درس خارج فقه استاد سیدمحمدجواد علویبروجردی
1402/10/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بیانات استاد
روایاتی که ذکر کردیم ظهور در این دارد که آن روایات در دنیا وارد شده است و در مقابل روایاتی مطرح شده است که دلالت بر اهداء ثواب میکند و آن روایات عبارتند:
روایت اول:
رواه الکلینی عن الحسین بن محمد عن معلی بن محمد عن الحسن بن علی عن حماد بن عثمان عن الحارث بن المغیرة قال:
قلت لابی عبدالله (علیه السلام) و انا بالمدینة بعد ما رجعت من مکة: انی اردت ان احج عن ابنتی قال: فاجعل ذلک لها الآن.[1]
روایت دوم:
و فی مرسل الصدوق فی الفقیه، قال: قال الصادق (علیه السلام): جعلت فداک: انی کنت نویت ان أدخل فی حجتی العام ابی « اُمّی» او بعض اهلی فنسیت فقال: الان فاشرکها[2] .[3]
«قال»ای که مرحوم صدوق(ره) میفرمایند روایاتی است که فتوایش میباشد.
مرحوم حکیم(ره) در این روایات اشکال کردند و فرمودند:
«احتمل ان یکون المراد فیها جعل الحج نفسه لها، لاثوابه».
ما(استاد)عرض کردیم که حمل بر نیابت بکنیم باید به یک چیزی ملتزم شویم و آن این است که ادله نیابت را توسعه بدهیم که جعل نیابت حتی بعد از اتمام عمل هم امکان دارد و این آثاری دارد و آن عبارت است از اینکه من به حج رفتم و رفیقم گفت که من حج را انجام ندادم الآن ثواب حج راب رای تو قرار بدهم و پول این حج را برده، اما هیچ یک از اعلام(رحمة الله علیهم) به این مطلب فتوا ندادهاند. و پذیرش این توسعه مشکل میباشد و ما نمیتوانیم در موارد متقن این نیابت را میتوانیم ملتزم شویم.
و این توسعه که مورد فتوا نیست ما نمیتوانیم ملتزم شویم و طبق این بیانات و اشکالات باید از ظهور آن روایات دست برداریم و حمل بر اهداء ثواب بکنیم. اگر این روایات خیلی قرص و محکم از جهت سند و دلالت باشد این روایات را قرینه بر آن دسته از روایاتی که در بحث گذشته مطرح کردیم که آن جا هر چند«حج عنه» دارد و بمقتضای آن روایات حمل بر اهداء ثواب بکنیم اما این دو روایت مذکور عمده روایات در باب اهداء ثواب میباشد و روایت دوم مرسله میباشد و روایت اول مرحوم کلینی(ره) این روایت را از حسین بن محمد بن عمران اشعری القمی نقل میکند و مرحوم نجاشی و مرحوم علامه(رحمة الله علیهما) ایشان را موثق میدانند و ایشان از روات طبقه نهم میباشد.
ایشان روایت را از معلی بن محمد البصری نقل میکند و مرحوم نجاشی(ره) میفرمایند:«مضطرب الحدیث و المذهب». مرحوم علامه(ره) هم مثل ایشان میفرمایند. برگشت کلام مرحوم نجاشی به کلام ابن غضائری در مورد ایشان میفرمایند:
المعلی بن محمد البصری ابومحمد نعرف حدیثه و ننکره یروی عن الضعفاء و یجوز ان یخرج شاهداً
دلیل برای عدم عدم وثاقت ایشان ذکر میشود این است که از ضعفاء نقل میشود و اشکال در سند از جهت ایشان(معلی بن محمد) میباشد و ما بعد ایشان در سند همه از موثقین هستند.
پاگر شما منشأ ضعف معلی بن محد را همین کلان ابن غضائری بدانید مشکل جدی در سند روایت بوجود نمیآید و الا نمیتوانیم به این دو روایت عمل بکنیمتا مدعای «اهداء ثواب» ثابت شود.