< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محمدجواد علوی‌بروجردی

1401/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:

 

عرض کردیم که طائفه اول مقید به سیاق هدی است و طائفه دوم این قید را ندارد و سیاق هدی حمل بر استحباب می شود یا بسبب روایت عنبسه سیاق هدی واجب نمی باشد یعنی این روایت سبب می شود که نسبت اطلاق و تقیید بین دو دسته اول از روایات از بین برود و انقلاب نسبت بوجود بیاید و این دو نسبت به دو دسته مطلق تبدیل می شوند. بنابراین اگر کسی عاجز از مشی بشود فرد می تواند حجش را ادامه بدهد و سیاق هدی حمل بر استحباب می شود.

از عبارت«من جعل...» چند مطلب بدست می آید:

1.سیاق هدی که در روایات وجود دارد واجب نیست.

2. در برخی از روایات عبارت «عجز» دارد اما در روایات دیگر عبارت «تعب» دارد و این دو عبارت با هم تفاوت دارند. مرحوم خوئی(ره) بسبب همین عبارت امام(ع) می فرمایند عجز هم مثل تعب می شود؛ چون امام(ع) می فرمایند کسی که نذر کرده است که حجش را بصورت پیاده بجا بیاورد و تمام سعی و تلاشش را هم کرده است اما نتوانست نذرش را بجا بیاورد این فرد می تواند حجش را بصورت رکوب بیاورد. روایت عنبسه از جهت سند یک روایت موثقه است؛ چون اسحاق بن عمار یک فرد فطحی مذهب است. عمده دلیل برای توثیفق عنبسه توثیق عام مرحوم شیخ(ره) است؛ چون صفوان بن یحیی از ایشان روایت نقل می کند.

اگر در اینجا انقلاب نسبت صورت بگیرد رکوب بدل از مشی نمی باشد در حالی که اکثر اعلام(رحمة الله علیهم) را بعنوان بدلیت اخذ می کنند. اگر روایت عنبسه هم وجود نداشته باشد و چاره ای هم از حمل سیاق بر استحباب نداشتیم و سیاق هدی را حمل بر وجوب می کردیم، باز هم حمل بر بدلیت صحیح نمی باشد. بنابراین انقلاب نسبت بین دو دسته از روایات سبب انقلاب نسبت بین دو دسته از روایات دسته9 اول و دسته دوم ایجاد می کند یعنی هر دو دسته مطلق هستند و بدلیتی هم فهمیده می شود.

مطلب دیگری که در اینجا وجود دارد و مرحوم صاحب عروة(ره) آن مطلب را مطرح می کنند این است که اگر فرد مشی را نذر بکند اما در ادامه نمی تواند مشی را ادامه بدهد در اینجا فرد باید سواره نذرش را اداء بکند و در آینده در صورتی که تمکن داشته باشد باید حجش را بصورت مشی بپیماید اما طبق قاعده میسور لازم نیست که فرد نذرش را بصورت مشی اداء بکند. این روایات موجود در این مسأله طبق مقتضای قاعده هستند. اما طبق قاعده میسور لازم نیست که فرد نذرش را بصورت مشی اداء بکند. روایات موجود در این مسأله طبق مقتضای قاعده هستند. اما طبق قاعده میسور بحث متفاوت می شود؛ چون اگر مکلف نذر مشی حج بکند و مکلف نتواند نذرش را بصورت کامل اداء بکند نذرش را باید به اندازه ممکن انجام بدهد و نذرش ساقط نمی شود. مرحوم حکیم و مرحوم خوئی(ره) می فرمایند که این قاعده مدرک ندارد. اگر این قاعده را پذیرفتیم عبارت«فلیرکب» را باید حمل بر صورتی بکنیم که مشقت وجود دارد که فرد می تواند سواره حجش را انجام بدهد اما در صورتی که مشقتی وجود ندارد فرد باید پیاده حجش را انجام بدهد. بنابراین این بدلیت«فلیرکب» را قبول نداریم و روایات هم عین مقتضای قاعده هستند یعنی اگر فرد بمقتضای نذرش توان ندارد نذرش ساقط می شود. اما اگر قاعده میسور را پذیرفتیم مطلب متفاوت می شود؛ چون اگر مکلف همه نذرش را نمی تواند انجام بدهد می تواند قسمتی از نذرش را انجام بدهد.

مرحوم صاحب عروة(ره) می فرمایند:

إذا نذر الحجّ ماشياً فعرض مانع آخر غير العجز عن المشي من مرض أو خوفه أو عدوّ أو نحو ذلك فهل حكمه حكم العجز فيما ذكر أولا، لكون الحكم على خلاف القاعدة؟ وجهان، و لا يبعد التفصيل بين المرض و مثل العدوّ باختيار الأوّل في الأوّل، و الثاني في الثاني، و إن كان الأحوط الإلحاق مطلقاً[1] .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo