوح. له كتاب. يرويه عدة من أصحابنا أخبرنا الحسين بن عبيد الله قال: حدثنا محمد بن علي بن تمام قال: حدثنا أبو عبد الله أحمد بن محمد بن المثنى قراءة عليه قال: حدثنا محمد بن الحسين بن أبي الخطاب عن جعفر بن بشير البجلي عن ذريح[1] .

مرحوم علامه(ره) می فرمایند:

رجال العلامة الحلي ؛ ص70

ذريح‌

بالراء المكسورة بعد الذال المفتوحة و الياء المنقطة تحتها نقطتين و الحاء المهملة بن محمد بن يزيد أبو الوليد المحاربي‌ عربي من بني محارب بن حفص روى عن أبي عبد الله عليه السلام و أبي الحسن عليه السلام. قال الشيخ [ره‌]: إنه ثقة له أصل.[2]

مرحوم شیخ(ره) ایشان را از اصحاب امام صادق(ع) محسوب می کنند. توثیق عام مرحوم شیخ(ره) هم شامل ایشان می شود؛ چون محمد بن ابی عمیر و صفوان بن یحیی از ایشان روایت نقل می کنند. ایشان از روایت طبقه پنجم هستند. این روایت صحیحه است.

روایت دیگر:

وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ‌ نَذَرَ أَنْ‌ يَمْشِيَ‌ إِلَى‌ بَيْتِ‌ اللَّهِ‌- وَ عَجَزَ عَنِ الْمَشْيِ‌[3] قَالَ فَلْيَرْكَبْ وَ لْيَسُقْ بَدَنَةً فَإِنَّ ذَلِكَ يُجْزِي عَنْهُ إِذَا عَرَفَ اللَّهُ مِنْهُ الْجَهْدَ[4] .

بحث دلالی:

سوالی که در این روایت مطرح می شود عبارت است: «رجل نذر ان یمشی ...» متعلق نذر در این سوال«مشی الی بیت الله» است و زمانی که به بیت الله رسید نذرش اداء شده است. در این روایت آن احتمالات مذکور در روایت اول وجود ندارد؛ چون طبق این روایت در صورت عجز مکلف امام(ع) می فرمایند: مشی ساقط می شود. عبارت «یجزی عنه» به «و لیسق البدنة» بر می گردد یعنی این مکلف که بصورت مشی نمی تواند به حج برود باید سواره حجش را ادامه بدهد و این فرد باید سیاق هدی بکند تا ثواب حج ماشیاً را ببرد؛ چون خدا تلاشش را دیده است و این نذرش را می پذیرد. اجزاء بمعنای قبول بعد وجوب نمی باشد بلکه به این معنا است که آن امر و فعلی که مورد نظرش بوده است حاصل شده است. اما ما(استاد) در اصول می گوئیم اجزاء یعنی مطابقت مدتی به با مأموربه. در این روایت مأموربه مشی بوده است و این مشی را نتوانستیم انجام بدهد و «یجزیه» یعنی ثواب موجود در مشی همان ثواب در رکوب هم وجود دارد.

طبق این مطالب حج اصلاً در منذور نمی باشد و «لیرکب» هیچ گونه بدلیتی ندارد.

 


[1] . رجال النجاشي ؛ ص163.
[2] علامه حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، 1جلد، الشريف الرضي - ايران - قم، چاپ: 2، 1402 ه.ق.
[3] في الاستبصار- و عجز أن يمشي( هامش المخطوط).
[4] . وسائل الشيعة ؛ ج‌11 ؛ ص86.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo