< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفی اشرفی‌شاهرودی

1402/07/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طهارت/ ذهاب ثلثین در عصیر عنبی مغلّی/ بررسی چند فرع فقهی در عصیر عنبی

 

بحث ما در مطهّر ششم: «ذهاب ثلثین در عصیر عنبی مغلّی» بود مرحوم صاحب عروه در ما نحن فیه مسائلی را بیان نموده که مبتلی به نیست و تقریباً جنبه علمی دارد و در جهت بالا بردن دقت‌های فقهی و اصولی است و زمینه رشد و ترقی را در استدلال فقهی فراهم می‌کند. مساله اول این است که اگر قطره‌ای از عصیر عنبی مغلی که هنوز دو ثلث آن تبخیر نشده روی لباس یا بدن فرد بریزد و بعد از مدتی لباس و بدن خشک شود یا دو ثلث آن تبخیر شود آیا می‌توان به قانون تبعیت حکم به طهارت لباس و بدن نمود به استناد روایاتی که حکم به طهارت و حلیت عصیر عنبی در صورت ذهاب ثلثین نموده و از آن به قانون تبعیت طهارت ظرفی را که در آن جوشیده استفاده نمودیم زیرا اگر فرض کنیم که ظرف به نجاست خود باقی است لازمه آن این است که با ذهاب ثلثین طهارت عصیر عنبی به هیچ عنوان محقق نشود چه آنکه بعد از ذهاب ثلثین بالاخره عصیر ملاقات با ظرف می‌کند و لازمه حکم به طهارت عصیر عنبی بعد از ذهاب ثلثین آن است که ظرفی هم که در آن عصیر عنبی طبخ شده به تبع آن طاهر شود و الا مستلزم لغویت روایات مطهره و محلله می‌شود. حال سوال این است که آیا قانون تبعیت مزبور، در لباس و بدن ملاقی با عصیر عنبی در فرضی که دو ثلث آن بواسطه هوا تبخیر شود جاری می‌شود یا خیر؟

مرحوم سید معتقد است که قیاس ظرفی که در آن ذهاب ثلثین شده با لباس و بدنی که در آن عصیر عنبی ریخته شده قیاس مع الفارق است زیرا در مورد اول بین طهارت عصیری که ذهاب ثلثین شده و بین طهارت ظرفی که در آن طبخ شده ملازمه قطعی است و اگر حکم به طهارت ظرف نشود نمی‌توان حکم به طهارت عصیر عنبی با ذهاب ثلثین نمود ولی این ملازمه در لباس و بدن جاری نیست. ضمن اینکه طهارت تبعیّه که بخاطر آن حکم به طهارت دیگ و لوازم طبخ عصیر عنبی گردید بر خلاف اصل اولیه است و به جهت محذور فوق اختصاص به چیزی دارد که محل طبخ عصیر عنبی باشد مانند دیگ و ملاقه و امثال آن لذا شامل چیزی که خارج از برنامه جوشیدن عصیر باشد نخواهد شد ولی از آنجا که قطره‌ای که روی بدن یا لباس چکیده طبق اصل ذهاب ثلثین چه بوسیله حرارت آتش یا بوسیله هوا خشک شود موجب طهارت خواهد شد بنابراین قطره‌ای که روی لباس یا بدن چکیده و در اثر هوا ذهاب ثلثین شده لامحاله محل آن هم که قبلا متنجس شده بود طاهر خواهد شد بر اساس قانون تبعیت ولی مرحوم سید جریان تبعیت را در غیر لوازم طبخ مثل دیگ و ملاقه مشکل می داند زیرا همانطور که گفتیم: طهارت ظرف بر خلاف اصل است لذا باید به قدر متیقن از آن که لوازم طبخ باشد اکتفا نمود.

بیان مرحوم استاد شیخ حسین حلی

مرحوم استاد حلی نکته‌ای را بیان نموده که ظاهراً دیگران از آن غفلت نموده‌اند استاد حلی در توضیح کلام مرحوم صاحب عروه «إذا قطرت منه قطرة بعد الغليان على الثوب أو البدن أو غيرهما يطهر بجفافه...لكن لا يخلو عن إشكال» می‌فرماید: وجه اشکال برای ما معلوم نیست زیرا اگر قدری عصیر عنبی در لباس یا بدن فرد بریزد ابتدا دو ثلث آن به تدریج تبخیر شده و ثلث باقیمانده طاهر می‌شود و بعد از مدتی لباس خشک می‌شود با این بیان تردید در طهارت لباس وجهی ندارد زیرا قبل از خشک شدن بواسطه ذهاب ثلثین طهارت حاصل شده است از طرفی در مطهریت ذهاب ثلثین فرقی نیست که ذهاب ثلثین بواسطه آتش باشد یا بواسطه هوا پس ناگزیر باید ملتزم به طهارت لباس و بدن شویم.[1]

قال السید ره فی العروه:
المسألة الثانیه: إذا كان في الحصرم حبّة أو حبّتان من العنب، فعصر و استهلك لا ينجّس و لا يحرم بالغليان؛ أمّا إذا وقعت تلك الحبّة في القدر من المرق أو غيره فغلى[2] يصير حراماً و‌ نجساً[3] على القول بالنجاسة.

ترجمه: اگر در غوره، يك يا دو دانه انگور بیفتد و بواسطه فشار دادن آب انگور مستهلك در آب‌ غوره شود، چنانچه غوره بجوشد چون انگور مستهلک در غوره شده موجب نجاست و حرمت آن نمى‌شود. اما اگر يك دانه انگور در ديگ آش يا آبگوشت یا غير آن واقع شود و در آن بجوشد حرام و نجس مى‌شود على القول بنجاسة العصیر عند الغلیان.

این امر مسلم است که اگر آب غوره بجوشد نجس و حرام نمی‌شود حال مرحوم سید در این مساله می‌فرماید: اگر در غوره يك يا دو دانه انگور بیفتد و بواسطه فشار دادن مستهلك در آن شود، اگر غوره بجوشد چون انگور مستهلک در غوره شده موجب نجاست و حرمت آن نمى‌شود زیرا اگر انگور به قدری کم باشد که مستهلک در غوره شود کأنّ وجود ندارد و موضوع آن باقی نیست از طرفی آنچه حرام و نجس است عصیر عنبی مغلی است نه عصیر غوره تا با غلیان حکم به نجاست و حرمت آن کنیم آری اگر انگور به قدری زیاد باشد که صدق کند مستقلا جوشیده مجموع آن نجس و حرام می‌شود.

اما اگر يك دانه انگور در ديگ آش يا آبگوشت یا غير آن واقع شود و در آن بجوشد مجموع آن حرام و نجس می‌شود على القول بنجاسة العصیر عند الغلیان. فرق بین این مورد و مورد قبل آن است که در مورد اول استهلاک در غوره معنی دارد زیرا از یک جنس است ولی در اینجا استهلاک معنی ندارد و به مجرد جوشیدن،مجموع آبگوشت حرام و نجس می‌شود علی القول بنجاسته

المسألة الثالثه:
إذا صبّ العصير الغالي قبل ذهاب ثلثيه في الّذي ذهب ثلثاه، يشكل[4] طهارته[5] و إن ذهب ثلثا المجموع [6] نعم لو كان ذلك قبل ذهاب ثلثيه و إن كان ذهابه قريباً فلا بأس به و الفرق أنّ في الصورة الاولى ورد العصير النجس على ما صار طاهراً فيكون منجّساً له، بخلاف الثانية فإنّه لم يصر بعد طاهراً فورد نجس على مثله. هذا، و لو صبّ العصير الّذي لم يغل على الّذي غلى، فالظاهر عدم الإشكال فيه؛ و لعلّ السرّ فيه أنّ النجاسة العرضيّة صارت ذاتيّة و إن كان الفرق بينه و بين الصورة الاولى لا يخلو عن إشكال و محتاج إلى التأمّل.

ترجمه: اگر مقداری از عصير عنبی که جوشیده ولی ذهاب ثلثین نشده ريخته شود در عصیری که ذهاب ثلثین شده، حکم به طهارت آن مشکل است اگر چه دوباره ذهاب ثلثین در مجموع آن شود. آری اگر مقداری از عصير عنبی که جوشیده ولی ذهاب ثلثین نشده ريخته شود در عصیر عنبی دیگری که آن هم ذهاب ثلثین نشده اگر چه نزديك به ذهاب ثلثین باشد، در این صورت می‌توان حکم به طهارت و حلیت آن بعد از ذهاب ثلثین در مجموع آن نمود. فرق بین این دو آن است که در مورد اول بواسطه ورود عصیر نجس عصیر قبلی که در آن ذهاب ثلثین شده نجس می‌شود و غلیان مجدد موجب طهارت آن نمی‌شود «زیرا دلیلی نداریم که عصیر عنبی که ذهاب ثلثین شده اگر دوباره بجوشد طاهر می‌شود» به خلاف مورد اول که مجموع عصیر عنبی که ذهاب ثلثین نشده با هم مخلوط شده و با ذهاب ثلثین طهارت حاصل می‌شود. صورت سوم آن است عصير نجوشیده را در عصیر جوشیده‌ای بریزند که ذهاب ثلثین در آن نشده و بعد مجموع آن را بجوشانند و ذهاب ثلثین در مجموع شود در این فرض مجموع طاهر خواهد شد زیرا بواسطه ذهاب ثلثین، نجاست عرضيه عصیر نجوشیده اولی با جوشیدن تبدیل به نجاست ذاتیه می‌شود البته فرق بين این صورت و صورت اول، خالى از اشكال نيست و محتاج به تأمل است.

مرحوم سید در این مساله سه صورت را از ترکیب عصیر عنبی مغلی با عصیر عنبی دیگر تصور نموده است: در صورت اول حکم به نجاست و در صورت دوم حکم به طهارت نموده است و در صورت سوم ابتدا حکم به طهارت و در انتها در طهارت آن تردید نموده است «و إن كان الفرق بينه و بين الصورة الاولى لا يخلو عن إشكال و محتاج إلى التأمّل» توضیح مطلب ان شاء الله در جلسه بعد به عرض خواهد رسید.

 


[1] دليل العروة الوثقى، ج‌2، ص: 494‌
نکته: اشکالی که در اینجا وجود دارد آن است که تردید در طهارت لباس و بدن به جهت عدم تحقق ذهاب ثلثین نیست بلکه به جهت آن است که به مجرد ملاقات لباس با عصیر عنبی مغلی قبل از ذهاب ثلثین لباس نجس شده است حال خود عصیر با ذهاب ثلثین طاهر شده ولی سوال این است که آیا لباس ملاقی با آن هم به تبع آن طاهر می‌شود همچنان که ظرفی که در آن ذهاب ثلثین شده بالتبع طاهر می‌شود یا خیر؟ به عباره اخری سوال در عصیر باقیمانده نیست که ثلث آن تبخیر شده است بلکه سوال در این است که آیا قانون تبعیت در لباس هم جاری می‌شود یا خیر؟ منشا اشکال این است که درباره ظرف ناچار بودیم برای خروج از لغویت روایاتی که حکم به طهارت و حلیت عصیر عنبی با ذهاب ثلثین نموده حکم به طهارت ظرفی کنیم که در آن طبخ شده است ولی چنین محذوری در لباس و بدن ملاقی وجود ندارد.
[2] و غلى ما في الحبّة. (آل ياسين).
[3] بشرط السراية، و إلّا فالمرق طاهر و الحبّة نجسة بناءً على النجاسة. (الشيرازي).
[4] الخوئي: لا عبرة به، و إنّما العبرة بالكيل و المساحة، و يرجع أحدهما إلى الآخر‌.
[5] إذا ذهب ثلثا الملقى فلا إشكال في طهارة الجميع. (الجواهري).بل لا يطهر بناءً على النجاسة. (الإمام الخميني).بل الظاهر العدم، إلّا أن يكون ما ذهب ثلثاه قليلًا مستهلكاً في الآخر. (الحكيم).بل يقوى عدم طهارته بناءً على نجاسة العصير بالغليان. (الخوئي).
[6] ذهاب الثلثين لكونه مطهّراً لما لم يذهب ثلثاه دون ما ذهب، فالبقاء على النجاسة حينئذٍ في هذا الفرض ظاهر. (النائيني).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo