< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

1400/09/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اشتراط طهارت در اجزاء و توابع نماز و عدم اشتراط طهارت در مقدمات و موخّرات نماز.

فصل في أحكام النجاسات.

يشترط في صحّة الصلاة واجبة كانت أو مندوبة إزالة النجاسة عن البدن، حتّى الظفر و الشعر و اللباس، ساتراً كان أو غير ساتر عدا ما سيجي‌ء من مثل الجورب و نحوه ممّا لا تتمّ الصلاة فيه و كذا يشترط في توابعها من صلاة الاحتياط و قضاء التشهّد و السجدة المنسيّين، و كذا في سجدتي السهو على الأحوط[1] و لا يشترط فيما يتقدّمها من الأذان و الإقامة و الأدعية الّتي قبل تكبيرة الإحرام، و لا فيما يتأخّرها من التعقيب. و يلحق باللباس على الأحوط اللحاف الّذي يتغطّى به المصلّي مضطجعاً إيماءً، سواء كان متستّراً به‌ أو لا[2] و إن كان الأقوى في صورة عدم التستّر به بأن كان ساتره غيره عدم الاشتراط[3] و يشترط في صحّة الصلاة أيضاً إزالتها عن موضع السجود دون المواضع الأُخر، فلا بأس بنجاستها إلّا إذا كانت مسرية إلى بدنه أو لباسه.

اشتراط طهارت در اجزاء و توابع نماز

شکی نیست در این که ازاله‌ نجاست از بدن و لباس مصلّی، شرط صحت نماز است و حتى نسبت به ناخن و مو هم طهارت لازم است زیرا روایاتی که طهارت بدن مصلّی را شرط صحت نماز ذکر نموده، مطلق است و به اطلاق شامل اجزای غیر ذی الروح از بدن انسان هم می‌شود «و یصدق علیها انه جزء من البدن» در این جهت فرقی نیست که نماز ادائی باشد یا قضائی، مستحبی باشد یا واجب زیرا روایات در اشتراط طهارت لباس یا بدن در نماز مطلق است و به اطلاق شامل همه این موارد و توابع نماز مثل نماز احتیاط، سجده و تشهد فراموش شده، نیز می‌شود شاهد بر این مطلب آن است که اگر کسی عمداً سجده و تشهد منسیّه را بعد از نماز ترک کند نمازش باطل می‌شود پس معلوم می‌شود که سجده و تشهد منسیه هم جزء نماز است اما مقدمات نماز مثل اذان و اقامه و دعاهاى وارده قبل از تكبيره الاحرام و نیز مؤخّرات آن یعنی تعقيبات نماز، طهارت در این امور شرط صحت آن‌ها نیست.

اشتراط طهارت در سجده سهو.

از مرحوم قاضی و مرحوم علّامه در کتاب تحریر نقل شده که در سجده سهو طهارت شرط نیست زیرا سجده سهو جزء نماز نیست بلکه عمل خارج از نماز است و تنها برای جبران نقص در نماز اتیان می‌شود در مقابل برخی طهارت را در سجده سهو شرط دانسته‌اند از این جهت که در سجده سهو شرط است که بلا فاصله بعد از نماز اتیان شود قبل از این که عمل منافی با نماز انجام شود و در روایات هم برای جبران نقص در نماز امر به آن شده است لذا برخی خواسته‌اند از این امر و بلکه مجموع احکامی‌که برای سجده سهو ذکر شده استفاده کنند که سجده‌ سهو مثل جزء نماز یا جابر نقص نماز است و طهارت در آن لازم است.

مناقشه استاد اشرفی در کلام مزبور

درست است که در احکام سجده سهو گفته شده که باید بلافاصله بعد از نماز اتیان شود و عمل منافی نماز هم مثل برگرداندن سر از قبله انجام نشود و در روایات سجده سهو برای جبران منقصت در نماز بیان شده است لکن هیچ یک از این امور دلیل نمی‌شود که سجده سهو جزء نماز باشد تا بگویید هر آنچه در نماز شرط است مثل استقبال قبله و طهارت و شرائط دیگر، در سجده سهو هم معتبر است این امور فلسفه بافی است و دلیل نمی‌شود بر این که تمام احکام نماز را در مورد سجده سهو هم لازم بدانیم ضمن این که در برخی از روایات فلسفه سجده سهو، رغم انف شیطان بیان شده است و این خلاف آن است که آن را جزء نماز بدانیم.

روایت معاوية بن عمار: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَسْهُو فَيَقُومُ فِي حَالِ قُعُودٍ أَوْ يَقْعُدُ فِي حَالِ قِيَامٍ؟ قَالَ يَسْجُدُ سَجْدَتَيْنِ بَعْدَ التَّسْلِيمِ وَ هُمَا الْمُرْغِمَتَانِ تُرْغِمَانِ الشَّيْطَانَ.[4]

ترجمه: راوی از امام سوال کرد دربارۀ شخصى كه در جایی كه بايد بنشيند، سهواً ایستاده و در جايى كه بايد بايستد، سهواً نشسته است وظیفه او چیست؟ حضرت در جواب فرمود: پس از سلام، دو سجده‌ سهو به جا آورد كه آن دو سجده، بينى‌شيطان را به خاك مى‌مالد و او را ذليل مى‌كند.

اشتراط طهارت در مقدّمات و موّخرات نماز

در مقدّمات نماز مثل اذان و اقامه و دعاهاى قبل از تكبيره ‌الاحرام و همچنین موخّرات نماز «تعقيبات بعد از نماز» مثل تسبیحات حضرت زهرا و دعاهای وارده بعد از نماز، طهارت شرط نیست و در مورد اذان هم اشکالی نیست که طهارت در آن شرط نیست زیرا جزء نماز نیست و بلکه در روایات متعدّد ترخیص به ترک طهارت در اذان داده شده و این که می‌توان آن را بدون طهارت خبثیه و حدثیه اتیان نمود و همچنین در مسواک و عطری که از مستحبات قبل نماز است طهارت شرط نیست و اما برخی از روایاتی که ترخیص داده به ترک طهارت در اذان:

عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُؤَذِّنِ يُحْدِثُ فِي أَذَانِهِ وَ إِقَامَتِهِ قَالَ إِنْ كَانَ الْحَدَثُ فِي الْأَذَانِ فَلَا بَأْسَ وَ إِنْ كَانَ فِي الْإِقَامَةِ فَلْيَتَوَضَّأْ وَ لْيُقِمْ إِقَامَةً.[5]

عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُؤَذِّنُ أَوْ يُقِيمُ وَ هُوَ عَلَى غَيْرِ وُضُوءٍ أَ يُجْزِيهِ ذَلِكَ قَالَ أَمَّا الْأَذَانُ فَلَا بَأْسَ وَ أَمَّا الْإِقَامَةُ فَلَا يُقِيمُ إِلَّا عَلَى وُضُوءٍ قُلْتُ فَإِنْ أَقَامَ وَ هُوَ عَلَى غَيْرِ وُضُوءٍ أَ يُصَلِّي بِإِقَامَتِهِ قَالَ لَا.[6]

اشتراط طهارت در اقامه

ظاهر روایت ذیل «سليمان بن صالح» آن است که افتتاح نماز به وسیله اقامه است و اقامه جزء نماز است «إِذَا أَخَذَ فِي الْإِقَامَةِ فَهُوَ فِي صَلَاةٍ» و در دو روایت فوق هم صحت اقامه مشروط به طهارت شده است «أَمَّا الْإِقَامَةُ فَلَا يُقِيمُ إِلَّا عَلَى وُضُوءٍ» طبق این روایات برخی اقامه را جزء نماز دانسته و طهارت را در آن شرط دانسته‌اند از این جهت فرق گذاشته‌اند بین اذان و اقامه‌ای که در روایات نسبت به آن تاکید بیشتری شده است از این جهت آیت الله سید محمود شاهرودی می‌فرمود: اگر مصلّی بعد از اقامه یک کلمه زائد بگوید باید اقامه را اعاده نماید شاید از این جهت برخی احتیاط کرده و در نماز استیجاری خواندن اقامه را هم شرط می‌کنند از مجموع این امور برخی استفاده کرده‌اند که در صحّت اقامه، طهارت شرط است[7] حتّی برخی آن را جزء نماز دانسته و برخی دیگر هم مثل ابن عقیل و ابن جنید آن را واجب دانسته‌اند و اما متن روایت سليمان بن صالح: [8]

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِي

عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لَا يُقِيمُ أَحَدُكُمُ الصَّلَاةَ وَ هُوَ مَاشٍ وَ لَارَاكِبٌ وَ لَا مُضْطَجِعٌ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَرِيضاً وَ لْيَتَمَكَّنْ فِي الْإِقَامَةِ كَمَا يَتَمَكَّنُ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهُ إِذَا أَخَذَ فِي الْإِقَامَةِ فَهُوَ فِي صَلَاةٍ.[9]

مناقشه استاد اشرفی

این که در روایت سليمان بن صالح، افتتاح نماز به وسیله اقامه ذکر شده است این نه از جهت آن است که اقامه جزء نماز است بلکه از باب اهتمام شارع نسبت به آن است از این جهت که از مستحبات موکد است این تاکید شارع مقدس بر خواندن اقامه قبل از نمار، مثل آداب و مستحباتی موکّدی است که برای نماز شب قبل از آن ذکر شده که مثلا مستحب است به آسمان نگاه کند و آیات مختلفی را هم بخواند ذکر این امور قبل از نماز برای توجه و حضور قلب مصلّی در حال نماز است که با انجام آن‌ها آمادگی بیشتر پیدا کند که حین نماز از ماسوی الله چشم بپوشد ولی این دلیل بر آن نیست که این امور جزء نماز شب است و در مسأله ما، اقامه جزء نماز است تا از آن نتیجه بگیریم که رعایت تمام شرائط نماز در اقامه لازم است.

ضمن این که در روایات متعدّدی تصریح شده که شروع نماز با تکبیره ‌الاحرام و اتمام نماز با سلام نماز محقّق می‌شود «الصلاة مفتاحها التكبير و ختامها التسليم» «تحريمها التكبير و تحليلها التسليم» و شکی نیست که مقصود از تکبیر در این روایات تکبیره الاحرام است از این روایات استفاده می‌شود که اقامه جزء نماز نیست و اما روایتی که ظهور در دخول اقامه در نماز دارد این روایات در مقام ایجاد حضور قلب در مصلّی است و به قول مرحوم شاهرودی اقامه از اعمالی است که راضی به ترک آن نیستم از این امر معلوم می‌شود که هفت تکبیر قبل از تکبیره الاحرام و دعاهای قبل از تکبیره الاحرام مثل دعای «يَا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاكَ الْمُسِي‌ءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الْمُحْسِنَ أَنْ يَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسِي‌ءِ وَ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسِي‌ءُ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِيحِ مَا تَعْلَمُ مِنِّي‌» همه این مقدمات، طبق روایاتی که افتتاح نماز را به تکبیره الحرام ذکر نموده، جزء نماز نیست طبعا در آن‌ها هم طهارت شرط نیست اما نمونه‌ای از روایاتی که افتتاح نماز را به تکبیره الاحرام ذکر نموده است:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص افْتِتَاحُ الصَّلَاةِ الْوُضُوءُ وَ تَحْرِيمُهَا التَّكْبِيرُ وَ تَحْلِيلُهَا التَّسْلِيمُ.[10]

عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْهُمْ قَالَ: فِيمَا وَعَظَ اللَّهُ بِهِ عِيسَى يَا عِيسَى أَنَا رَبُّكَ وَ رَبُّ آبَائِكَ وَ ذَكَرَ الْحَدِيثَ بِطُولِهِ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ أُوصِيكَ يَا ابْنَ مَرْيَمَ الْبِكْرِ الْبَتُولِ بِسَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ حَبِيبِي فَهُوَ أَحْمَدُ إِلَى أَنْ قَالَ يُسَمِّي عِنْدَ الطَّعَامِ وَ يُفْشِي السَّلَامَ وَ يُصَلِّي وَ النَّاسُ نِيَامٌ لَهُ كُلَّ يَوْمٍ خَمْسُ صَلَوَاتٍ مُتَوَالِيَاتٍ يُنَادِي إِلَى الصَّلَاةِ كَنِدَاءِ الْجَيْشِ بِالشِّعَارِ وَ يَفْتَتِحُ بِالتَّكْبِيرِ وَ

يَخْتَتِمُ بِالتَّسْلِيمِ.[11]

 


[1] الاحتياط حسن، و لا تجب مراعاته. (الجواهري).لا ينبغي ترك هذا الاحتياط. (الخوانساري).و إن كان الأظهر عدم اعتبارها فيهما.(الخوئي).و إن كان عدمه لا يخلو عن قوّة. (الشيرازي).
[2] التستّر باللحاف لا يجزي في صحّة الصلاة و إن كان طاهراً؛ لأنّه لا يخرج بذلك عن الصلاة عارياً، نعم إذا جعل اللحاف لباساً له أجزأه، إلّا أنّ نجاسته حينئذٍ توجب بطلان الصلاة بلا إشكال. (الخوئي).
[3] المدار التامّ على صدق الصلاة فيه؛ لأنّه المأخوذ في لسان الدليل لا على التستّر به، و لا يبعد حينئذٍ الصدق المزبور في بعض الموارد لا مطلقاً، و بمثله فرّقنا بين ما كان فيه نحو تلبّس به أو مجرّد محموليّة بعدم الإضرار في الثاني دون الأوّل. (آقا ضياء).إذا كان ملتفّاً به على نحو يكون قائماً به فالظاهر الاشتراط. (الحكيم).مع عدم اللفّ بحيث صار كاللباس، و إلّا فالأحوط اشتراطه. (الإمام الخميني).إذا لم يصدق أنّه صلّى فيه. (الشيرازي).إلّا مع صدق الصلاة فيه. (الفيروزآبادي).لا يُترك الاحتياط مع صدق الصلاة معه و إمكان التستّر به و إن لم يتستّر به فعلًا. (الگلپايگاني).
[6] همان ح8.
[7] رساله آیت الله سیستانی مسأله 917: اقامه باید بعد از اذان گفته شود و نیز در اقامه معتبر است که در حال ایستادن و طهارت از حدثـ با وضو یا غسل یا تیمم ـ باشد.نظر مرحوم آیت الله خویی و آیت الله زنجانی نیز اشتراط طهارت در اقامه است.
[8] حیاة ابن ابی عقیل و فقهه، ص41.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo