< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

99/01/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکم منی انسان و حیوان اعم از حلال گوشت و حرام گوشت از نظر طهارت و نجاست.

الثالث «من النجاسات»: المني من كل حيوان له دم سائل‌حراما كان أو حلالا بريا أو بحريا و أما المذي و الوذي و الودي فطاهر من كل حيوان إلا نجس العين و كذا رطوبات الفرج و الدبر ما عدا البول و الغائط.

بحث ما در حکم منی انسان و حیوان اعم از حلال گوشت و حرام گوشت از نظر طهارت و نجاست بود، مسأله را طبق تفصیل مرحوم استاد خویی ره در ضمن چهار مسأله به طور مجزی بررسی می کنیم مسأله أوّل در حکم منی انسان است که بحث آن در جلسه قبل گذشت مسأله دوم در حکم منی حیوان حرام گوشتی است که خون جهنده دارد اعم از این که نجس العین باشد مثل سگ یا نجس العین نباشد مثل حیوانات درنده مسأله سوّم در حکم منی حیوان حلال گوشت است مثل گوسفند و مسأله چهارم در حکم منی حیواناتی است که فاقد نفس سائله هستند اعم از حلال گوشت مثل ماهی یا حرام گوشت مثل مار بر فرض این که مار از حیوانات دارای نفس سائله باشد.

اما بررسی مسأله دوم: حکم منی حیوانات حرام گوشتی که خون جهنده دارند.

در نجاست منی حیوانات حرام گوشت خلافی نیست بلکه مسأله اجماعی است مرحوم استاد خویی ره می فرماید علاوه بر اجماع می توان برای إثبات نجاست منی حیوانات حرام گوشت به إطلاق صحیحه محمد بن مسلم نیز تمسک نمود:

عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: ذَكَرَ الْمَنِيَّ وَ شَدَّدَهُ وَ جَعَلَهُ أَشَدَّ مِنَ الْبَوْلِ ثُمَّ قَالَ إِنْ رَأَيْتَ الْمَنِيَّ قَبْلَ أَوْ بَعْدَ مَا تَدْخُلُ فِي الصَّلَاةِ فَعَلَيْكَ إِعَادَةُ الصَّلَاةِ وَ إِنْ أَنْتَ نَظَرْتَ فِي ثَوْبِكَ فَلَمْ تُصِبْهُ ثُمَّ صَلَّيْتَ فِيهِ ثُمَّ رَأَيْتَهُ بَعْدُ فَلَا إِعَادَةَ عَلَيْكَ وَ كَذَلِكَ الْبَوْلُ. [1]

کیفیت استدلال: در این روایت امام می فرماید اگر فرد قبل از نماز یا در اثنای نماز منی را در لباس خود ببیند اعاده نماز بر او لازم است ولی اگر نداند که لباس ملوث به منی شده و بعد از نماز مطلع شود نماز او صحیح خواهد بود، الف و لام در کلمه «المنی» الف و لام جنس است و به إطلاق شامل می شود «کلما صدق علیه المنی» اعم از منی انسان و منی غیر انسان و این که برخی گفته اند الف و لام عهد است و اشاره به خصوص منی انسان دارد خلاف ظاهر است و قرینه ای در روایت بر این که الف و لام عهد باشد وجود ندارد بلکه به عکس قرینه بر این که الف و لام جنس باشد وجود دارد زیرا منی به طور مطلق در قذارت اشد از بول شمرده شده است «ذَكَرَ الْمَنِيَّ وَ شَدَّدَهُ وَ جَعَلَهُ أَشَدَّ مِنَ الْبَوْلِ».

در نتیجه از این روایت استفاده می شود که اگر منی مطلقا اعم از منی انسان یا منی حیوان حرام گوشت، در لباس مصلی وجود داشته باشد اعاده نماز بر او لازم است و لزوم اعاده نماز نشانه آن است که منی مطلقا محکوم به نجاست است آری می توان گفت إطلاق روایت شامل حیوانات حلال گوشت نمی شود زیرا بول آن ها نجس نیست تا از اشدیت منی نسبت به بول، استفاده نجاست منی را بکنیم.

ان قلت: چطور در این روایت منی از نظر نجاست یا قذارت أشد ازبول شمرده شده است با این که نجاست بول أشدّ از منی است زیرا در تطهیر لباس ملوّث و آلوده به بول دو بارشستن لازم است ولی در تطهیر لباس ملوث به منی یک بار شستن کافی است.

قلت: شدت در اینجا شاید از این جهت باشد که شستن و از بین بردن اثر منی در لباس یا بدن به جهت لزوجتی که منی دارد سخت تر است و أثر آن دیرتر زائل می شود از این جهت فرموده اند «أَشَدَّ مِنَ الْبَوْلِ».

بیان استاد أشرفی : عمده دلیل بر نجاست منی حیوانات حرام گوشت اجماعاتی است که در مسأله از فقهای شیعه ذکر شده و منی حیوانات حرام گوشت را در نجاست ملحق به منی انسان نموده است و أما دلالت صحیحه محمد بن مسلم بر مطلوب نا تمام است زیرا روایت مذکور به قول مرحوم حکیم ره مثل دیگر روایاتی است که حکم به إجتناب از منی نموده است و این روایات منصرف به منی انسان است شاهد بر این مطلب آن است که در ذیل روایت صحبت از منی شده که با لباس فرد اصابت کرده است و چون معمولا منی انسان در معرض اصابت با لباس است این روایات منصرف به منی انسان است و شامل منی دیگر حیوانات نمی شود علاوه بر این که در برخی از کتب لغوی مثل قاموس و صحاح منی تفسیر شده به ماء الرجل، با این بیان منی مذکور در روایت منصرف به منی انسان است و برای نجاست منی حیوانات حرام گوشت نمی توان به این روایت تمسک نمود.

اشکال استاد أشرفی به کلام مرحوم حکیم ره: به نظر ما کلام لغویین که مرحوم حکیم ره کلام آن ها را به عنوان شاهد برای حمل منی در روایت به منی انسان ذکر نموده است نمی تواند دلیل بر اختصاص منی به منی انسان باشد بنابراین عمده دلیل بر نجاست منی حیوانات حرام گوشت، اجماع است و برای خالی نبودن مقام فی الجمله می توان صحیحه محمد بن مسلم را به عنوان موید ذکر نمود لکن مرحوم استاد ره اصرار دارند که صدر روایت به إطلاق شامل منی حیوانات حرام گوشت می شود و ذیل روایت هم اگر چه بحث در مورد اصابت منی با لباس مصلی نموده و ظهور در منی انسان دارد ولی این ذیل نمی تواند مقید إطلاق در صدر باشد تا بگوییم چون ذیل ظهور در منی انسان دارد مراد از منی در صدر روایت نیز منی انسان است.

اما بررسی مسأله سوّم: حکم منی حیوانات حلال گوشت مثل گوسفند و گاو.

در نجاست منی حیوانات حلال گوشت خلافی نیست و عمده دلیل بر آن نیز اجماع بر نجاست منی حیوانات دارای نفس سائله

است اعم از حلال گوشت و حرام گوشت و نمی توان به صحیحه محمد بن مسلم در نجاست منی حیوان حلال گوشت استناد کرد زیرا در این روایت منی اشد از بول شمرده شده است «ذَكَرَ الْمَنِيَّ وَ شَدَّدَهُ وَ جَعَلَهُ أَشَدَّ مِنَ الْبَوْلِ» که از این تشدید در منی مرحوم استاد خویی ره استفاده نجاست منی را نمودند لکن این کلام در مورد حیوانات حلال گوشت پذیرفته نیست زیرا بول حیوان حلال گوشت نجس نیست تا بگوییم چون منی حیوانات از نظر قذارت اشد از بول شمرده شده از اشدیت منی نسبت به بول در قذارت استفاده نجاست منی را بکنیم فلذا اگر هم إطلاق روایت مذکور را بپذیریم این روایت شامل حیوانات حلال گوشت نمی شود و اگر اجماع در مسأله نبود حکم به نجاست مشکل بود در مقابل برخی از بزرگان برای طهارت منی حیوانات حلال گوشت به دو روایت ذیل تمسک نموده اند:

موثقه عمار: عن أبى عبد اللّه قال:«عَنِ الْمُفِيدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: كُلُّ مَا أُكِلَ لَحْمُهُ فَلَا بَأْسَ بِمَا يَخْرُجُ مِنْهُ».[2]

کیفیت استدلال: در این روایت امام فرمودند هر آنچه که از حیوان حلال گوشت خارج شود محکوم به طهارت است این کلام به إطلاق شامل منی و غیر منی می شود.

موثقه ابن بکیر: «عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي حَدِيثٍ قَالَ: إِنْ كَانَ مِمَّا يُؤْكَلُ لَحْمُهُ فَالصَّلَاةُ فِي وَبَرِهِ وَ بَوْلِهِ وَ شَعْرِهِ وَ رَوْثِهِ وَ أَلْبَانِهِ وَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مِنْهُ جَائِزٌ إِذَا عَلِمْتَ أَنَّهُ ذَكِيٌّ.»[3]

کیفیت استدلال: عبارت «وَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مِنْهُ جَائِزٌ» در روایت به عموم شامل منی حیوان حلال گوشت نیز می شود و اگر منی حیوان حلال گوشت نجس می بود به طور عموم نمی فرمودند «إِنْ كَانَ مِمَّا يُؤْكَلُ لَحْمُهُ فَالصَّلَاةُ فِي وَبَرِهِ...وَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مِنْهُ جَائِزٌ».

مناقشه استاد خویی ره در استدلال به روایت اخیر: این روایت در مقام بیان جواز نماز در اجزای حیوان ماکول اللحم است به این معنی که اگر جزئی از اجزای حیوان حلال گوشت در نماز همراه مصلی باشد نماز او صحیح است با این بیان روایت ناظر به منی حیوان نیست و نمی توان گفت عموم «وَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مِنْهُ جَائِزٌ» شامل منی حیوان نیز می شود همچنان که شامل خون حیوان حلال گوشت نمی شود و اگر خون حیوان حلال گوشت همراه مصلی باشد بلا شک موجب بطلان نماز است بنابراین تنها روایت موثقه عمار دلالت بر طهارت منی حیوان حلال گوشت دارد لکن إطلاق روایت مذکور چون مخالف با اجماع است ناگزیر باید از إطلاق آن صرف نظر کرد چرا که اجماعات متعدد قائم شده برنجاست منی حیواناتی که نفس سائله دارند ولو این که حیوان حلال گوشت باشند.

اما بررسی مسأله چهارم:حکم منی حیوانات فاقد نفس سائله«حیواناتی که خون جهنده ندارند»اعم ازحلال گوشت و حرام گوشت. مشهور فقها قائل شده اند که منی مطلق حیواناتی که نفس سائله ندارند محکوم به طهارت است صاحب جواهر ره در مسأله ادعای اجماع نموده است و خلافی هم در مسأله وجود ندارد اگر چه مرحوم محقّق صاحب شرایع ره در طهارت آن تردید کرده ولی بعد از تردید حکم به طهارت را اختیار نموده است در هر صورت دلیلی بر نجاست منی این حیوانات نداریم خصوصا این که بول این حیوانات نیز طاهر است بلکه می توان در طهارت منی حیواناتی که خون جهنده ندارند به مفهوم روایت ذیل نیز تمسک نمود:

عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: لَا يُفْسِدُ الْمَاءَ إِلَّا مَا كَانَتْ لَهُ نَفْسٌ سَائِلَةٌ.[4]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo