< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

1401/10/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طهارت/ آیا در سایر متنجسات غیر از بول تعدد غسل شرط است یا خیر؟/

قال السید ره فی العروه: المسألة الرابعه: ...أمّا المتنجّس بسائر النجاسات، عدا الولوغ[1] ، [2] فالأقوى كفاية الغسل مرّة بعد‌ زوال العين، فلا تكفي[3] الغسلة المزيلة لها [4] إلّا أن يصبّ الماء مستمرّاً بعد زوالها، و الأحوط التعدّد في سائر النجاسات أيضاً، بل كونهما غير الغسلة المزيلة.

حکم تطهیر متنجس به بول در جلسات قبل تفصیلاً گذشت. سخن در کیفیت تنجیس متنجسات دیگر غیر از بول است. مرحوم سید ماتن به مقتضای اطلاقات ادله حکم نموده به این که یکبار شستن کافی در طهارت سایر متنجسات است غیر از ولوغ کلب که در آن تعدد غسل شرط است.

اشکال مرحوم استاد خویی

این که مرحوم سید از بین ظروف تنها ظرفی که دهان سگ با آن ملاقات کرده، از حکم به غسل واحد استثناء نموده وجهی ندارد با این که در تطهیر مطلق ظروفِ متنجس، سه بار شستن معتبر است و خود ایشان هم فتوی به ثلاثه اغسال داده‌اند و تنها فرق بین ظرف ولوغ کلب و سایر ظروف آن است که در ظرف متنجس به ولوغ کلب علاوه بر تعدد غسل، تعفیر هم لازم دارد و با قطع نظر از حکم تعفیر، در تعدد غسل بین ظروف متنجس با ظرف متنجس به ولوغ کلی فرقی نیست. بنابراین این که مرحوم سید از بین ظروف تنها ظرف ولوغ کلب را استثناء نموده وجهی ندارد.

مشهور قائل شده‌اند که در سایر متنجسات یکبار شستن کافی در حصول طهارت است و تعدد غسل لازم نیست از مرحوم شهید در ذکری به نحو تردید نقل شده که در سایر متنجسات هم تعدد غسل بعید نیست که شرط باشد.

قال الشهيد الثاني في اللمعه: «الاكتفاء بالمرة في غير البول أقوى عملا بإطلاق الأمر و هو اختيار المصنف في البيان جزما و في الذكرى و الدروس بضرب من التردد».[5]

مرحوم علامه در تحریر و منتهی قائل به تفصیل شده‌اند بین نجاساتی که سخونت و غلظت دارد که در این نجاسات دوبار شستن

لازم است و بین نجاساتی که غلظت ندارد که در آنها یکبار شستن کافی در حصول طهارت است.[6]

مستند مشهور در کفایت غسل واحد در سایر نجاسات غیر از بول، روایات متعددی است که به نحو مطلق امر به غسل متنجسات و ملاقی با نجاسات نموده و حرفی از تعدد غسل به میان نیاورده است و مکرّر گفته‌ایم که اگر امر روی طبیعت شیء برود چنان که در ما نحن فیه امر روی طبیعت غسل رفته است امتثال طبیعت به امتثال یک فرد از افراد طبیعت حاصل می‌شود. مرحوم حکیم روایات متعددی را در موضوعات مختلف ذکر نموده که در تطهیر آنها امر به غسل به نحو مطلق شده است از جمله:

في الكلب: عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْكَلْبِ السَّلُوقِيِّ قَالَ إِذَا مَسِسْتَهُ فَاغْسِلْ يَدَكَ.[7]

‌في الخنزير: عَنِ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِي الشِّطْرَنْجِ قَالَ الْمُقَلِّبُ لَهَا كَالْمُقَلِّبِ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ فَقُلْتُ مَا عَلَى مَنْ قَلَّبَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ قَالَ يَغْسِلُ يَدَهُ. [8]

‌في الكافر: عَنِ حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ وُهَيْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا فِي مُصَافَحَةِ الْمُسْلِمِ الْيَهُودِيَّ وَ النَّصْرَانِيَّ قَالَ مِنْ وَرَاءِ الثَّوْبِ فَإِنْ صَافَحَكَ بِيَدِهِ فَاغْسِلْ يَدَكَ.[9]

‌في أوانيه: عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى الْيَقْطِينِيِّ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي آنِيَةِ الْمَجُوسِ قَالَ إِذَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهَا فَاغْسِلُوهَا بِالْمَاءِ‌.[10]

‌في عرق الجلال: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لَا تَأْكُلُوا لُحُومَ الْجَلَّالاتِ وَ هِيَ الَّتِي تَأْكُلُ الْعَذِرَةَ وَ إِنْ أَصَابَكَ مِنْ عَرَقِهَا فَاغْسِلْهُ.[11]

‌في الميت: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَمَسُّ الْمَيْتَ أَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَغْتَسِلَ مِنْهَا قَالَ لَا إِنَّمَا ذَلِكَ مِنَ الْإِنْسَانِ وَحْدَهُ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصِيبُ ثَوْبُهُ جَسَدَ الْمَيِّتِ فَقَالَ يَغْسِلُ مَا أَصَابَ

الثَّوْبَ.[12]

ان قلت: روایاتی که در آن امر به غسل شده در مقام بیان اصل مطهریت آب است نه کیفیت تطهیر متنجسات تا بتوان به اطلاق این روایات در کفایت غسل واحد در تطهیر آنها تمسک نمود.

قلت: در این روایات سوال راوی از وظیفه فعلیّه او در مقام عمل بوده و امام هم در مقام بیان وظیفه فعلیه مکلف بوده است. اینطور نبوده که امام تنها در مقام بیان اصل مطهریت آب باشد تا در وقت دیگری کیفیت تطهیر این متنجسات را بیان نماید بنابراین مانعی از تمسک به اطلاق این روایات نیست.

این نمونه‌ای از روایاتی است که در تطهیر برخی از متنجسات به نحو مطلق امر به غسل شده و در آنها ذکری از تعدد غسل نشده است بر این اساس گفته شده که اگر در نجاست خاصی اطلاق دلیل نباشد و نجاست آن به اجماع مثلا ثابت شده باشد در این موارد هم می‌توان به اجماع مرکب و عدم قول به فصل کفایت یکبار غسل را ثابت نمود و اگر کسی اجماع مرکب را کافی در اثبات یکبار غسل در این موارد نداند مرجع عرف است و در عرف یکبار شستن کافی در حصول طهارت است.

بنابراین در مواردی که نص خاص بر تعدد غسل و یا تعفیر داریم در این موارد طبق نص عمل می‌کنیم و در غیر این موارد، مرجع عنوان غسل در عرف متشرعه است که یکبار شستن را در تطهیر متنجسات کافی می‌داند. ضمن این که می‌توان برای کفایت یکبار غسل در سایر نجاسات به روایتی که مرحوم ابن ادریس آن را متفق علیه بین شیعه و سنی دانسته، تمسک نمود:

جَعْفَرُبْنُ الْحَسَنِ بْنِ سَعِيدٍ الْمُحَقِّقُ فِي‌الْمُعْتَبَرِ قَالَ: قَالَ خَلَقَ اللَّهُ الْمَاءَ طَهُوراً لَا يُنَجِّسُهُ شَيْ‌ءٌ إِلَّا مَا غَيَّرَ لَوْنَهُ أَوْ طَعْمَهُ أَوْ رَائِحَتَهُ.[13]

در صدر این روایت امام فرمود: «خَلَقَ اللَّهُ الْمَاءَ طَهُوراً لَا يُنَجِّسُهُ شَيْ‌ءٌ» این جمله اطلاق دارد و از آن استفاده می‌شود که آب مطهر هر چیزی است زیرا مطهریت آب مقید به مورد خاصی نشده و در کیفیت تطهیر هم اطلاق دارد و در آن ذکری از تعدد غسل نشده است طبق اطلاق این روایت هر متنجسی با یکبار شستن در آب، طاهر می‌شود الا ما خرج بالدلیل مثل متنجس به بول که در آن حکم به تعدد غسل شده و یا ولوغ کلب که علاوه بر تعدد غسل حکم به تعفیر آن نیز شده است.

قال ره فی السرائر: و أيضا قول الرسول المتفق، على رواية ظاهرة، انّه قال: خلق الماء طهورا لا ينجسه شي‌ء إلا ما غيّر طعمه أو لونه أو رائحته، فمنع من نجاسته إذا لم يتغير، إلا ما أخرجه الدليل و هذا بخلاف قول المخالف و المنازع في هذا الماء.[14]

اشکال مرحوم استاد خویی در تمسک به روایت مزبور

این روایت تنها در مقام بیان اصل مطهریت آب است نه کیفیت تطهیر آب و در این جهت با آیه شریفه که فرمود: «وَ أَنْزَلْنٰا مِنَ السَّمٰاءِ مٰاءً طَهُوراً» فرقی ندارد ضمن این که روایت ضعيف السند و تنها در کتب عامه آمده و در کتب روایی شیعه ذکری از آن نشده است لذا این که مرحوم صاحب سرائر آن را متّفق علیه بین شیعه و شیعه دانسته پذیرفته نیست. ولی به نظر ما این کم لطفی است با توجه به این که معروف است ابن ادریس تنها روایات قطعی را نقل می‌نموده است ضمن این که خود ایشان هم تصریح نموده که این روایت متفق علیه بین شیعه و سنی است.

اشکال دوم: صدر این روایت «خَلَقَ اللَّهُ الْمَاءَ طَهُوراً» برای توطئه و مقدمه برای ذیل روایت ذکر شده که فرمود:«لَا يُنَجِّسُهُ شَيْ‌ءٌ» یعنی عمده سخن این است که چیزی آب را نجس نمی کند اما این که آب مطهر هر نجسی است دلالت بر آن ندارد به علاوه از جمله «إِلَّا مَا غَيَّرَ لَوْنَهُ أَوْ طَعْمَهُ أَوْ رَائِحَتَهُ» استفاده می‌شود که مورد روایت آب کثیر است زیرا در جمله اول فرمود: آب طهور است و در جمله دوم فرمود: آب به هیچ عنوان منفعل و متنجس نمی‌شود مگر این که متغیر به احد اوصاف ثلاثه نجس شود. این حکمی که در ذیل ذکر شده حکم آب کر است که تنها در صورتی منفعل می‌شود که متغیر به احد اوصاف ثلاثه نجس شود ولی اگر با نجس ملاقات کند و متغیر به اوصاف نجس نشود منفعل نمی‌شود بنابراین صدر روایت هم مربوط به آب کر است و روایت مزبور اجنبی از محل بحث است.

جواب: اگر هم قبول کنیم که جمله اول برای توطئه و مقدمه برای جمله دوم است این توطئه شرعی است ولی به هر حال در صدر روایت خاصیت آب را که مطهریت باشد به نحو مطلق بیان نموده و تمسک به اطلاق صدر مانعی ندارد و این که از دلیل خارج می‌دانیم که تنها آب کثیر با تغیر به اوصاف نجس منفعل می‌شود و با ملاقات با نجس در صورت عدم تغیر نجس نمی‌شود این موجب نمی‌شود که بگوییم صدر روایت تنها در مقام بیان حکم آب کثیر است زیرا اطلاق در صدر روایت به حال خود باقی است.

اشکال سوم: این روایت در مقام بیان اصل مطهریت آب است نه کیفیت تطهیر متنجسات تا بتوان به اطلاق آن تمسک نمود.

جواب مرحوم شیخ انصاری

امام در جمله اول در مقام اثبات این است که آب فی الجمله مطهر غیر است و کیفیت تطهیر را به عرف واگذار نموده است اگر چه نسبت به برخی از نجاسات در روایات دیگر دستور خاصی مثل تعدد غسل و یا تعفیر و در مثل ظروف سه بار شستن بیان شده است.

به عباره اخری: شارع مقدس اصل نجاسات و مطهرات را بیان نموده است و اما این که نجاسات چطور موجب تنجیس می‌شود و

تطهیر آن بوسیله آب به چه صورت است کیفیت تنجیس و تطهیر متنجسات را «در غیر مواردی که نص خاص داریم» به عرف واگذار نموده است شاهد بر این مطلب آن است که می‌گوییم: اگر شیء نجس و ملاقی نجس هر دو و یا لا اقل احدهما رطوبت داشته باشد موجب سرایت نجاست به ملاقی می‌شود و اگر هر دو خشک باشند موجب تنجّس نمی‌شود این حکم عرفی است و عرف سرایت نجاست را به ملاقی تنها در فرض وجود رطوبت در احدهما می‌داند لذا از اطلاق مقامی و این که کیفیت تطهیر بیان نشده استفاده می‌شود که کیفیت تطهیر به عرف واگذار شده و در عرف هم در تطهیر نجاسات یکبار شستن کافی است.


[1] الخوئي: ذكر كلمة «الولوغ» من سهو القلم، و الصحيح «عدا الإناء»‌.
[2] الخوئي: الظاهر كفاية الغسلة المزيلة للعين أيضاً‌.
[3] الخوئي: و الأظهر أن يجعل في الإناء مقدار من التراب، ثمّ يوضع فيه مقدار من الماء فيمسح الإناء به، ثمّ يزال أثر التراب بالماء، ثمّ يغسل الإناء بالماء مرّتين‌.
[4] الامام الخميني: بشرط كون الماء لا يخرجه عن صدق التعفير بالتراب‌الگلپايگاني: الأحوط عدم الاقتصار عليه‌.
[5] الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (المحشى - كلانتر)، ج‌1، ص: 306‌.
[6] في التحرير و المنتهى بنقل الفقيه الهمداني في مصباح الفقيه كتاب الطهارة ص612.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo