< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

1401/02/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طهارت/ بررسی حکم نماز جاهل به موضوع نجاست/ التفات به نجاست لباس یا بدن در اثناء نماز.

قال السید ره فی العروه: فصل حكم من صلّى في النّجس... أما إذا كان جاهلا بالموضوع بأن لم يعلم أن ثوبه أو بدنه لاقى البول مثلا فإن لم يلتفت أصلا أو التفت بعد الفراغ من الصلاة صحت صلاته و لا يجب عليه القضاء بل و لا الإعادة في الوقت و إن كان أحوط.

سخن در تفصیلی بود که مرحوم صاحب حدائق و برخی از قدماء در مساله ذکر نموده‌اند که اگر فرد بدون فحص، جهلاً در بدن یا لباس نجس نماز بخواند و بعد از نماز مطلع شود که بدن یا لباسش نجس بوده است، اعاده نماز در وقت و قضاء آن در خارج وقت لازم است ولی اگر قبل از نماز فحص کند و نجاستی را در لباس یا بدن خود نبیند و بعد از نماز معلوم شود که بدن یا لباسش نجس بود است، در این صورت اعاده و قضاء واجب نیست.

در بحث دیروز برخی از روایاتی که مستند تفصیل مزبور بود گذشت و دیدیم که صحیحه زراره در دلالت بر مطلوب قاصر است زیرا قید فحص در سوال راوی ذکر شده بود نه کلام امام و اما نسبت به صحيحة محمد بن مسلم مرحوم استاد خویی در دلالت آن بر مدعی مناقشه نمودند و روایت میمون صیقل یا منصور صیقل که مرحوم مامقانی در تنقیح الرجال به قرینه راوی و مروی عنه معتقد است که راوی از امام میمون صیقل است راوی این حدیث هر یک از این دو نفر باشند هیچ کدام از این دو فرد توثیق نشده اند و روایت سندا قابل برای مناقشه است اگر چه از نظر دلالت بر مطلوب تام است زیرا تفصیل بین فحص و عدم فحص در کلام امام آمده است در این روایت راوی سوال نمود از مردى که در شب جنب شده و غسل کرده و صبح در لباس خود منى را دیده است «وظيفه او نسبت به نمازهایی که در آن لباس خوانده، چيست‌؟»

حضرت فرمود: حمد و سپاس سزاوار خداوندى است كه براى هر چيزى حدّى قرار داده است سپس فرمود: اگر هنگامى كه فرد از خواب برخاسته به لباسش نگاه كرده و چيزى را نديده، اعادۀ نماز بر او واجب نيست ولى اگر وقتى که از خواب برخاسته، بدون فحص از لباس خود، نماز خوانده است، اعاده نماز بر او واجب است به همین مضمون مرسله صدوق هم وارد شده است:

وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ وَ رَوَاهُ أَيْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَ ‌رَوَاهُ أَيْضاً مِثْلَهُ إِلَى قَوْلِهِ فَلَا إِعَادَةَ عَلَيْهِ‌.[1]

بررسی سند: روایت صدوق ضعیف السند است بالارسال و روایت صیقل هم راوی از آن چه منصور صیقل باشد چه میمون

صیقل، هر دو مجهولند و توثیق نشده اند.

جواب مرحوم استاد خویی در استناد به این دو روایت.

در مقابل این دو روایت، با قطع نظر از ضعف سندی، روایاتی وارد شده که از آنها استفاده می‌شود فحص واجب نیست و اگر مصلی در اثناء نماز متوجه شود که بدن یا لباسش نجس است حال یا می‌داند که همان موقع نجس شده یا شک دارد که آیا قبل از نماز نجس شده یا حین الرویة، در هر دو صورت با امکان تطهیر بدن یا لباس در ادامه نماز یا امکان در آوردن لباس بدون فعل منافی نماز، اعاده لازم نیست این روایات مطلق است و فرقی بین فحص و عدم فحص نگذاشته است و روایات صیقل بر فرض صحت سند حمل بر استحباب می‌شود.

و اما روایاتی که به نحو مطلق حکم به عدم اعاده نماز نموده است اعم از این که قبل از نماز فحص کرده باشد یا خیر از جمله این روایات، صحیحه محمد بن مسلم است در این روایت راوی سوال نمود که اگر در حال نماز نجاستی را در لباس دیگری دیدم آیا اعلان به او در حین نماز لازم است؟ امام فرمود: او را مطلع نکن تا با این کار او را به زحمت بیاندازی «و او مجبور شود که نمازش را اعاده کند» از این روایت معلوم می‌شود که قبل از نماز چه فحص کرده باشد چه فحص نکرده باشد فحص و عدم فحص، اثری در اعاده و عدم اعاده نماز ندارد و اگر بعد از نماز مطلع شود اعاده مطلقا بر او لازم نیست اما متن روایت:

1. صحيحة محمّد بن مسلم: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَرَى ثَوْبِ أَخِيهِ دَماً وَ هُوَ يُصَلِّي قَالَ لَا يُؤْذِنُهُ حَتَّى يَنْصَرِفَ.[2]

2. صحيحة زراره: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قُلْتُ فَإِنْ ظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَتَيَقَّنْ ذَلِكَ فَنَظَرْتُ فَلَمْ أَرَ شَيْئاً ثُمَّ صَلَّيْتُ فَرَأَيْتُ فِيهِ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ لَا تُعِيدُ الصَّلَاةَ قُلْتُ لِمَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّكَ كُنْتَ عَلَى يَقِينٍ مِنْ طَهَارَتِكَ ثُمَّ شَكَكْتَ فَلَيْسَ يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَنْقُضَ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ أَبَداً. [3]

کیفیت استدلال: زراره سوال نمود چرا اعاده در فرض جهل به نجاست لازم نیست «لِمَ ذَاكَ؟» امام دلیل صحت نماز را جریان استصحاب بیان نمودند: «لِأَنَّكَ كُنْتَ عَلَى يَقِينٍ مِنْ طَهَارَتِكَ ثُمَّ شَكَكْتَ فَلَيْسَ يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَنْقُضَ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ أَبَداً» تعلیل به جریان استصحاب در هر دو حالت جاری است چه مصلی قبل از نماز فحص کرده باشد چه فحص نکرده باشد طبق تعلیل به استصحاب اعاده لازم نیست از این جهت که نماز بر طبق حکم ظاهری خوانده شده است.

3. موثقه أَبِي بَصِيرٍ: عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي رَجُلٍ صَلَّى فِي ثَوْبٍ فِيهِ جَنَابَةٌ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ عَلِمَ بِهِ قَالَ عَلَيْهِ أَنْ يَبْتَدِئَ الصَّلَاةَ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ صَلَّى وَ فِي ثَوْبِهِ جَنَابَةٌ أَوْ دَمٌ حَتَّى فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ ثُمَّ عَلِمَ قَالَ مَضَتْ صَلَاتُهُ وَ لَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ.[4]

در این روایت امام به نحو مطلق نسبت به فردی که در لباس نجس نماز خوانده و بعد از نماز مطلع بر نجاست لباسش شده، حکم به عدم اعاده نموده است این روایت هم اطلاق دارد اعم از این که قبل از نماز فحص کرده باشد یا فحص نکرده باشد در هر دو حالت اعاده لازم نیست.

نظر استاد اشرفی .

از نظر فن استدلال روایاتی که به عنوان معارض با روایات دال بر تفصیل ذکر شده، حداکثر اطلاق دارد لذا روایاتی که حکم به تفصیل نموده می‌تواند مقید این روایات مطلقه باشد صرف نظر از این که روایات قول به تفصیل ضعیف السند هستند ولی با این حال مرحوم صاحب عروه و مرحوم سیدنا الاستاد الخویی احتیاط استحبابی دارند که در صورت عدم فحص احتیاط در اعاده نماز است اگر چه مرحوم استاد خویی معتقد است که اقوی قول مشهور است در هر حال به نظر می‌رسد که کلام صاحب حدائق خیلی هم دور از آبادی نیست.

التفات به نجاست در اثناء نما

قال السید فی العروه: و إن التفت في أثناء الصلاة فإن علم سبقها و إن بعض صلاته وقع مع النجاسة بطلت[5] مع سعة الوقت للإعادة [6] و إن كان الأحوط الإتمام ثمَّ الإعادة و مع ضيق الوقت إن أمكن التطهير أو التبديل و هو في الصلاة من غير لزوم المنافي فليفعل ذلك و يتم و كانت صحيحة و إن لم يمكن أتمها و كانت صحيحة و إن علم حدوثها في الأثناء مع عدم إتيان شي‌ء من أجزائها مع النجاسة و شك في أنها كانت سابقا أو حدثت فعلا فمع سعة الوقت و إمكان التطهير أو التبديل يتمها بعدهما و مع عدم الإمكان يستأنف و مع ضيق الوقت يتمها مع النجاسة و لا شي‌ء عليه.

ترجمه: اگر در اثناء نماز، ملتفت شود که بدن یا لباسش نجس است چنانچه می‌داند که نجاست قبل از نماز بوده و بخشی از نماز را با نجاست خوانده است در فرض وسعت ‌ وقت، باید نمازش را بشکند و اعاده كند، اگر چه احوط آن است كه نمازش را تمام كند و دوباره اعاده نمايد و در فرض ضیق وقت، اگر تطهير لباس يا در آوردن لباس نجس در حال نماز بدون فعل منافى نماز ممكن باشد، بايد چنين كند و نمازش هم صحيح است و اگر هیچ یک از این دو یعنی تطهير لباس يا در آوردن لباس نجس در حال نماز، ممكن نباشد، می تواند با همان لباس و بدن نجس نماز خود را ادامه دهد و نمازش هم صحيح است.

بررسی کلام مرحوم سید طبق قواعد اصولی

تا به اینجا روشن شد که اگر کسی در لباس نجس عمدا نماز بخواند نمازش باطل است و اگر در اثناء نماز متوجه شود و نماز را با همان نجس ادامه بدهد باز هم اعاده نماز بر او لازم است ولی اگر نداند که لباسش نجس شده و بعد از نماز مطلع شود چه فحص کرده باشد چه فحص نکرده باشد طبق نظر مشهور اعاده واجب نیست اگر چه در صورتی که فحص نکرده باشد احتیاط در اعاده نماز است مرحوم سید در ادامه مساله می‌فرماید: اگر در اثناء نماز ملتفت شود که بدن یا لباسش نجس است چند صورت متصور است:

الف: تاره می‌داند كه لباس یا بدنش قبل از شروع نماز نجس شده است در این فرض اگر وقت وسعت دارد باید نماز خود را بشکند و دوباره بخواند.

وجه فتوای سید آن است که طهارت شرط صحت نماز است و چون فرد بخشی از نماز را در لباس نجس خوانده و فاقد شرط صحت بوده؛ علی القاعده اعاده نماز لازم است طبق قاعده اصولی که اگر واجب مشروط دارای افراد طولی و عرضی باشد چنانچه برخی از افراد آن مبتلی به مزاحم یا فاقد شرط باشد مامور به باید طبق فرد واجد شرائط امتثال شود چنان که اگر مولی بگوید زید را با شرائطی در مدت زمان خاصی اکرام کنید اگر اکرام زید با آن شرائط در اول وقت مقدور نباشد ولی در آخر وقت مقدور باشد باید در آخر وقت اکرام شود ناگفته نماند که عمده وجه در لزوم اعاده نماز روایاتی است که بعداً ذکر آنها خواهد آمد ان شاء الله تعالی.

اما این که مرحوم سید فرمود: احوط آن است که نماز را تمام کند و دوباره اعاده کند وجه احتیاط آن است که ممکن است نماز صحیح باشد و از طرفی برخی قطع نماز را حرام می‌دانند لذا به جهت احتمال حرمت، نماز را به اتمام برساند و دوباره نماز بخواند.

و اما در ضیق وقت اگر امکان تطهیر یا در آوردن لباس بدون فعل منافی نماز، مثل استدبار عن القبله یا فعل کثیر یا تکلم، ممکن باشد چنین کند و نماز را بعد از تطهیر ادامه دهد و نمازش هم صحیح است و اگر ممکن نباشد نماز را با همان نجاست تمام كند و نمازش صحيح است وجه کلام مرحوم سید در این عبارت آن است که درک مصلحت وقت اقوی از درک مصلحت طهارت است.

ب: و اخری می داند که نجاست در اثنای نماز و حین الالتفات حادث شده است يا لا اقل شك دارد كه آيا نجاست لباس یا بدنش قبل از نماز بوده يا در اثنای نماز حادث شده است «در فرض اول علم وجدانی به طهارت بدن تا زمان اطلاع بر نجاست بدن یا لباس دارد و در صورت دوم علم تعبدی به طهارت بدن یا لباسش تا زمان اطلاع بر نجاست دارد لاستصحاب الطهاره.» در هر دو حالت چه بداند که هیچ یک از اجزای نماز را در حال نجاست بدن یا لباس نخوانده چه شک داشته باشد که آیا در حال نجاست خوانده است یا نه، تاره می‌تواند در اثنای نماز بدون افعال منافی با نماز مثل استدبار از قبله و فعل کثیر و تکلم، شرط طهارت را تحصیل کند و لباس خود را تطهیر کند یا از تن در آورد باید چنین کند و نمازش هم صحیح است وجه صحت نماز آن است که نماز او تا الان به علم وجدانی یا به علم تعبدی طاهر بوده و واجد شرط طهارت بوده است طبق استصحاب عدم نجاست لباس یا بدن تا زمان اطلاع بر نجاست در فرض شک در سبق نجاست، و بعد از این هم فرض آن است که لباس یا بدنش را تطهیر کرده است لذا نمازش علی القاعده صحیح است و نیازی به اعاده و قضا ندارد ولی اگر امکان تطهیر ندارد در وسعت وقت باید نماز خود را بشکند و دوباره بخواند.

و اما اگر وقت ضیق باشد در همین فرض که نجاست در اثنای نماز و حین الالتفات حادث شده یا نمی داند که نجاست قبل از نماز بوده یا در اثنای نماز حادث شده است، تاره می‌تواند در ادامه نماز شرط طهارت را بدون فعل منافی با نماز تحصیل کند به این که لباس خود را تطهیر کند یا از تن در آورد در این صورت باید چنین کند و نمازش هم صحیح است.

وجه صحت نماز آن است که نماز او تا زمان اطلاع بر نجاست، واجد شرط طهارت بوده است یا وجدانا یا تعبدا طبق استصحاب طهارت لباس یا بدن الی حین الالتفات در فرض شک، بعد از التفات هم فرض آن است که لباس یا بدنش را تطهیر کرده است لذا نمازش علی القاعده صحیح است و نیازی به اعاده و قضا ندارد و اما این که آناًمّا در بین نماز بدن یا لباسش نجس شده این هم مضر به صحت نماز نیست زیرا نجاست ، قاطع نماز نیست مثلِ حدث بلکه نجاست مانع نماز است لذا اگر این مانع در حال نماز هم رفع شود کافی در صحت نماز است ضمن این که در صحیحه زراره در فرض مساله حکم به صحت نماز شده است.

صحيحة زراره: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ إِنْ رَأَيْتُهُ فِي ثَوْبِي وَ أَنَا فِي الصَّلَاةِ قَالَ تَنْقُضُ الصَّلَاةَ وَ تُعِيدُ إِذَا شَكَكْتَ فِي مَوْضِعٍ مِنْهُ ثُمَّ رَأَيْتَهُ وَ إِنْ لَمْ تَشُكَّ ثُمَّ رَأَيْتَهُ رَطْباً قَطَعْتَ الصَّلَاةَ وَ غَسَلْتَهُ ثُمَّ بَنَيْتَ عَلَى الصَّلَاةِ لِأَنَّكَ لَا تَدْرِي لَعَلَّهُ شَيْ‌ءٌ أُوقِعَ عَلَيْكَ فَلَيْسَ يَنْبَغِي أَنْ تَنْقُضَ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ.[7]

 


[5] الأقوى الصحّة إذا أمكن التبديل أو التطهير مع عدم المنافي. (الجواهري).صحّت إن أمكنت إزالة النجاسة بنزع أو غيره بدون المنافي. (الفيروزآبادي).
[6] بل لا تبعد الصحّة إذا طهّر ثوبه أو بدنه و أتمّ. (الشيرازي).إذا لم يمكن التطهير أو التبديل بدون فعل المنافي و إلّا فلا يبعد الصحّة، و الأحوط الإتمام و الإعادة. (كاشف الغطاء). (3) لو أمكنت الإزالة مع بقاء التستّر و عدم المنافي فالأقوى صحّة الصلاة و لزوم إتمامها كذلك، و الأحوط إعادتها بعد ذلك. (النائيني).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo