< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

1401/02/31

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طهارت / بررسی حکم نماز فرد ناسی نجاست/

قال السید ره فی العروه: فصل حكم من صلّى في النّجس...و أمّا إذا كان ناسياً، فالأقوى وجوب الإعادة أو القضاء مطلقاً سواءً تذكّر بعد الصلاة أو في أثنائها، أمكن التطهير أو التبديل أم لا.

نکته: مراد از اعاده عمل در لسان روایات، اعم از تکرار عمل در وقت و قضاء آن در خارج وقت است به خلاف آنچه مصطلح در بین فقها است که از تکرار عمل در وقت تعبیر به اعاده و از تکرار عمل در خارج وقت، تعبیر به قضاء می‌کنند.

عرض شد اگر کسی نجاست بدن یا لباس خود را فراموش کند و با همان حال نماز بخواند و بعد نماز متذکر شود اعاده نماز در وقت و قضا آن در خارج وقت واجب است بر خلاف جاهل به نجاست که اگر بعد نماز متذکر شود اعاده واجب نیست مستند بطلان نمازِ ناسی نجاست روایات متعددی است که در جلسات قبل گذشت از جمله این روایات موثقه سماعه بود که فرمود: «كَيْ يَهْتَمَّ بِالشَّيْ‌ءِ إِذَا كَانَ فِي ثَوْبِهِ عُقُوبَةً لِنِسْيَانِهِ.»

در مقابل این روایات متعددی که حکم به لزوم اعاده نماز ناسی نجاست نموده صحیحه علاء حکم به عدم اعاده نماز ناسی نجاست نموده است و در مقام تعارض گذشت که روایات دال بر اعاده به جهات متعددی مقدم بر صحیحه علاء است.

نکته اصولی: اکثر فقها در مقام ترجیح بین دو روایت متعارض به مقتضای مرفوعه زراره که فرمود: «خُذْ بِمَا اشْتَهَرَ بَيْنَ أَصْحَابِكَ وَ دَعِ الشَّاذَّ النَّادِرَ» و مقبوله عمر بن حنظله از این باب صحیحه علاء را طرح نموده‌اند مقبوله عمر بن حنظله در مورد قاضی تحکیمی است که حکم آن دو مخالف با هم است و در آن امام موافقت با مشهور را به عنوان یکی از مرجحات باب تعارض ذکر نمودند ولی مرحوم استاد خویی که اصرار به صحت سندی روایت دارد شهرت روایی را از مرجحات باب تعارض نمی دانند بلکه مرحوم استاد تنها شهرت لغوی را منشا برای تقدیم احد الروایتین المتعارضین می‌دانند یعنی شهرتی که موجب اطمینان و قطع به صدور روایت از امام شود و در واقع شهرتی را موجب برای تقدیم می‌دانند که موجب اطمینان صدور روایت از معصوم شود که در این صورت از باب موافقت با سنت مقدم است و در ما نحن فیه چنین شهرتی حاصل است و لذا مرحوم شیخ در تهذیب روایت علاء را شاذ و نادر قرار داده است ضمن این که در موثقه سماعه لزوم اعاده به عنوان عقوبت ذکر شده و این تعلیل با صحیحه علاء که امر به عدم لزوم اعاده نماز نموده، سازگار نیست به علاوه روایات قسم اول مخالف با عامه است «چنان که در درس قبل قول اکثر عامه را از مرحوم شیخ و علامه ذکر کردیم» بنابراین فتوای ما هم به تبع اکثر فقها و بلکه مشهور بین علمای شیعه لزوم اعاده صلاة در مورد نسیان نجاست است و روایت علاء شاذ و مطروح است.

همین نزاع در مساله ما نحن فیه در باب استنجا هم مطرح است که اگر کسی بعد از بول یا غائط، تطهیر محل بول یا غائط را بوسیله استتنجاء بالاحجار فراموش کند روایات در باب ناسی استنجاء متعارض است در برخی از روایات که محقق همدانی آن روایات را در حد استفاضه دانسته حکم به لزوم اعاده نماز شده و در برخی دیگر از روایات که آن هم به قول ایشان در حد استفاضه است، حکم به عدم اعاده نماز شده است این دو دسته روایات را بررسی می‌کنیم تا ببینیم آیا می‌توان وجه الجمعی برای آن ذکر کرد یا خیر؟

اما روایات دال بر عدم اعاده نماز ناسی استنجاء.

خبر هشام بن سالم: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ وَ الْحَسَنِ بْنِ‌ عَلِيٍّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي الرَّجُلِ يَتَوَضَّأُ وَ يَنْسَى أَنْ يَغْسِلَ ذَكَرَهُ وَ قَدْ بَالَ فَقَالَ يَغْسِلُ ذَكَرَهُ وَ لَا يُعِيدُ الصَّلَاةَ.[1]

مفاد روایت: در این روایت در فرض نسیان تطهیر محل بول و در روایت بعدی در فرض نسیان تطهیر محل غائط، مطلقا حکم به عدم اعاده نماز شده است.

موثقة عمار: وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ لَوْ أَنَّ رَجُلًا نَسِيَ أَنْ يَسْتَنْجِيَ مِنَ الْغَائِطِ حَتَّى يُصَلِّيَ لَمْ يُعِدِ الصَّلَاةَ.[2]

روایت علي بن جعفر: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ ذَكَرَ وَ هُوَ فِي صَلَاتِهِ أَنَّهُ لَمْ يَسْتَنْجِ مِنَ الْخَلَاءِ قَالَ يَنْصَرِفُ وَ يَسْتَنْجِي مِنَ الْخَلَاءِ وَ يُعِيدُ الصَّلَاةَ وَ إِنْ ذَكَرَ وَ قَدْ فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ فَقَدْ أَجْزَأَهُ ذَلِكَ وَ لَا إِعَادَةَ عَلَيْهِ.[3]

مفاد روایت: در این روایت تفصیل داده شده بین تذکر بین نماز و تذکر بعد از نماز به این صورت که در فرض نسیان استنجاء و تذکر آن در اثناء نماز حکم به اعاده نماز شده و در فرض تذکر بعد از نماز حکم به عدم اعاده نماز شده است.

اما روایات دال بر لزوم اعاده نماز ناسی استنجاء.

صحيحة عمرو بن أبي نصير: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنِي

عَمْرُو بْنُ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَبُولُ وَ أَتَوَضَّأُ وَ أَنْسَى اسْتِنْجَائِي ثُمَّ أَذْكُرُ بَعْدَ مَا صَلَّيْتُ قَالَ اغْسِلْ ذَكَرَكَ وَ أَعِدْ صَلَاتَكَ وَ لَا تُعِدْ وُضُوءَكَ.[4]

صحيحة زرارة: وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ وَ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: تَوَضَّأْتُ يَوْماً وَ لَمْ أَغْسِلْ ذَكَرِي ثُمَّ صَلَّيْتُ فَسَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ‌ اغْسِلْ ذَكَرَكَ وَ أَعِدْ صَلَاتَكَ.[5]

در هر دو روایت فوق حکم به اعاده نماز شده است علاوه بر این روایات، روایاتی در باب نواقض وضو وارد شده که دلالت دارد که در فرض نسیان استنجاء، اعاده نماز لازم است از جمله این روایات:

موثقه فضیل: وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي الرَّجُلِ يَبُولُ وَ يَنْسَى أَنْ يَغْسِلَ ذَكَرَهُ حَتَّى يَتَوَضَّأَ وَ يُصَلِّيَ قَالَ يَغْسِلُ ذَكَرَهُ وَ يُعِيدُ الصَّلَاةَ وَ لَا يُعِيدُ الْوُضُوءَ.[6]

صحيحة عمرو بن أبي نصير: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنِي عَمْرُو بْنُ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَبُولُ وَ أَتَوَضَّأُ وَ أَنْسَى اسْتِنْجَائِي ثُمَّ أَذْكُرُ بَعْدَ مَا صَلَّيْتُ قَالَ اغْسِلْ ذَكَرَكَ وَ أَعِدْ صَلَاتَكَ وَ لَا تُعِدْ وُضُوءَكَ.[7]

این دو دسته روایات با هم تعارض دارند سوال این است که آیا می‌توان روایاتی را که حکم به اعاده نموده حمل بر استحباب نمود از این جهت که روایات نافی اعاده، صریح در عدم لزوم اعاده است ولی روایاتی که امر به اعاده نموده ظهور در وجوب دارد و به تصریح دسته اول روایات، رفع ید از ظهور دسته دوم روایات در وجوب کرده و آن روایات را حمل بر استحباب کنیم.

وجه الجمع اول:

عجیب است که برخی به استناد روایاتی که در ناسی استنجاء حکم به عدم اعاده نماز نموده، فرق گذاشته‌اند بین ناسی استنجاء و بین ناسی غیر استنجاء از نجاسات دیگر به این که اگر استنجاء را فراموش کند و با بدن ملوث به بول یا غائط نماز بخواند و بعد از نماز متذکر شد طبق این روایات خاصه، نماز او محکوم به صحت است و اعاده لازم نیست ولی در ناسی غیر استنجاء حکم به اعاده نماز نموده اند این حمل بسیار بعیدی است که بین ناسی استنجاء و غیر آن از نجاسات فرق بگذاریم ضمن این که به قول مرحوم استاد خویی، چنین جمعی بین این دو دسته روایات ممکن نیست زیرا روایاتی که امر به اعاده نموده ارشاد به فساد عمل است و روایاتی هم که امر به عدم اعاده نموده ارشاد به صحت عمل است و جمع بین صحت و فساد ممکن نیست لذا نمی توان بین این دو دسته روایات را که مفاد یک دسته صحت نماز و مفاد دسته دیگر فساد نماز است جمع عرفی نمود و مکرراً گفته‌ایم که اوامری که دال بر اعاده است ارشاد به فساد است نه این که امر مولوی تکلیفی باشد تا امکان حمل آن بر استحباب باشد.

وجه الجمع دوم.

برخی در مقام جمع بین این دو دسته روایات، در مورد ناسی نجاست یا ناسی استنجاء، تفصیل داده اند بین کشف خلاف در وقت و خارج وقت به این بیان که مصلی اگر در وقت متذکر شود اعاده نماز لازم است ولی اگر در خارج وقت متذکر شود اعاده نماز لازم نیست.

جواب: معلوم است که این جمع، جمع تبرعی است و شاهدی بر این جمع نداریم مگر صحيحة علي بن جعفر که فرمود: «فَلْيَقْضِ جَمِيعَ مَا فَاتَهُ عَلَى قَدْرِ مَا كَانَ يُصَلِّي وَ لَا يُنْقَصُ مِنْهُ شَيْ‌ءٌ وَ إِنْ كَانَ رَآهُ وَ قَدْ صَلَّى فَلْيَعْتَدَّ بِتِلْكَ الصَّلَاةِ» لکن در برخی از روایاتی که حکم به لزوم اعاده نموده، تصریح شده که اعاده در خارج وقت هم لازم است و در برخی از روایاتی که حکم به عدم لزوم اعاده نموده تصریح شده که در وقت هم اعاده لازم نیست لذا امکان چنین حملی در روایات ممکن نیست اما متن صحيحة علي بن جعفر:

صحيحة علي بن جعفر: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ احْتَجَمَ فَأَصَابَ ثَوْبَهُ دَمٌ فَلَمْ يَعْلَمْ بِهِ حَتَّى إِذَا كَانَ مِنَ الْغَدِ كَيْفَ يَصْنَعُ؟ فَقَالَ إِنْ كَانَ رَآهُ فَلَمْ يَغْسِلْهُ فَلْيَقْضِ جَمِيعَ مَا فَاتَهُ عَلَى قَدْرِ مَا كَانَ يُصَلِّي وَ لَا يُنْقَصُ مِنْهُ شَيْ‌ءٌ وَ إِنْ كَانَ رَآهُ وَ قَدْ صَلَّى فَلْيَعْتَدَّ بِتِلْكَ الصَّلَاةِ ثُمَّ لْيَغْسِلْهُ.[8]

در این حدیث صحیح تنها نسبت به نمازهایی که روز قبل خوانده امر به قضاء صلاة شده است.

نمونه ای از روایاتی که در آن تصریح شده به عدم اعاده در وقت:

صحیحه محمد بن مسلم: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ الدَّمُ يَكُونُ فِي الثَّوْبِ عَلَيَّ وَ أَنَا فِي الصَّلَاةِ قَالَ إِنْ رَأَيْتَهُ وَ عَلَيْكَ ثَوْبٌ غَيْرُهُ فَاطْرَحْهُ وَ صَلِّ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكَ ثَوْبٌ غَيْرُهُ فَامْضِ فِي صَلَاتِكَ وَ لَا إِعَادَةَ عَلَيْكَ مَا لَمْ يَزِدْ عَلَى مِقْدَارِ الدِّرْهَمِ وَ مَا كَانَ أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ فَلَيْسَ بِشَيْ‌ءٍ رَأَيْتَهُ قَبْلُ أَوْ لَمْ تَرَهُ وَ إِذَا كُنْتَ قَدْ رَأَيْتَهُ وَ هُوَ أَكْثَرُ مِنْ مِقْدَارِ الدِّرْهَمِ فَضَيَّعْتَ غَسْلَهُ وَ صَلَّيْتَ فِيهِ صَلَاةً كَثِيرَةً فَأَعِدْ مَا صَلَّيْتَ فِيهِ.[9]

بیان استاد اشرفی در جمع بین روایات.

تا به اینجا معلوم شد که جمع بین دو دسته روایات به حمل روایاتی که حکم به اعاده نموده بر استحباب ممکن نیست چنان که جمع بین دو دسته روایات به حمل روایاتی که نهی از اعاده نموده به نفی اعاده در خارج وقت و حمل روایاتی که امر به اعاده نموده به داخل وقت ممکن نیست زیرا مخالف با ظاهر و بلکه صریح این دو دسته روایات است بعد ذلک مقتضای قواعد آن است که اگر نسیانا در بدن یا لباس نجس یا بدون استنجاء، نماز بخواند اعاده نماز لازم است چه در وقت ملتفت شود چه در خارج وقت چه نجاست ناشی از عدم استنجا باشد چه ناشی از نجاست غیر استنجاء.

با این حال برخی مکاتبه علی بن مهزیار را شاهد برای تفصیل بین وقت و خارج وقت آورده‌اند این روایت در دلالت بر قول به تفصیل واضح است الا این که ضعیف السند است بالاضمار در این روایت امام «یا مسوول عنه هر که بوده» در جواب نامه نوشتند: اگر یقین داری که بول به دستت اصابت کرده و نجاست را فراموش کرده و با همان حال نماز خوانده‌ای، باید تمام نمازهايي كه با همان وضو خوانده‌اي، اعاده کنی در صورتی که وقت نماز باقی باشد «كُنْتَ حَقِيقاً أَنْ تُعِيدَ الصَّلَوَاتِ اللَّوَاتِي كُنْتَ صَلَّيْتَهُنَّ بِذَلِكَ الْوُضُوءِ بِعَيْنِهِ مَا كَانَ مِنْهُنَّ فِي وَقْتِهَا» و اما اگر وقت نماز گذشته، قضای نمازهایی که خوانده‌ای بر تو لازم نیست «وَ مَا فَاتَ وَقْتُهَا فَلَا إِعَادَةَ عَلَيْكَ لَهَا.» بررسی از مکاتبه علی بن مهزیار و متن کامل در جلسه بعد ان شاء الله خواهد آمد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo