< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفی اشرفی‌شاهرودی

1402/08/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آیا حلیت و طهارت عصیر عنبی مغلی منحصر به ذهاب ثلثین است یا تبدیل به سرکه هم موجب طهارت آن می‌شود؟

 

قال السید ره فی العروه:
إذا زالت حموضة الخلّ العنبيّ و صار مثل الماء لا بأس به، إلّا إذا غلى فإنّه لا بدّ حينئذٍ من ذهاب ثلثيه أو انقلابه خلّا ثانياً.

محصّل کلام مرحوم سید طباطبائی در مساله نهم این است که سركه‌ تهیه شده از عصیر عنبی اگر حموضت «ترشى» آن زائل شود پاک است و خوردن آن منعی ندارد حال سوال این است که اگر آن را بجوشانند آیا حرام و نجس می‌شود یا خیر؟ مرحوم سید معتقد است که اگر حموضت آن زائل شود بر می‌گردد به همان عصیر عنبی اول لذا اگر دوباره آن را بجوشانند یا خود به خود بجوشد حرام و نجس می‌شود و طهارت و حلیت آن منوط به ذهاب ثلثین یا انقلاب آن به سرکه سالم است.

مرحوم استاد خویی در کلام مرحوم سید مناقشه نموده و می‌فرماید: آنچه موجب حرمت و نجاست عصیر عنبی می‌شود حدوث غلیان به نحو صرف الوجود است که با اولین غلیان محقق می‌شود و اگر بعد از غلیان به جهت ذهاب ثلثین یا به جهت انقلاب به خل طاهر شد دیگر غلیان بعد از آن تاثیری در حرمت و نجاست آن نخواهد داشت.

به نظر ما جواب مرحوم استاد سر بی‌صاحب تراشیدن است و از فرض مساله خارج است زیرا در عبارت مرحوم سید ماتن آمده است «إذا زالت حموضة الخلّ العنبيّ و صار مثل الماء لا بأس به، إلّا إذا غلى...» خوب معلوم است که سركه‌ تهیه شده از انگور اگر ترشى آن زائل شود بلا اشکال به طهارت خود باقی است و خوردن آن منعی ندارد تا به اینجا علی القاعده طاهر است اما این که مرحوم سید فرمود: اگر آن را بجوشانند در این صورت حرام و نجس می‌شود و طهارت و حلیت آن منوط به ذهاب ثلثین یا انقلاب آن به سرکه سالم است این کلام هم علی القاعده است زیرا با زوال حموضت این مایع به حالت اولیه خود بر می‌گردد که عصیر عنبی باشد خوب حکم عصیر عنبی هم این بود که با غلیان حرام و نجس «علی القول بنجاسته» می‌شود و حلیت و طهارت آن منوط به به ذهاب ثلثین است بنابراین کلام مرحوم سید موافق با قواعد است زیرا ایشان نفرمود که قبل از تبدیل به سرکه ذهاب ثلثین شده تا بگویید یک بار ذهاب ثلثین شده و طهارت دوباره آن به ذهاب ثلثین معنی ندارد از طرفی سرکه بدون ذهاب ثلثین و بدون ترکیب با چیز دیگر هم درست می‌شود و تهیه آن متوقف بر ذهاب ثلثین نیست و در کلام سید هم اشاره نشده که این سرکه از عصیر عنبی مغلی تهیه شده تا بگویید دوبار ذهاب ثلثین شدن معنی ندارد.

خاطره:
مرحوم آقای روحانی از گلاب گیرهای معروف مشهدی بود که در درس مرحوم آیت الله میلانی هم حاضر می‌شد. روزی از ایشان درباره کیفیت تهیه سرکه سیب سوال کردم ایشان گفتند: مقداری زیادی سیب را خورد کن و در دبه‌ای بریز و تا یک ماه در آفتاب بگذار و هر روز با ملاقه داخل آن را هم بزن و بعد اطراف آن را با پتو بپوشان تا گرم باشد. بعد از سه ماه تبدیل به سرکه می‌شود و باید با صافی سرکه خالص آن را جدا نمایی. از ایشان سوال کردم چیزی لازم نیست در آن ترکیب شود؟ ایشان گفتند: خیر خود سیب کافی است. سرکه برای بیماری قند بسیار مفید است بنده طبق دستورالعمل ایشان انجام دادم اتفاقا سرکه

سالم و خوبی هم از آب درآمد و با مصرف مداوم آن میزان قند بنده که بین 150 تا 160 بود به 80 رسید.

منظور این است که در تهیه سرکه لازم نیست چیزی با آن ترکیب شود و یا حتما آن را بجوشانند کلام مرحوم سید هم ظاهراً ناظر به این قسم از سرکه بوده که از خود انگور و بدون ذهاب ثلثین تهیه شده است ایشان صحبتی از غلیان و ذهاب ثلثین ننمود تا اشکال مرحوم استاد خویی وارد باشد.

آری طبق برداشت مرحوم استاد خویی که عصیر عنبی اول ذهاب ثلثین شده و بعد تبدیل به سرکه شده و حموضتش زائل شده است اشکال استاد وارد است که قبلا ذهاب ثلثین شده به چه مناسبت دوباره باید ذهاب ثلثین شود ولی این برداشت قطعی نیست و در عبارت هم دلالتی بر این مطلب نیست و نظر مرحوم سید هم این مورد ظاهراً نبوده است.

مساله دیگر آن است که آیا حلیت و طهارت عصیر عنبی مغلی منحصر به ذهاب ثلثین است یا اگر تبدیل به سرکه هم بشود طاهر و حلال می‌شود همچنان که خمر اگر تبدیل به خل شود حلال و طاهر می‌شود از عبارت مرحوم سید استفاده می‌شود که طهارت عصیر عنبی مغلی همچنان که بوسیله ذهاب ثلثین حاصل می‌شود بوسیله تبدیل به سرکه نیز حاصل می‌شود. مرحوم استاد خویی برای قول مزبور سه دلیل را ذکر نموده و در همه ادله ثلاثه مناقشه نموده است که بحث آن مفصلا در جلسه قبل گذشت مرحوم استاد در خاتمه از راه دیگری طهارت و حلیت عصیر عنبی مغلی را در فرض تبدیل به سرکه ثابت نموده است.

تمسک به اطلاق روایات حلیّت سرکه

روایات متعددی شاید بیش از 50 روایت وارد شده که در آن ترغیب به خوردن سرکه و داشتن آن در خانه شده است. در بسیاری از روایات به آثار و فوائد فراوان آن اشاره شده است از این روایات متعدد حلیت و طهارت سرکه استفاده می‌شود این روایات مطلق است و به اطلاق شامل انواع و اقسام مختلف سرکه می‌شود از جمله سرکه‌ای که قبل از تبدیل به سرکه جوشیده است یعنی سرکه‌ای که از عصیر عنبی مغلی تهیه شده است این امر مسلم است که برخی از سرکه ها از عصیر عنبی مغلی تهیه می‌شده است با این حال در روایات به نحو مطلق توصیه و ترغیب به خوردن سرکه شده است اما برخی از روایات:

    1. وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: كَانَ أَحَبَّ الْأَصْبَاغِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ الْخَلُّ وَ الزَّيْتُ وَ قَالَ هُوَ طَعَامُ الْأَنْبِيَاءِ.[1]

    2. وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَقْفَرَ أَهْلُ بَيْتٍ يَأْتَدِمُونَ بِالْخَلِّ وَ الزَّيْتِ وَ ذَلِكَ إِدَامُ الْأَنْبِيَاءِ.

    3. وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ الْحُرِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ

الطَّعَامِ فَقَالَ عَلَيْكَ بِالْخَلِّ وَ الزَّيْتِ فَإِنَّهُ مَرِي‌ءٌ وَ إِنَّ عَلِيّاًكَانَ يُكْثِرُ أَكْلَهُ وَ إِنِّي أُكْثِرُ أَكْلَهُ وَ إِنَّهُ مَرِي‌ءٌ.[2]

مناقشه استاد اشرفی
در کلام
محقق
خویی

این روایات تنها در مقام بیان اصل حلیت سرکه و ترغیب به استفاده از آن است نه در مقام بیان اثبات حلیت اقسام مختلف آن تا از آن برداشت حلیت مطلق سرکه شود. به عباره اخری این روایات در مقام ذکر آثار و فوائد سرکه است اما حلیت یا حرمت این نوع از سرکه باید از ادله دیگر استفاده کرد و نمی‌توان به اطلاق این روایات تمسک نمود این روایات تنها ارشاد است به فوائد و آثار سرکه اما این که طبخ سرکه از طریق حلال بوده یا خیر ناظر به این وجه نیست. در بین فقها هم کسی به این دلیل تمسک ننموده است. بنابراین نمی‌توان به اطلاق روایاتی که در مقام بیان فوائد سرکه ذکر شده تمسک نمود که اگر قبل از ذهاب ثلثین تبدیل به سرکه شود طاهر می‌شود با توجه به مفهوم شرط در روایاتی که در فرض ذهاب ثلثین حکم به طهارت و حلیت عصیر عنبی مغلی نموده است مثل موثقة أبي‌بصير که فرمود: «إِنْ طُبِخَ حَتَّى يَذْهَبَ مِنْهُ اثْنَانِ وَ يَبْقَى وَاحِدٌ فَهُوَ حَلَالٌ» مقتضای مفهوم در این روایات آن است که قبل از ذهاب ثلثین محکوم به نجاست است.

المسألة العاشره: السيلان[3] و هو عصير التمر أو ما يخرج منه بلا عصر، لامانع من جعله في الأمراق و لايلزم ذهاب ثلثيه كنفس التمر.

شيره‌ خرما يا شيره‌اى که خود به خود و بدون عصر از رطب خارج می‌شود مانعى ندارد که از آن در آب گوشت استفاده شود و ذهاب ثلثین در آن لازم نيست همچنان که در خود خرما لازم نيست.

دلیل بر طهارت و حلیت شيره‌ خرما مغلی آن است که روایاتی که در آفض غلیان حکم به حرمت یا نجاست نموده اختصاص به عصیر عنبی مغلی دارد اما درباره عصیر تمری و زبیبی روایتی مبنی بر حرمت یا نجاست آنها عند الغلیان وارد نشده است مگر این که غلیان موجب حالت سکر در آنها شود که طبق روایاتی که حکم به حرمت مطلق مسکر نموده حرام است مثل روایت ذیل:

صحيحة معاویه بن وهب:مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِي عَمِّي وَ هُوَ رَجُلٌ مِنْ صُلَحَاءِ مَوَالِيكَ أَمَرَنِي أَنْ أَسْأَلَكَ عَنِ النَّبِيذِ فَأَصِفَهُ لَكَ فَقَالَ لَهُ أَنَا أَصِفُهُ لَكَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ كُلُّ مُسْكِرٍ حَرَامٌ فَمَا أَسْكَرَ كَثِيرُهُ فَقَلِيلُهُ حَرَامٌ قَالَ قُلْتُ فَقَلِيلُ الْحَرَامِ يُحِلُّهُ كَثِيرُ الْمَاءِ فَرَدَّ عَلَيْهِ بِكَفِّهِ مَرَّتَيْنِ لَا لَا.[4]


[2] همان حدیث 9 صفحه 87.
[3] بل حتّى إذا غلى. (الإمام الخميني).هذا إذا صدق عليه عرفاً العصير، أمّا لو صدق عليه الخلّ الفاسد فحاله حال الخلّ الصحيح في عدم حرمته بالغليان. (الخوانساري).و كان مسكراً. (الجواهري).بل و إن غلى؛ إذ لا أثر لغليان الخلّ الفاسد. (الخوئي).و لم يصدق عليه أنّه خلّ فاسد. (الشيرازي).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo