درس خارج فقه استاد اشرفی
1400/08/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: أن المتنجّس منجّس للملاقی ام لا؟
روایات متعدّدی در حد تواتر و بلکه بیش از حد تواتر در ابواب مختلف فقهی وارد شده که مفاد آن لزوم اجتناب از شیء متنجّس است در برخی از این روایات وارد شده که اگر آبی متنجس شود تطهیر ظرفی که آب در آن واقع شده، لازم است و یا در مورد آبی که متنجّس به ولوغ کلب شده امر به تعدّد غسل و تعفیر شده است که از آن استفاده میشود متنجّس موجب تنجیس غیر میشود زیرا اگر ظرف متنجّس، موجب تنجّس غذا نمیشد امر به تعدّد غسل اثر و فائدهای نداشت مگر بقاء نجاست ظرف پس معلوم میشود که تعدّد غسل برای جلوگیری از سرایت نجاست به ملاقی با آن بوده است و یا در روایات اگر امر به تطهیر فرش شده در اینجا هم نظر بر این بوده که مبادا شیء متنجّس ملاقات با موضع سجود یا لباس مصلّی کند و موجب تنجیس آنها شود در این موارد امر به تطهیر وجوب غیری دارد نه وجوب نفسی یعنی برای جلوگیری از تنجّس ملاقی با متنجّس، امر به تطهیر متنجّس شده است نه این که امر به تطهیر فرش، فقط به جهت رفع نجاست از خود آن بوده باشد و از طرفی فرش و حصیر و مانند آن در عمل مشروط به طهارت مثل شرب و اکل و تلبس در صلوه استعمال نمیشود تا بدان جهت تطهیر آنها لازم باشد پس فهمیده میشود که امر به لزوم تطهیر در این موارد امر غیری بوده و برای جلوگیری از تنجّس ملاقی با آنها بوده است.
از طرفی اگر هر متنجّسی ولو در مراتب بعدی، موجب تنجّس ملاقی شود این امر موجب اختلال در نظام زندگی بشر خواهد شد «لا یستقر حجر علی حجر» زیرا در بین مردم افراد مختلفی هستند برخی مثل بچهها و مجانین اصلا توجهی به مسائل طهارت و نجاست ندارند برخی دیگر هم افراد لا ابالی هستند و در رعایت احکام طهارت و نجاست بیمبالات هستند مثلا بعد از دستشویی بدون تطهیر دست، دست خود را به ظرف غذا یا لیوان آب میزند و یا با همان دست از لیوان آبخوری عمومی مردم استفاده میکنند یا کارگران و صنعت گران ابزار و وسائل خود را سر کارهای متنجّس خود برده و بعد از استفاده از آنجا به خانه خود یا دیگران میآورند استفاده از این وسائل که معمولا در معرض ملاقات با متنجّسات است، امری شایع و متعارف است این در حالی است که علم اجمالی داریم که بسیاری از این اشیاء قطعاً با متنجّسات ملاقات کرده است ولی با این حال سیره قائم شده بر عدم تحرز و اجتناب از این اشیاء که پیوسته مورد استفاده عموم مردم است.
ان قلت: قبول داریم که سیره قائم شده بر عدم تحرز از متنجّسات، لکن عدم تحرز از باب قاعده عسر و حرج است نه از جهت این که متنجّس موجب تنجّس ملاقی با آن میشود.
قلت: عسر و حرج تنها مورد ضرورت و حرج را بر میدارد نه این که رفع حکم کلی کند و حال آن که سیره در عدم تحرز از این امور مطلقا قائم شده است و اگر عدم احتراز به جهت عسر و حرج بود در مواردی که عسر و حرجی نبود احتراز لازم بود زیرا عسر و حرج مورد حرجی و موارد جزئی را بر میدارد نه این که نجاست متنجّس از همه جا برداشته شود از این که سیره قائم شده بر عدم احتراز از متنجّسات مطلقا، استفاده میشود که مستند این سیره قاعده عسر و حرج نبوده است.
بنابراین اگر هم بگوییم که متنجّس طبق روایات در مرحله اوّل موجب تنجّس ملاقی با آن میشود و اجتناب از متنجّسات اعم از جامد و مایع لازم است ولی طبق این سیره در مراتب بعدی یعنی متنجّس دوّم و سوّم نمیتوان حکم به تنجّس نمود و انکار این امر مکابره است لذا در متنجّس بلا واسطه و یا لا اقل در واسطه اوّل جای احتیاط وجود دارد ولی در مراتب بعدی احتیاط لازم نیست چرا که موجب اختلال در زندگی مردم میشود مرحوم حاج آقا رضا همدانی و استاد خویی این مطلب را پذیرفتهاند و به چند روایت در این جهت تمسّک نمودهاند از جمله:
موثقة حنان بن سدير: وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ قَالَ: سَمِعْتُ رَجُلًا سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ إِنِّي رُبَّمَا بُلْتُ فَلَا أَقْدِرُ عَلَى الْمَاءِ وَ يَشْتَدُّ ذَلِكَ عَلَيَّ؟ فَقَالَ إِذَا بُلْتَ وَ تَمَسَّحْتَ فَامْسَحْ ذَكَرَكَ بِرِيقِكَ فَإِنْ وَجَدْتَ شَيْئاً فَقُلْ هَذَا مِنْ ذَاكَ.[1]
راوی از امام سوال کرد که گاهی بول میكنم ولی دسترسى به آب ندارم تا بدن خود را تطهیر کنم و از طرفی خوددارى از بول هم برايم مشکل است چه كنم؟ حضرت فرمود: بعد از بول کردن موضع آن را خشك كن و سپس آلت خود را با آب دهان خیس كن تا اگر رطوبتى يافتى «و شک کردی که آیا آن رطوبت از محل بول به لباست اصابت کرده یا از جای دیگر» با خود بگویی اين از اثر همان رطوبت آب دهان بوده است. به جهت ضیق وقت ادامه بحث و کیفیت تمسّک به این روایت در جلسه بعد ان شاء الله خواهد آمد.[2]