< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی علوی‌گرگانی

1400/10/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجماعة /صدق مسجدیت

 

فرع دوم:

هل یعتبر فی تحقق المسجدیه صیغه...

آیا برای تحقق مسجدیت برای مکانی، صیغه مسجدیت لازم است؟ (بنحوی که صیغه خوانده شود و اذان نماز خواندن در آن مکان ، ولو یک نفر نماز بخواند، )

آیا لازم است حاکم شرع آن مکان را قبض کند؟

یا اینکه مجرد قصد مسجدیت، کافی باشد؟اگرچه تلفظ نکرده است!

در مسئله دو وجه و قول داریم.

مرحوم شهید اول در ذکری قول دوم را قبول کردند، از عبارت شیخ در مبسوط همین ظاهر است البته شیخ خواند نماز را به عنوان مسجدیت، اعتبار کرده است ولو اینکه خود واقف نماز بخواند؛ زیرا صرف قصد مسجدیت برای مکانی، آن را مسجد نمی کند، بلکه باید واقف اجازه بدهد، در آنجا نماز خوانده شود و بعد از اجازه نمازهم خوانده شود، در صدق مسجدیت برآن مکان کفایت می کند؛ زیرا معظم مساجد در اسلام به همین نحو صورت گرفته است.

مختار صاحب جواهر قول اول می باشد. یعنی لفظی به عنوان صیغه جاری شود.

دلیل اول: اصل عدم وقفیت می باشد.

دوم: ظهور اطباق علماء در باب وقف، این است که صدق مسجدیت نیاز به تلفظ دارد.

مخالفتی از علماء نقل نشده است، مگر از ابی حنیفه، که نیت را کافی در مسجدیت می داند؛ از جهت دیگر نوعا معظم مساجد با لفظ وقف شده است.

در مقابل اشتهار مکانی در مسجدیت، کفایت می کند، پس نیازی به فحص از کیفیت وقف نداریم، مثل عقود دیگر از نکاح که فحص از کیفیت عقد آن نمی کنیم.

البته در نصوص نیز اشاره به اکتفاء از نیت مسجدیت دارد.

خصوصا خبری که از چیدن چند سنگ در بیابان به عنوان مسجدیت حکایت می کند، اشاره به این مطلب دارد.

صاحب حدائق: فی بقیه احکام متعلق بمسجد: فیه مسائل...

مسئله اول: چیزی که از کلمات فقهاء متاخر فهمیده می شود، لزوم صیغه وقف شرعی می باشد تا اینکه انتقال از ملک واقف به مسجدیت صورت بگیرد تا اختصاص به مورد موقوف (نماز خواند مسلمین در آن مکان) بگیرد.

شهید اول الخامس العشر انما تصیر بقعه مسجدا بالوقف ...

مکان زمانی مسجد می شود که با وقف مسجد شود و باید صیغ وقفت جاری شود یا با عبارت جعلته مسجدا وقف صورت بگیرد، و زمانی که یک نفر در آنجا نماز بخواند وقف تمام می شود ولو حاکم شرع قبض کند، یا اذن در قبض آن دهد اقرب می باشد زیرا برای حاکم شرع ولایت عامه دارد و اگر خود واقف در آنجا نماز بخواند دور از صواب نیست و اقرب اکتفاء به آن می باشد.

اگر کسی مکانی را به نیت مسجد، می سازد صدق مسجدیت نمی کند، اما اگر نمازگذاران در آنجا نماز گذاردند صدق مسجدیت صورت می گیرد و معظم مساجد اینگونه بوده.

شیخ در مبسوط: اگر کسی در حارج از منزلش مسجدی بسازد و نیت مسجدیت کند، برای نمازخواندن نمازگذاران در آن، ملک از ملکیت او زائل می شود، ولی اگر نیت مسجدیت نکند، ملک در ملکیت او باقی است چه نمازی در آنجا خوانده شود یا خیر!

ظاهر در صدق مسجدیت، کفایت نیت و نماز خواندن نمازگذاران در آن می باشد.

وهل يعتبر في تحقق المسجدية صيغة الوقف وشبهها ولو بأن يقول : جعلته مسجدا لله ، ويأذن في الصلاة فيه فيصلي فيه ولو واحدا ، ويقبضه الحاكم الذي له الولاية العامة أو يكفي مجرد قصده ذلك وإن لم يتلفظ؟ وجهان بل قولان قد استقرب في الذكرى كما عن مجمع البرهان ثانيهما مستظهرا له من عبارة المبسوط ، لكنه اعتبر فيه على الظاهر الصلاة فيه ولو من الواقف ، لأنه قال فيها أي الذكرى قبيل ذلك : ولو بناه بنية المسجد لم يصر مسجدا ، نعم لو أذن للناس بالصلاة فيه بنية المسجدية ثم صلوا أمكن صيرورته مسجدا ، لأن معظم المساجد في الإسلام على هذه الصورة ، ويقوى في النظر الأول ، للأصل وظهور إطباقهم في باب الوقف على الافتقار فيه إلى اللفظ ، بل حكي عن المبسوط نفسه هناك التصريح بأنه لا بد من التلفظ بالوقف في خصوص ما نحن فيه من غير تردد ولا ذكر خلاف إلا من أبي حنيفة ، ولم يعلم كون معظم المساجد في الإسلام بدون تلفظ ويكفينا في جواز الصلاة فيها اشتهارها في المسجدية ، ولا حاجة إلى الفحص عن كيفية الوقف كما في غيره من العقود من النكاح وغيره ، إلا أنه مع ذلك فالإنصاف أن النصوص غير خالية عن الإيماء إلى الاكتفاء بالبناء ونحوه مع نية المسجدية من غير حاجة إلى صيغة خاصة ، خصوصا ما ورد منها في تسوية المساجد بالأحجار في البراري والطرق ، وربما يأتي لذلك تتمة إن شاء الله في باب الوقف.[1]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo