< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی علوی‌گرگانی

1400/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کراهت تسقیف مسجد

 

تتمه کراهت تسقیف مسجد

مجمع البیان: عریش چیزی که با آن سایه بان می سازند و از نخل ساخته می شود.

از این روایت استفاده می شود که کراهت اختصاص به تسقیف دارد اما سایه بان ساختن اشکال ندارد، سقف زدن کراهت دارد ولو براساس نیاز باشد.

اما روایتی که از مرحوم صدوق از امام باقر علیه السلام به نحو مرسل نقل می کند موکد کراهیت تسقیف مسجد می باشد، امام زمان عجل الله اولین چیزی را که بر می دارد سقوف مسجد می باشد، و مساجد را مثل عریش موسی قرار می دهد.

اما از برخی اصحاب حکایت شده است، به کراهت سایه سازی، بلکه صاحب مفتاح به شیخ نسبت داده است، و شاید وجه نسبت دادن کراهت تظلیل به ملاحضه روایت صحیحه حلبی بوده است؛

سئل أبو عبد الله عليه‌السلام عن المساجد المظللة أتكره الصلاة فيها؟ فقال : نعم ، ولكن لا يضركم اليوم ، ولو قد كان العدل لرأيتم كيف يصنع في ذلك.[1]

مراد از تظلیل، تسقیف می باشد، لذا تظلیل با پارچه اشکال ندارد.

طبق ثم اشتد علیهم الحر .. فقال نعم، همچنین روایت أول: ما يبدأ به قائمنا عليه‌السلام سقوف المساجد فيكسرها ويأمر بها فتجعل عريشا كعريش موسى عليه‌السلام

از این روایات فهمیده می شود، مساجدی که سایه بان دائمی دارد، کراهت دارد.

پس متبادر از الف لام عهد از مساجد مسقف به سقف دائمی می باشد.

لکن از برخی از علماء مثل شهید اول، مشاهده می شود که کراهیت تسقیف برای بخشی از مسجد می باشد یا این حکم برای بعض شهرها می باشد.

بعض دیگر مطلق سایه بان را مکروه می دانند البته در غیر حاجت، اما در غیر عرشِ مسجد حتی در صورت حاجت نیز سایه –

بان گذاشتن کراهت دارد، و این تفصیل وجه جمع روایات می باشد.

اما صاحب مصباح الفقاهه این تفصیل را رد می کنند بلکه قائل است احسن قول این است که مطلقاسایه بان زدن عرش مسجد اشکال ندارد چه حاجت باشد چه حاجت نباشد.

البته تاسی به پیامبر صلی الله علیه آله اقتضاء دارد که برای مسجد سقف نزنیم مگر در صورت نیا

اما روایاتی داریم به مضمون اینکه اگر بین نماز گذار و خدا حائلی نباشد در استجابت دعا تاثیر دارد، و وجه برای کراهت تسقیف مسجد می باشد.

ومن هنا قال في الذكرى : « لعل المراد كراهة تظليل جميع المسجد أو تظليل خاص أو في بعض البلدان » وحكاه بعضهم عنه ساكتا عليه ، كما أنه قد اختار آخر أولها ، وثالث ثانيهما ، فقال : « المراد كراهة السقف لا التظليل بغيره » مؤيدا له بأنه به تندفع سورة الحر والبرد ، ومع المطر لا يتأكد استحباب التردد إلى المساجد كما يدل عليه إطلاق النهي عن التسقيف ، وما اشتهر من‌ قوله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم: « إذا ابتلت النعال فالصلاة في الرحال » قال : والنعال وجه الأرض الصلبة قاله الهروي في الغريبين ، وقال الجوهري : النعل الأرض الغليظة تبرق حصاؤها لا تنبت شيئا ، انتهى ، وهو جيد.

ولكن الأولى كراهة مطلق التظليل حتى العرش لغير الحاجة ولا بأس بما كان عرشا مع وجودها ، وأما غير العرش فيكره وإن مست الحاجة إليه.[2]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo