< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

98/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکم سؤر و نیم خورده حیوانات

فرمایشات مرحوم سید ره را در بحث أسئار در ضمن چند مسأله بررسی نمودیم:

مسأله اول در سؤر حیوانات نجس العین بود که گفتیم سؤر آن ها به تبع نجاست بدن آن ها نجس بوده و إستعمال آن در آنچه که مشروط به طهارت است علی القاعده جائز نیست.

مسأله دوم در سؤر حیوانات طاهر العین بود که گفتیم سؤر پرندگان بلاخلاف طاهر است مطلقا چه ماکول اللحم باشد چه غیر ماکول اللحم و در غیر پرندگان اگر حیوان ماکول اللحم باشد به تبع طهارت بدن حیوان، سؤر او هم طاهر است مگر این که بدن حیوان ملوث به نجاست خارجی باشد مثلاً در منقار یا پوزه حیوان اثر خون مشاهده شود.

و اما اگر غیر ماکول اللحم باشد مشهور از فقها قائل به طهارت سؤر آن ها شده اند به استناد روایاتی که در آن تصریح به طهارت سؤر حیوانات غیر ماکول اللحم شده است در مقابل دو قول دیگر در مسأله مطرح است قول اول عدم جواز إستعمال سؤر آن ها که مرحوم شیخ طوسی ره قائل بدان شده است قول دوم نجاست سؤرآن ها که منسوب به ابن ادریس ره است، مستند این دو قول عمدتاً روایاتی است که به مفهوم وصف دلالت دارد بر عدم جواز إستعمال سؤر غیر ماکول اللحم که گفتیم به جهت تصریح در روایات متعدد به طهارت سؤر آن ها این روایات نهایتا حمل بر کراهت می شوند.

مسأله سوّم در سؤر حیوانات مسخ شده بود که گفتیم چون اصل نجاست حیوانات مسخ شده ثابت نیست نجاست سؤر آن ها هم ثابت نیست و اما بحث امروز در سؤر حیوان جلّال یعنی حیوان نجاست خوار است.

مسأله چهارم سؤر حیوان جلّال: مراد از جلّال حیوانی است که عادت به خوردن نجس دارد و در اثرِ کثرت خوردن نجس، حتی گوشت حیوان هم بوی عذره گرفته است مثل گوسفند و مرغ نجاست خوار، سوال این است که حیوان جلّال یعنی حیوانی که عادت بر خوردن عذره انسان کرده آیا سؤر چنین حیوانی نجس است یا خیر؟ اکثر فقها گفته اند چون حیوان جلّال خودش نجس نیست بالتّبع سؤر آن هم نجس نخواهد بود.

از مرحوم شیخ طوسی ره و سید مرتضی ره و ابن جنید ره نقل شده که سؤر حیوان جلّال نجس است چنان که خوردن گوشت آن نیز حرام است أدلّه ای که برای نجاسات سؤر جلّال ذکر شده صرفاً استحسانات عقلی است و روایتی در این خصوص ذکر نشده است آری در مسأله تنها صحیحه هشام بن حکم وارد شده که امر به إجتناب از عرق حیوان نجاست خوار نموده است نه إجتناب از سؤر حیوان نجاست خوار و اما بررسی أدلّه ای که در مقام ذکر شده است:

1. بواسطه عادت در خوردن عذره نجس توسط حیوان جلّال، گوشت این حیوان بوی عذره گرفته است از این جهت به منزله نجس العین است و همانطور که سؤر سگ و خوک بواسطه نجس العین بودن نجس است سؤر این حیوانات نیز نجس است.

جواب: ارتزاق اکثر حیوانات وحشی از میته حیوان است ولی کسی قائل نشده که اگر غذای حیوان از میته یا نجس باشد سؤر آن هم نجس است و از طرفی خوردن عذره موجب نمی شود که حیوان نجس العین یا به منزله نجس العین در حکم باشد.

2. رطوبت دهان حیوان جلاد ناشی از عذره نجس است و همانطور که خود عذره نجس است رطوبتی هم که از آن تولید شده متنجّس خواهد بود.

جواب: همه حیوانات درنده وحشی میته را می خورند ولی کسی قائل نشده که لعاب دهان آن ها نجس است علاوه بر این که در

لعاب دهان حیوان استحاله واقع شده است نه این که لعاب دهان عین نجس باشد و استحاله خود یکی از مطهّرات است بنابراین نجسی وجود ندارد تا حکم به نجاست آن شود و نمی توان گفت جلّال چون غذای نجس خورده لعاب دهان او هم متنجّس است.

3. وقتی حیوان جلاد عذره نجس را می خورد بواسطه ملاقات عذره با دهان، لعاب دهان او نیز متنجّس می شود و اگر چیزی با دهان او هم ملاقات کند لا محاله نجس خواهد شد.

جواب: اولاً استدلال مذکور اختصاص به جلّال ندارد که عذره نجس با دهان او ملاقات کرده است بلکه شامل هر حیوانی می شود که عذره یا میته را خورده باشد و لو یک مرتبه به طوری که به حد جلّال نرسیده باشد طبق استدلال مذکور باید لعاب دهان چنین حیوانی نیز نجس باشد لکن کسی ملتزم به آن نشده است ثانیاً دلیل شما اخص از مدعی است زیرا مراد از سؤر در محل بحث هر چیزی است که با جسم حیوان مثل دست یا پوزه حیوان ملاقات کرده باشد و محل بحث ما اختصاص به لعاب دهان حیوان ندارد وکسی تفصیل نداده که اگر سؤر از دهان حیوان جلّال باشد نجس و اگر از غیر دهان آن باشد طاهر است فلذا سؤر حیوان غیر ماکول اللحم طاهر است ولو حیوان جلّال باشد ثالثاً لعاب بدن درداخل دهان است و باطن دهان نجس نمیشود چنان که خون داخل بدن انسان نجس نیست و اما غیر ماکول اللحم بودن حیوان جلّال ملازمه ندارد با این که سؤر آن هم نجس باشد.

بیان چند نکته در مساله:

نکته اول: مرحوم محقّق اول ره در شرایع حکم به کراهت سؤر حیوان جلّال نموده است و شاید سرّ فرمایش ایشان أدلّه ای باشد که در مقام بیان ضابطه کلی، حکم به طهارت سؤر حیوان ماکول اللحم نموده است که برخی بواسطه مفهوم وصف از این روایات استفاده کرده اند سؤر حیوان غیر ماکول اللحم محکوم به نجاست است و احتمالاً مرحوم محقّق در مقام جمع بین این دسته روایات که به إطلاق شامل حیوان غیر مالکول اللحم بالحرمة العرضیه نیز می شود «اگر نگوییم که این روایات منصرف است به حیواناتی که لحم آن حرمت ذاتیه دارد» و بین روایاتی که در آن تصریح شده به طهارت سؤر حیوانات غیر ماکول اللحم، حکم به کراهت سؤر حیوانات غیر ماکول اللحم نموده است و به نظر بنده احتمالاً مستند صاحب شرایع ره در حکم به کراهت صحیحه هشام بن حکم است که فرمود «فَإِنْ أَصَابَكَ مِنْ عَرَقِهَا فَاغْسِلْهُ» که موردش عرق حیوان نجاستخوار است و امر به تطهیر ملاقی با عرق جلّال نموده است.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لَا تَأْكُلُوا لُحُومَ الْجلّالةِ فَإِنْ أَصَابَكَ مِنْ عَرَقِهَا فَاغْسِلْهُ.[1]

نکته دوم: ممکن است حکم به کراهت سؤر حیوان جلّال به جهت تسامح در أدلّه سنن باشد چرا که بسیاری از فقها طبق اخبار من بلغ قائل به تسامح أدلّه مستحبات شده اند به این معنی که اگر از رسول الله حدیثی در ثواب عملی وارد شده باشد اگر فرد به قصد وصول به آن ثواب آن عمل را انجام بدهد خداوند آن ثواب را به او عطا خواهد کرد اگر چه حدیث معتبر نباشد و رسول الله آن ثواب را بیان نکرده باشند بر این اساس برخی گفته اند لازم نیست که روایت صحیح السند باشد بلکه ذکر ثواب بر عمل در اخبار من بلغ،کشف از استحباب عمل می کند مرحوم سیدنا الأستاد به تبع مرحوم شیخ انصاری ره در این کلام مناقشه کرده و می فرماید ذکر ثواب در اخبار من بلغ دلیل بر استحباب عمل نیست بلکه ثواب تفضّلی و انقیادی است در نتیجه حکم به استحباب عمل نمی توان کرد.

حال اگر این امر در مستحباب تمام باشد برخی آن را به مکروهات هم سرایت داده اند به این معنی که اگر روایتی ولو ضعیف السند دلالت بر کراهت عملی کند به جهت تسامح در أدلّه سنن پذیرفته می شود فلذا با توجه به این که مرحوم علامه ره و شیخ طوسی ره به استناد روایات حکم به حرمت سؤر حیوان جلّال کرده اند اگر حرمت پذیرفته نشود لااقل می توان حکم به کراهت سؤر حیوان جلّال نمود چنان که در مرسله وشا حکم به کراهت سؤر مطلق ما لا یاکل شده است که مراد همان کراهت اصطلاحی است.

مرسله وشا: یکره : أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ كَانَ يَكْرَهُ سُؤْرَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ لَا يُؤْكَلُ لَحْمُهُ.[2]

بررسی سند: نُسَخِ کافی در ذکر سند این روایت مختلف ذکر شده است و آیت الله شیخ جواد تبریزی فرموده اند در نسخه دیگری مرحوم کلینی ره این روایت را از وشاء از ابی داود که صاحب کتاب است نقل کرده است با این بیان روایت مسند است نه مرسل.

اما نمونه ای از اخبار مَن بَلَغ:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ بَابَوَيْهِ فِي كِتَابِ ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: مَنْ بَلَغَهُ شَيْ‌ءٌ مِنَ الثَّوَابِ عَلَى «شَيْ‌ءٍ مِنَ الْخَيْرِ» فَعَمِلَهُ كَانَ لَهُ َاجْرُ ذَلِكَ «وَ إِنْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ لَمْ يَقُلْهُ». [3]

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عِمْرَانَ الزَّعْفَرَانِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ مَنْ بَلَغَهُ ثَوَابٌ مِنَ اللَّهِ عَلَى عَمَلٍ فَعَمِلَ ذَلِكَ الْعَمَلَ الْتِمَاسَ ذَلِكَ الثَّوَابِ أُوتِيَهُ وَ إِنْ لَمْ يَكُنِ الْحَدِيثُ كَمَا بَلَغَهُ.[4]

مسأله پنجم سؤر مومن: فرد مومن اگر چه جزء حیوان غیر ماکول اللحم است ولی سؤر مومن کراهت ندارد بلکه طبق برخی روایت مستحب است و شفاست فلذا اگر هم قائل به کراهت سؤر حیوان غیر ماکول اللحم شویم سؤر مومن از این دسته روایات تخصیص خورده است.

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فِي سُؤْرِ الْمُؤْمِنِ شِفَاءٌ مِنْ سَبْعِينَ دَاءً .[5]

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ السَّيَّارِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ رَفَعَهُ قَالَ: مَنْ شَرِبَ سُؤْرَ الْمُؤْمِنِ تَبَرُّكاً بِهِ خَلَقَ اللَّهُ بَيْنَهُمَا مَلَكاً يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ.[6]

مسأله ششم سؤر گربه: در خصوص سؤر گربه روایات متعدد دلالت بر جواز اکل آن دارد «سؤر الهره لا باس به» از طرفی برخی از روایت به مفهوم دلالت داشت بر عدم طهارت سؤر حیوان ما لا یاکل که این روایات حمل بر کراهت گردیده حال سوال این است که آیا این روایات که حمل به کراهت شده شامل سؤر گربه نیز می شود یا خیر؟ آیا سؤر گربه مثل سؤر مومن استثناء شده و مستحب است؟ برخی به استناد روایت ذیل قائل به استحباب و یا لااقل نفی کراهت از سؤر گربه شده اند:

عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ إِنَّ الْهِرَّ سَبُعٌ وَ لَا بَأْسَ بِسُؤْرِهِ وَ إِنِّي لَأَسْتَحْيِي مِنَ اللَّهِ أَنْ أَدَعَ طَعَاماً لِأَنَّ الْهِرَّ أَكَلَ مِنْهُ.[7]

مسأله هفتم سؤر حیوانات مكروه اللحم‌:

مشهور قائل شده اند حیواناتی که خوردن گوشت آن ها کراهت دارد مثل اسب، الاغ و گاو، سؤر آن ها نیز کراهت دارد به عبارت دیگر سؤر هر حیوانی تابع گوشت آن است فلذا چون گوشت این حیوانات کراهت دارد سؤر آن ها نیز کراهت دارد با این بیان اگر اسب یا گاو از ظرفی آب بخورد خوردن آب آن ظرف کراهت دارد و این در حالی است که حتی یک روایت هم وارد نشده تا دلالت بر کراهت سؤر حیوانات مکروه اللحم کند و تنها دلیلی که اقامه شده کراهت اکل لحم آن ها است و کراهت لحم آن ها هیچ ملازمه ای با کراهت سؤر آن ها ندارد چنان که حرمت اکل حیوان حرام گوشت ملازمه ای با حرمت سؤر آن ها ندارد علاوه بر این در برخی از روایات حکم به طهارت سؤر آن ها شده است از جمله:

عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ شُرَيْحٍ قَالَ: سَأَلَ عُذَافِرٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْبَعِيرِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ وَ السِّبَاعِ يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ فَقَالَ نَعَمِ اشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ قَالَ قُلْتُ: لَهُ الْكَلْبُ قَالَ لَا قُلْتُ أَ لَيْسَ هُوَ سَبُعٌ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ.[8]

صحیحه ابی العباس: عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنِ الْفَضْلِ أَبِي الْعَبَّاسِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ فَضْلِ الْهِرَّةِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَيْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ فَلَمْ أَتْرُكْ شَيْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْكَلْبِ فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ لَا تَتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ وَ اصْبُبْ ذَلِكَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ بِالْمَاءِ.[9]

صحیحه جمیل بن دراج: بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سُؤْرِ الدَّوَابِّ وَ الْغَنَمِ وَ الْبَقَرِ أَ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ وَ يُشْرَبُ قَالَ لَا بَأْسَ. [10]

صحیحه علی بن جعفر: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ فَضْلِ الْبَقَرَةِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَعِيرِ يُشْرَبُ مِنْهُ وَ يُتَوَضَّأُ قَالَ لَا بَأْسَ.[11]

بیان أستاد أشرفی : اما می توان گفت دلیل بر کراهت سؤر حیوانات مأکول اللحم مفهوم موثقه سماعه است:

موثقه سماعه: أَبُو دَاوُدَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ هَلْ يُشْرَبُ سُؤْرُ شَيْ‌ءٍ مِنَ الدَّوَابِّ وَ

يُتَوَضَّأُ مِنْهُ قَالَ فَقَالَ أَمَّا الْإِبِلُ وَ الْبَقَرُ وَ الْغَنَمُ فَلَا بَأْسَ.[12]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo