< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفی اشرفی‌شاهرودی

1402/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب طهارت/ بررسی حکم ظروف طلا و نقره از نظر حرمت و کراهت/

 

المسألة الرابعه: يحرم استعمال[1] أواني الذهب و الفضّة في الأكل و الشرب[2] و الوضوء و الغسل و تطهير النجاسات و غيرها من سائر الاستعمالات، حتّى وضعها على الرفوف[3] للتزيين بل يحرم تزيين المساجد و المشاهد المشرّفة بها، بل يحرم اقتناؤها[4] من غير استعمال و يحرم بيعها[5] و شراؤها و صياغتها و أخذ الاجرة عليها، بل نفس الاجرة أيضاً حرام.

ترجمه: استعمال ظروف طلا و نقره در اكل و شرب، وضو و غسل، تطهير نجاسات و نیز ساير استعمالات ديگر حرام است حتی استفاده از آن به عنوان زينت در طاقچه خانه. بلكه تزيين مساجد و اماكن مشرفه به آنها و بلكه مطلق نگه‌داری حتی بدون استفاده از آنها نیز حرام است. و همچنین خرید و فروش و ساختن ظرف طلا و نقره و اجرت گرفتن بر آن نیز حرام است. بلكه نفس اجرت حرام است.

مرحوم استاد خویی مساله را در دو مقام بررسی نموده است:

الف: مقام اول در حکم استعمال ظروف طلا و نقره است که آیا استعمال این ظروف حرام است یا مکروه.

ب: مقام دوم در موضوعِ حکم است که آیا ممنوعیت استفاده از ظروف طلا و نقره اختصاص دارد به خوردن و آشامیدن از این ظروف یا مطلق استعمال ظروف طلا و نقره حرام است ولو در غیر خوردن و آشامیدن مثل وضو گرفتن از ظرف طلا و نقره و حتی استفاده از این ظروف به عنوان زینت و بلکه مطلق نگه‌داری از آن.اگر اینطور باشد خرید و فروش و ساختن ظروف طلا و نقره و اجرت گرفتن بر آن هم حرام است از این جهت كه عوض فعل حرام واقع شده است «إذا حَرّمَ اللّٰهُ شيئاً حَرّمَ ثَمنَه.»

نظرات در این جهت مختلف است برخی از فقها حرمت را اختصاص به اکل و شرب در ظروف طلا و نقره داده‌اند در مقابل برخی دیگر تعدّی کرده و مطلق انتفاع ولو در غیر شرب و اکل را حرام دانسته‌اند. برخی پا فراتر از این گذاشته و نگه‌داری ظروف

طلا و نقره را نیز حرام دانسته و به تبع آن معامله ظروف طلا و نقره و ساختن آن را نیز حرام دانسته‌اند.

قدر مسلّم در نظر امامیه حرمت اکل و شرب در ظروف طلا و نقره است اما این که سایر استعمالات هم حرام است یا خیر در این جهت اختلاف است. اثبات حرمت در غیر اکل و شرب نیاز به دلیل قطعی دارد زیرا اصل اولیه در همه اشیاء حلیّت است طبق آنچه فرمودند: «كُلُّ شَيْ‌ءٍ هُوَ لَكَ حَلَالٌ حَتّىٰ تَعْلَمَ أَنَّهُ حَرَامٌ بِعَيْنِهِ، فَتَدَعَهُ مِنْ قِبَلِ نَفْسِكَ»

مقام اول: بررسی حکم استعمال ظروف طلا و نقره

سوال این است که آیا استعمال ظروف طلا و نقره حرام است یا مکروه. قبل از بررسی مطلب ابتدا متعرض روایاتی می‌شویم که در مساله وارد شده است. مرحوم صاحب وسائل روایات آنیه ذهب و فضه را در باب 65 و 66 و 67 از ابواب نجاسات آورده است. مرحوم صاحب حدائق این روایات را تجمیع نموده و حتی روایاتی را عامه را آورده که مرحوم صاحب وسائل متعرض این روایات نشده است. این روایات به سه دسته تقسیم می‌شوند: الف: در برخی از روایات تعبیر به «کَرِهَ» یا «یکره» شده است. ب: در برخی دیگر تعبیر به «لا ینبغی» شده است. ج: در برخی هم رسماً نهی شده است نهی ظهور اولیه در حرمت دارد. سوال این است که آیا می‌توان روایات ناهیه را به قرینه روایاتی که در آن تعبیر به «کَرِهَ» یا «لاینبغِی» شده حمل بر کراهت نمود یا خیر؟ قبل از بررسی مساله ابتدا متعرض روایات باب می‌شویم مرحوم صاحب حدائق روایات را به دو بخش تقسیم نموده است: بخش اول روایاتی است که از طرق عامه وارد شده و بخش دوم روایاتی است که از اصحاب امامیه نقل شده است این روایات در حد استفاضه هستند.

اقسام خبر: خبر به سه قسم تقسیم می‌شود: خبر واحد، خبر مستفیض، خبر متواتر. خبر متواتر به روایتی گفته می‌شود که تعداد راویان آن در هر طبقه از سلسله سند به حدّی برسد که مفید علم و یقین به صدور آن روایت از معصوم باشد. خبر متواتر خود بر سه قسم است: متواتر لفظی. متواتر معنوی و متواتر اجمالی، منظور از تواتر لفظی اشتراک روایات در الفاظ است، «ما إذا اتّحد ألفاظ المخبرین فی خبرهم»[6] از همین قبیل است روایتی که شیعه و سنی از رسول الله نقل نموده‌اند که فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ» مرحوم علامه امینی در جلد اول الغدیر این روایت را از حدود80 نفر از صحابه و حدود 110 از تابعین و علمای قرن دوم و سوم نقل نموده است به طوری که حتی مخالفین جرئت بر تشکیک در اصل ورود این روایت را ننموده و در ردّ مفاد آن متوسّل به تشکیک در معنای آن شده‌اند.[7]

مراد از تواتر معنوی، اشتراک روایات در معنا است «اگر چه الفاظ روایات مختلف باشد» متواتر اجمالی که موّسس آن مرحوم آخوند است به روایتی گفته می‌شود که نه متواتر لفظی است و نه معنوی، اما به گونه‌ای است که علم اجمالی به درستی برخی از

آنها حاصل می‌شود و اما خبر مستفیض به روایاتی گفته می‌شود که بیشتر از خبر واحد و کمتر از حد تواتر است.

اما روایاتی که از طُرق عامه نقل شده است:

    1. وَ عَنِ الْخَلِيلِ بْنِ أَحْمَدَ السِّجْزِيِّ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ الثَّقَفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الصَّبَّاحِ عَنْ جَرِيرٍ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ عَنْ أَشْعَثَ عَنْ مُعَاوِيَةَ

بْنِ سُوَيْدٍ عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ قَالَ: نَهَى رَسُولُ اللَّهِ عَنْ سَبْعٍ وَ أَمَرَ بِسَبْعٍ نَهَانَا أَنْ نَتَخَتَّمَ بِالذَّهَبِ وَ عَنِ الشُّرْبِ فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ قَالَ مَنْ شَرِبَ فِيهَا فِي الدُّنْيَا لَمْ يَشْرَبْ فِيهَا فِي الْآخِرَةِ.[8]

    2. و عن علي انه قال: الذي‌ يشرب فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ إِنَّمَا يُجَرْجِرُ فِي بَطْنِهِ نَارُ جَهَنَّمَ‌.[9]

در کتاب حدائق در تعلیقه آن متذکر این امر شده که اگر چه برخی این روایت را از امیرمومنان علی نقل نموده‌اند ولی این امر ثابت نیست و ابن ماجه در سنن روایت مزبور را از رسول خدا نقل کرده است چنانکه در مستدرک هم چنین نقل شده است:

الْبِحَارُ،عَنِ‌الْمَجَازَاتِ النَّبَوِيَّةِ لِلسَّيِّدِ الرَّضِيِّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ قَالَ النَّبِيُّ لِلشَّارِبِ فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ إِنَّمَا يُجَرْجِرُ فِي بَطْنِهِ نَارُ جَهَنَّمَ‌.[10]

اما روایاتی که از اصحاب امامیّه نقل شده است:

    1. مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا عَنْ‌ آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ؟ فَكَرِهَهَا فَقُلْتُ قَدْ رَوَى بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ كَانَ لِأَبِي الْحَسَنِ مِرْآةٌ مُلَبَّسَةٌ فِضَّةً؟ فَقَالَ لَا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ إِنَّمَا كَانَتْ لَهَا حَلْقَةٌ مِنْ فِضَّةٍ وَ هِيَ عِنْدِي ثُمَّ قَالَ إِنَّ الْعَبَّاسَ حِينَ عُذِرَ[11] عُمِلَ لَهُ قَضِيبٌ مُلَبَّسٌ مِنْ فِضَّةٍ مِنْ نَحْوِ مَا يُعْمَلُ لِلصِّبْيَانِ تَكُونُ فِضَّةٌ نَحْواً مِنْ عَشَرَةِ دَرَاهِمَ فَأَمَرَ بِهِ أَبُو الْحَسَنِ فَكُسِرَ.[12]

    2. وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لَا تَأْكُلْ فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.[13] در این روایت و روایت بعدی تنها نهی از اکل در ظروف طلا و نقره شده است.

    3. مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: لَا تَأْكُلْ فِي آنِيَةِ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ.[14]

    4. وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَيْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ فِي حَدِيثِ الْمَنَاهِي قَالَ: نَهَى رَسُولُ اللَّهِ

عَنِ الشُّرْبِ فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.[15] در این روایت و دو روایت بعد تنها نهی از شرب در ظرف طلا و نقره شده است.

    5. عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ نَهَاهُمْ عَنْ سَبْعٍ... مِنْهَا الشُّرْبُ فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.[16]

نکته: اما مجموع موارد هفتگانه‌ای که در روایت ذکر شده است: نَهَاهُمْ عَنِ التَّخَتُّمِ بِالذَّهَبِ، وَ الشُّرْبِ فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ، وَ عَنِ الْمَيَاثِرِ الْحُمْرِ، وَ عَنْ لِبَاسِ الْإِسْتَبْرَقِ وَ الْحَرِيرِ وَ الْقَزَّ وَ الْأُرْجُوَانِ.[17]

    6. وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ أَنَّهُ نَهَى عَنْ آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.[18]

مفاد روایت: در این روایت و روایت بعدی نهی از ذات ظروف طلا و نقره شده است. این دو روایت مطلق است و به اطلاق شامل اکل و شرب در ظروف طلا و نقره و سایر استعمالات نیز می‌شود.

    7. وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى قَالَ: آنِيَةُ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ مَتَاعُ الَّذِينَ لٰايُوقِنُونَ.[19]

    8. أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَيْدِاللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ كَرِهَ آنِيَةَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْآنِيَةَ الْمُفَضَّضَةَ.[20] ،[21] در این روایت و چهار روایت بعدی تعبیر به کره شده است.

    9. وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ بُرَيْدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ كَرِهَ الشُّرْبَ فِي الْفِضَّةِ وَ فِي الْقَدَحِ الْمُفَضَّضِ[22] وَ كَذَلِكَ أَنْ يُدَّهَنَ فِي مُدْهُنٍ مُفَضَّضٍ وَ الْمُشْطَةُ[23] كَذَلِكَ.[24]

    10. وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ ثَعْلَبَةَ مِثْلَهُ وَ زَادَ: فَإِنْ لَمْ يَجِدْ بُدّاً مِنَ الشُّرْبِ فِي الْقَدَحِ الْمُفَضَّضِ عَدَلَ بِفَمِهِ عَنْ مَوْضِعِ الْفِضَّةِ.[25]

    11. وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ‌ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: سُئِلَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ عَنِ الشُّرْبِ فِي الْقَدَحِ فِيهِ ضَبَّةٌ مِنْ فِضَّةٍ قَالَ لَا بَأْسَ إِلَّا أَنْ تَكْرَهَ الْفِضَّةَ فَتَنْزِعَهَا.[26]

    12. أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمِرْآةِ هَلْ يَصْلُحُ إِمْسَاكُهَا إِذَا كَانَ لَهَا حَلْقَةُ فِضَّةٍ؟ قَالَ نَعَمْ إِنَّمَا كُرِهَ اسْتِعْمَالُ مَا يُشْرَبُ بِهِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ السَّرْجِ وَ اللِّجَامِ فِيهِ الْفِضَّةُ

أَ يُرْكَبُ بِهِ؟ قَالَ إِنْ كَانَ مُمَوَّهاً لَا يُقْدَرُ عَلَى نَزْعِهِ فَلَا بَأْسَ وَ إِلَّا فَلَا يُرْكَبُ بِهِ.[27]

    13. وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَخِيهِ يُوسُفَ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي الْحِجْرِ فَاسْتَسْقَى مَاءً فَأُتِيَ بِقَدَحٍ مِنْ صُفْرٍ فَقَالَ رَجُلٌ إِنَّ عَبَّادَ بْنَ كَثِيرٍ يَكْرَهُ الشُّرْبَ فِي الصُّفْرِ فَقَالَ لَا بَأْسَ وَ قَالَ لِلرَّجُلِ أَ لَّا سَأَلْتَهُ أَ ذَهَبٌ هُوَ أَمْ فِضَّةٌ.[28]

ترجمه: امام صادق در مجلسی درخواست آب کردند. مردی قدری آب از ظرفى كه از جنس مِس بود آورد يكى از اهل مجلس عرض کرد: عبّاد بن کثیر نوشيدن آب را از ظرف مِس مكروه دانسته است. حضرت فرمود: مانعی ندارد سپس فرمود: چرا سوال نکردی از ظروف طلا و نقره ؟ «با این که رسول الله استفاده از این ظروف را نهی نموده است.»

    14. وَ عَنْهُ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ يَشْرَبَ الرَّجُلُ فِي الْقَدَحِ الْمُفَضَّضِ وَ اعْزِلْ

فَمَكَ عَنْ مَوْضِعِ الْفِضَّةِ.[29]

    15. أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي الْمِقْدَامِ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أُتِيَ بِقَدَحٍ مِنْ مَاءٍ فِيهِ ضَبَّةٌ مِنْ فِضَّةٍ فَرَأَيْتُهُ يَنْزِعُهَا بِأَسْنَانِهِ.[30]

    16. مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ رِبْعِيٍّ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ عَنِ السَّرِيرِ فِيهِ الذَّهَبُ أَ يَصْلُحُ إِمْسَاكُهُ فِي الْبَيْتِ فَقَالَ إِنْ كَانَ ذَهَباً فَلَا وَ إِنْ كَانَ مَاءَ الذَّهَبِ فَلَا بَأْسَ.[31]

    17. وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ التَّعْوِيذِ يُعَلَّقُ عَلَى الْحَائِضِ فَقَالَ نَعَمْ إِذَا كَانَ فِي جِلْدٍ أَوْ فِضَّةٍ أَوْ قَصَبَةِ حَدِيدٍ.[32]

    18. وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَشْيَمَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَنْ ذِي الْفَقَارِ سَيْفِ رَسُولِ اللَّهِفَقَالَ نَزَلَ بِهِ جَبْرَئِيلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ كَانَتْ حَلْقَتُهُ فِضَّةً.[33]

    19. وَ عَنْ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ الطَّاطَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِيَقُولُ دِرْعُ رَسُولِ اللَّهِذَاتُ الْفُضُولِ لَهَا حَلْقَتَانِ مِنْ وَرِقٍ فِي مُقَدَّمِهَا وَ حَلْقَتَانِ مِنْ وَرِقٍ فِي مُؤَخَّرِهَا

وَ قَالَ لَبِسَهَا عَلِيٌّ يَوْمَ الْجَمَلِ.[34]

    20. مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: إِنَّ اسْمَ النَّبِيِّ فِي‌صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ الْمَاحِي إِلَى أَنْ قَالَ وَ كَانَتْ لَهُ عِمَامَةٌ تُسَمَّى السَّحَابَ وَ كَانَ لَهُ دِرْعٌ تُسَمَّى ذَاتَ الْفُضُولِ

لَهَا ثَلَاثُ حَلَقَاتِ فِضَّةٍ حَلْقَةٌ بَيْنَ يَدَيْهَا وَ حَلْقَتَانِ خَلْفَهَا.[35] ،[36]

ترجمه: امام باقر فرمود: نام پيامبر اکرم در صحف ابراهيم «ماحى» و در تورات «حادّ» و در انجيل «احمد» و در فرقان «محمّد» آمده است... آن حضرت عمامه‌اى بنام سحاب و زرهى بنام ذات الفضول داشت که داراى سه حلقه نقره بود. يكى در بخش جلو و دو تا در بخش پشت آن بود.


[1] الخوئي: الحكم بالحرمة في غير الأكل و الشرب مبنيّ على الاحتياط‌.
[2] الحکیم: إجماعاً حكاه جماعة كثيرة، كالعلامة، و الشهيد، و الأردبيلي، و السيد في المدارك، و غيرهم. بل عن المنتهى: «انه إجماع كل من يحفظ عنه العلم، إلا ما نقل عن داود، فإنه حرم الشرب خاصة، و الشافعي من أن النهي نهي تنزيه». نعم عن الخلاف: انه يكره استعمال الذهب و الفضة، و كذا المفضض. و قال الشافعي: لا يجوز استعمال أواني الذهب و الفضة، و به قال أبو حنيفة في الأكل و الشرب. انتهى. و عن المعتبر، و المختلف و الذكرى: حمله على التحريم. و استبعده كاشف اللثام. و هو في محله بقرينة ما حكاه عن الشافعي. لكن تصريحه بالتحريم في محكي زكاة الخلاف و دعوى الأساطين الإجماع عليه، يعين حمله على ذلك.
[3] الامام الخميني: غير معلوم، بل الجواز غير بعيد، و كذا في المساجد و المشاهد المشرّفة‌الخوئي: الحكم بحرمته و. حرمة ما ذكر بعده محلّ إشكال بل منع؛ نعم، الاجتناب أحوط و أولى‌الگلپايگاني: على الأحوط‌. مستمسك العروة الوثقى، ج‌2، ص: 164‌
[4] الامام الخميني: الأقوى عدم حرمته‌الگلپايگاني: على الأحوط‌.
[5] الامام الخميني: بل يجوز ذلك و ما بعده بعد جواز الاقتناء و الانتفاع بها‌.
[6] مقباس الهدایه، مامقانی، عبدالله، ج۱، ص۱۶۲.
[7] الغدير، ج1، ص239 تا ص246.
[8] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج4، ص415، أبواب لباس مصلی، باب30، ح8، ط آل البيت.. رواه البخاري في كتاب الأطعمة باب الأكل في إناء مفضض الا ان فيه «و لنا في الآخرة» بدل «و لكم في الآخرة» و أبو داود في السنن ج3 ص337 به نقل از الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج‌5، ص: 505‌
[9] ابن ماجة في السنن ج2 ص335 به نقل از الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج‌5، ص: 505‌.
[10] مستدرك الوسائل، المحدّث النوري، ج2، ص597.. صحيح مسلم 3: 1634/ 2065، سنن ابن ماجة 2: 113/ 3413، سنن الدارمي 2: 121
[11] العذر بالعين المهملة ثم الذال المعجمة بمعنى الاختتان و عذر الغلام اختتانه.
[17] الخصال ج2 ص340، بحار الأنوار، ج‌80، ص: 253‌.
[20] المفضّض لغة المموّه بالفضّة، لسان العرب، ج۱۰، ص۲۷۹.و عند الفقهاء فالمفضض مشتقّ من الفضّة؛ لاحتوائه عليها، .
[22] والمفضّض لغة المموّه بالفضّة، لسان العرب، ج۱۰، ص۲۷۹.و عند الفقهاء فالمفضض مشتقّ من الفضّة؛ لاحتوائه عليها، .
[23] شانه از جنس نقره.
[27] همان ح6 ص511.
[30] همان ح6.
[32] همان ح2 ص511.
[33] همان ح3 ص511.
[34] همان ح4 ص511.
[35] همان ح7، ص512.
[36] مصنوعات نقره را مرحوم مجلسی به شش قسم تقسیم نموده است: الأوّل: الظرف الذي يكون بعضه فضّة و بعضه نحاساً أو غيره متميّزاً كلّ منهما عن الآخر كما تستعمل ظروف أصلها من الخزف أو ما يشبهه وفمها من الفضّة.الثاني: ما كان جميعه مموّهاً بالفضّة بأن طلي بماء الفضّة، وإذا عرض على النار لا ينفصل عنه شي‌ء.الثالث: ما لبِّس وك ُسي بالسبائك وشبهها بحيث إذا عرض على النار انفصلت الفضّة عن غيرها.الرابع: ما علّق عليه قطعة أو حلقة أو سلسلة من الفضّة.الخامس: أن يخلّط الفضّة بشي‌ء آخر، ويصنع منهما الآنية .السادس: ما نقش بالفضّة، ويسمّى بالمنقوش أو المنبّت أو المرصَّع أو المطعَّم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo