< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفی اشرفی‌شاهرودی

1402/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طهارت/ آیا ممنوعیت استفاده از ظروف طلا و نقره اختصاص دارد به خوردن و آشامیدن یا شامل مطلق استعمال ظروف طلا و نقره حرام می‌شود ولو در غیر اکل و شرب؟ /

 

المسألة الرابعه: يحرم استعمال[1] أواني الذهب و الفضّة في الأكل و الشرب و الوضوء و الغسل و تطهير النجاسات و غيرها من سائر الاستعمالات، حتّى وضعها على الرفوف[2] للتزيين بل يحرم تزيين المساجد و المشاهد المشرّفة بها، بل يحرم اقتناؤها[3] من غير استعمال و يحرم بيعها[4] و شراؤها و صياغتها و أخذ الاجرة عليها، بل نفس الاجرة أيضاً حرام.

مرحوم استاد خویی مساله را در دو مقام بررسی نموده است:

مقام اول در حکم استفاده از ظروف طلا و نقره است که آیا استفاده از این ظروف حرام است یا مکروهِ اصطلاحی، دیدیم روایات در حد استفاضه و بلکه شاید در حد تواتر، نهی از اکل و شرب در ظروف طلا و نقره نموده است مثل این که فرمود: «لَا تَأْكُلْ فِي آنِيَةِ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ.»[5] نهی ظهور اولیّه در حرمت دارد و روایاتی که در آن تعبیر به «کَرِهَ» یا «لاینبغی» شده این روایات نمی‌تواند قرینه بر حمل روایات ناهیه بر کراهت باشد بررسی از این امر در بحث دیروز گذشت.

نکته: سوال این است که اگر کسی بوسیله ظرف طلا و نقره غذا یا آبی را به دهان نزدیک کند و یا حتی داخل دهان کند و به جهتی مثل شوری یا تلخی آب یا غذا آن را نخورد و دور بریزد آیا فعل حرامی را مرتکب شده و چنین استعمالی هم حرام است یا خیر نهایتاً تجری کرده است.

اکثر فقها مثل مرحوم صاحب حدائق و مرحوم صاحب جواهر و مرحوم سیدنا الاستاد الخویی معتقدند که آنچه حرام است خوردن و آشامیدن در این ظروف است و این در صورتی صادق است که از ظرف طلا و نقره آب یا غذایی را بخورد یا بیاشامد و داخل معده او شود ولی اگر با این ظروف غذایی را نزدیک دهان بیاورد و یا حتی داخل دهان کند و به جهتی آن را نخورد در این صورت فعل حرامی را مرتکب نشده است.

بیان استاد اشرفی

به نظر ما این امر با ذوق عرفی سازگار نیست که بگوییم حرمت استعمال ظروف طلا و نقره در خوردن و آشامیدن اختصاص دارد به موردی که غذا یا آب را به داخل معده برساند بدین جهت که در روایات منع از اکل و شرب در ظروف طلا و نقره شده است و اگر داخل معده نشود اکل و شرب صادق نیست این کلام صحیح نیست زیرا برداشت عرف از نهی آن است که به طور کلی نباید از این ظروف در اکل و شرب استفاده شود لذا در ارتکاب حرام لازم نیست حتما غذا یا آب داخل معده شود بلکه اگر مقدمات خوردن یا آشامیدن را انجام دهد مرتکب حرام شده است.

مقام دوم: بررسی حکم استعمال ظروف و طلا و نقره در غیر اکل و شرب

مقام دوم در موضوع حکم است که آیا حرمت استفاده از ظروف طلا و نقره اختصاص دارد به استفاده از این ظروف در خوردن و آشامیدن یا این که شامل مطلق استعمال ظروف طلا و نقره می‌شود ولو برای وضو گرفتن و غسل کردن یا حتی استفاده از آن به عنوان زینت؟

این امر مسلّم است که اکل و شرب از اوانی ذهب و فضه حرام است به جهت روایاتی که صریحاً نهی از اکل و شرب در اوانی طلا و نقره نموده است مثل این که فرمود: «لَا تَأْكُلْ فِي آنِيَةِ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ.»[6] «نَهَى رَسُولُ اللَّهِ عَنِ الشُّرْبِ فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.»[7] سوال این است که آیا استعمال ظروف طلا و نقره در غیر اکل و شرب حرام است مثل وضو گرفتن یا غسل کردن از ظرف طلا و یا حتی استفاده از این ظروف به عنوان زینت یا خیر حرمت شامل سایر استعمالات نمی‌شود؟ مشهور فقها قائل به حرمت سایر استعمالات غیر از شرب و اکل شده‌اند. عجیب است که مرحوم علامه در معتبر ادعای اجماع بر حرمت مطلق استعمال ظروف طلا و نقره نموده است.سوال این است که آیا از روایات می‌توان استفاده حرمت مطلق استعمال ظروف طلا و نقره را نمود یا خیر؟

در بعضی از روایات حرمت به ذات ظرف طلا و نقره اسناد داده است نه خصوص اکل و شرب از ظروف طلا و نقره مثل این که فرمود: «نَهَى عَنْ آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ»[8] «أَنَّهُ كَرِهَ آنِيَةَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْآنِيَةَ الْمُفَضَّضَةَ»[9] «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ نَهَاهُمْ عَنْ سَبْعٍ مِنْهَا الشُّرْبُ فِي آنِيَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ» «آنِيَةُ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ مَتَاعُ الَّذِينَ لٰايُوقِنُونَ»[10] کلمه متاع مطلق است و به اطلاق شامل همه انتفاعات در زندگی دنیا می‌شود اعم از این که به عنوان خوردن و آشامیدن از آن استفاده شود یا به عنوان وضو گرفتن و سایر استعمالات دیگر و حتی به عنوان زینت، در مطوّل خوانده‌ایم که اگر حکمی به ذات شیئی اسناد داده شود مراد مطلق استعمالات است. طبق این بیان وضو گرفتن، غسل کردن، برداشتن آب برای آبیاری گلها و هر نوع استفاده از ظروف طلا و نقره و حتی به عنوان زینت در خانه و نیز مشاهد مشرفه حرام خواهد بود.

مناقشه مرحوم استاد خویی

مرحوم استاد خویی در تمسّک به روایت موسی بن بکر «آنِيَةُ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ مَتَاعُ الَّذِينَ لٰايُوقِنُونَ» برای حرمت مطلق استعمالات سنداً و دلالتاً مناقشه نموده است:

مناقشه سندی: در سلسله سند کافی «سهل بن زياد و موسى بن بكر» واقع شده که هر دو توثیق نشده‌اند و در سلسله سند من لا یحضر هم اگر چه سهل بن زیاد ذکر نشده ولی موسى بن بكر ذکر شده که آن هم توثیق نشده است بنابراین این روایت از نظر سند مخدوش است و در این جهت نمی‌توان به این روایت تمسک نمود.

مناقشه دلالی: درست است که کلمه متاع مطلق است و به اطلاق شامل همه انتفاعات ظروف طلا و نقره می‌شود لکن نهی در اینجا منصرف است به آنچه عرفا مناسب با آن موضوع است مرحوم استاد خویی این جواب را در مورد روایات دیگری هم که در آن به نحو مطلق نهی از ذات آنیه شده و موضوع را ذات ظروف طلا و نقره قرار داده بیان نموده است.

توضیح ذلک: وقتی حرمت به چیزی اسناد داده شود مناسبت حکم و موضوع اقتضا دارد که حکم مترتّب شود بر چیزی که استفاده از آن چیز متعارف است مثلا اگر حکم به حرمت انگشتر یا دستبند طلا برای مردان شده است مراد به دست کردن آن است و یا اگر حکم به حرمت خنزیر شده و حکم روی ذات خنزیر رفته مراد خوردن لحم آن باشد و یا اگر نهی از ابریشم برای مردها شده مراد پوشیدن آن است نه مطلق استفاده از آن و یا در حدیثِ «رفع ما لا یعلمون» مراد رفع مواخذه است نه رفع همه آثار و احکام مترتب بر «ما لا یعلمون» در ما نحن فیه هم نهی از ظروف طلا و نقره منصرف است به آنچه استفاده از آن متعارف است که خوردن و آشامیدن باشد لذا حکم مزبور شامل سایر استعمالات نمی‌شود چه آن که شأن استفاده از آنها در اکل و شرب است نهی هم منصرف است به آنچه شأن منهی عنه است.

البته برخی از بزرگان استفاده از ظروف طلا و نقره را به عنوان زینت از جهت دیگری حرام دانسته‌اند که خارج از بحث ما است مثل این که از باب اسراف یا نشانه تکبر داشتن به جهت استفاده از این فلزات گران‌قیمت به عنوان دکور و برخی به جهت معطل ماندن مال حکم به حرمت استعمال این ظروف به عنوان زینت نموده‌اند مثل ربا که فلسفه حرمت آن ساکن ماندن سرمایه و عدم بکارگیری آن در فعالیت اقتصادی ذکر شده است.

تمام کلام در این است که اگر از روایات استفاده کنیم که مطلق استعمال ظروف طلا و نقره حرام است وضو و غسل در این ظروف هم حرام است و نهی در عبادات موجب فساد و بطلان عبادت می‌شود و استفاده از این ظروف حتی به عنوان زینت هم جائز نخواهد بود و اما اگر گفتیم روایات منصرف از سایر استعمالات غیر از شرب و اکل است استفاده در غیر اکل و شرب منعی ندارد ولی به نظر ما صرف نظر کردن از اطلاق این روایات کم لطفی است و نهی در روایات شامل استعمالات دیگر غیر از خوردن و آشامیدن نیز می‌شود.

 


[1] الخوئي: الحكم بالحرمة في غير الأكل و الشرب مبنيّ على الاحتياط‌.
[2] الامام الخميني: غير معلوم، بل الجواز غير بعيد، و كذا في المساجد و المشاهد المشرّفة‌الخوئي: الحكم بحرمته و حرمة ما ذكر بعده محلّ إشكال بل منع؛ نعم، الاجتناب أحوط و أولى‌الگلپايگاني: على الأحوط‌. مستمسك العروة الوثقى، ج‌2، ص: 164‌.
[3] الامام الخميني: الأقوى عدم حرمته‌الگلپايگاني: على الأحوط‌.
[4] الامام الخميني: بل يجوز ذلك و ما بعده بعد جواز الاقتناء و الانتفاع بها‌.
[9] والمفضّض لغة المموّه بالفضّة، لسان العرب، ج۱۰، ص۲۷۹.و عند الفقهاء فالمفضض مشتقّ من الفضّة؛ لاحتوائه عليها، .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo