< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

1400/03/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اخبار به نجاست ذوالید بعد از استعمال و بعد از خروج از ملک.

المسألة الثانية عشر: لا فرق في اعتبار قول ذي اليد بالنجاسة بين أن يكون فاسقا أو عادلا ‌بل مسلما أو كافرا.

مرحوم سید در مساله دوازدهم فرمودند: در اعتبار قول ذى اليد، فرقی نیست بین اینکه ذو الید فاسق باشد يا عادل، مسلمان باشد يا كافر، دلیل بر این اطلاق، سیره عقلا است به این معنی که سیره عقلا مطلقا قائم شده بر اعتماد به قول ذوالید ولو اینکه ذوالید فرد فاسق و یا حتی کافر باشد این سیره در منظر شارع بوده و چون ردعی از شارع نسبت به آن نشده عدم ردع دلیل بر حجیت و اعتبار این سیره عقلایی است و اما روایاتی که در عصیر عنبی وارد شده و در اعتبار قول ذوالید، اسلام و بلکه ایمان و ورع را شرط دانسته است مرحوم استاد خویی ره مدعی است که مورد این روایات إخبار به طهارت است نه اخبار به نجاست بنابراین در اخبار به نجاست ما هستیم و سیره عقلا بر قبول قول ذی الید که این سیره در مسلمان و کافر جاری است.

آری اگر ذو الید متّهم به کذب باشد مثلا لباس عروس را فروخته و خبر دهد که لباس نجس است و فرد احتمال دهد که إخبار به نجاست برای این است که لباس را از مشتری پس بگیرد و به مبلغی گرانتری به دیگری بفروشد سیره این مورد را شامل نمی‌شود.

المسألة الرابعة عشر: لا يعتبر في قبول قول صاحب اليد أن يكون قبل الاستعمال‌كما قد يقال فلو توضأ شخص بماء مثلا وبعده أخبر ذو اليد بنجاسته يحكم ببطلان وضوئه و كذا لا يعتبر أن يكون ذلك حين كونه في يده فلو أخبر بعد خروجه عن يده بنجاسته حين كان في يده يحكم عليه بالنجاسة في ذلك الزمان و مع الشك في زوالها تستصحب.

مرحوم سید ره در این مساله به سه فرع فقهی اشاره نموده است:

فرع اول: قول ذی الید چه قبل از استعمال و چه بعد از استعمال معتبر است بر این اساس اگر میزبان آبی را به مهمان بدهد و بعد از آن که مهمان وضو گرفت و به تعبیر دیگر آن را استعمال نمود به او بگوید آن آب نجس بوده شهادت او پذیرفته است و موجب برای بطلان وضو می‌شود زیرا در صحت وضو شرط است که آب وضو طاهر باشد.

فرع دوم: لازم نیست اخبار ذوالید به نجاست در زمانی باشد که در ملک ذی الید باقی است بلکه بعد از خروج از ملک هم اگر إخبار به نجاست دهد و بگوید زمانی که این لباس در اختیار من بود نجس بود قول او در إثبات نجاست پذیرفته است.

فرع سوم: اگر ذو الید خبر دهد به نجاست لباس و بعد شک در نجاست آن لباس کنیم طبق استصحاب محکوم به نجاست است.

بررسی فرع اول.

از مرحوم علامه در تذکره نقل شده که اعلان بعد از استعمال اعتباری ندارد و مرحوم حکیم از مقدس بغدادی نقل نموده که جمعی از علماء همین قول را اختیار نموده و سه دلیل بر عدم اعتبار قول ذی الید بعد از استعمال اقامه نموده‌اند.

دلیل اول: بعد از استعمال متاع و در اختیار قرار دادن آن به دیگری از تحت اختیار ذو الید خارج شده و دیگر ذی الید بر او صادق نیست تا قول او پذیرفته شود آری اگر قبل از آن که متاع را در اختیار دیگری قرار دهد و قبل از استفاده از آن اخبار به نجاست دهد اخبار او پذیرفته است نه بعد الاستعمال.

جواب: در جایی که عین مال از بین رفته باشد مثلا با آب وضو گرفته و یا لباس خود را تطهیر کرده است در این صورت حرف شما صحیح است زیرا مالی باقی نیست تا صاحب ید بر آن صادق باشد ولی اگر لباسی را ذی الید به دیگری بدهد و بعد از اینکه فرد با آن نماز خواند خبر دهد که این لباس نجس بوده در این صورت لباس استعمال برای نماز شده ولی لباس باقی است و تلف نشده تا بگویید مال باقی نیست تا صاحب ید بر آن صادق باشد.

دلیل دوم: عمده دلیل بر حجیت قول ذوالید سیره عقلاست سیره دلیل لبّی است و قدر متیقن از آن در جایی است که إخبار ذو الید قبل از استعمال متاع باشد و بعد از استعمال چون شک در اعتبار قول ذو الید داریم اخبار او بر نجاست پذیرفته نیست.

جواب: بعید نیست که اخبار ذوالید بعد از استعمال هم داخل در سیره باشد زیرا مدار در إعلان به نجاست زمان محکی است یعنی إخبار به نجاست متاع در زمانی که در تصرف ذو الید بوده است نه زمان حکایت که ذی الید خبر از نجاست متاع می‌دهد.

دلیل سوم: استناد به صحیحه عیص بن قاسم.

صحیحه عيص بن اقَاسِم: عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ رَجُلٍ صَلَّى فِي ثَوْبِ رَجُلٍ أَيَّاماً ثُمَّ إِنَّ صَاحِبَ الثَّوْبِ أَخْبَرَهُ أَنَّهُ لَا يُصَلَّى فِيهِ قَالَ لَا يُعِيدُ شَيْئاً مِنْ صَلَاتِهِ.[1]

مفاد روایت: راوی سوال نمود از مردی که مدتی در لباسی نماز خوانده و بعد از آن صاحب لباس خبر داده که من در این لباس نماز نمی‌خواندم «حال یا به جهت نجاست آن یا به جهت اینکه مثلا از اجزای ما لا تحله الحیوة بوده است» حضرت در جواب فرمودند: «لَا يُعِيدُ شَيْئاً مِنْ صَلَاتِهِ» یعنی نسبت به نمازهایی که خوانده وظیفه‌ای ندارد از این روایت به خوبی استفاده می‌شود که قول ذی الید بعد از استعمال اعتباری ندارد زیرا اگر قول او اعتبار داشت حضرت امر به اعاده نماز می‌نمودند.

در استناد به این روایت سه اشکال مطرح شده است:

اشکال اول: طهارت در نماز از شرائط ذُکری است به این معنی که اگر مصلی بداند لباسش نجس است و با آن نماز بخواند موجب بطلان نماز می‌شود ولی اگر نداند که لباسش نجس است و با آن نماز بخواند نمازش صحیح است و شاید از این جهت که طهارت از شرائط ذکری بوده و فرد به جهت عدم اطلاع از نجاست، طهارت برای او شرط نبوده، امام حکم به صحت

نماز‌های گذشته او نمودند نه از باب اینکه شهادت بعد از استعمال اعتباری ندارد.

اشکال دوم: روایت مذکور معارض است با موثقه ابن بکیر که راوی همان سوال را طرح نموده ولی حضرت در جواب ابتدا فرمودند: اعلان ذوالید به نجاست لباس لازم نیست ولی در صورت اعلان اعاده بر فرد لازم است طبق این روایت اعلان ذی الید بعد از استعمال معتبر است البته فقها عمدتا مفاد این روایت را نپذیرفته‌اند زیرا معارض با روایات متعدّدی است که طهارت را در بدن و لباس مصلی، شرط ذُکری دانسته است نهایتاً این روایت حمل بر استحباب اعاده نماز می‌شود بنابراین اکتفا به جواب اول می‌شود و اما متن موثقه:

موثقه ابن بکیر: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ رَجُلٍ أَعَارَ رَجُلًا ثَوْباً فَصَلَّى فِيهِ وَ هُوَ لَا يُصَلَّى فِيهِ قَالَ لَا يُعْلِمُهُ قَالَ قُلْتُ: فَإِنْ أَعْلَمَهُ قَالَ يُعِيدُ.[2]

نظر استاد اشرفی : اگر مالکیت متاع بر ذوالید باقی باشد قول مالک به عنوان ذوالید پذیرفته است ولو بعد از استعمال زیرا سیره عقلا بر اعتبار قول ذی الید شامل این مورد هم می‌شود لذا در اعتبار قول ذو الید فرقی نیست بین قبل الاستعمال و بعد الاستعمال بنابراین اگر فرد با آن آب وضو بگیرد چون از شرائط صحت وضو طهارت واقعیه آب است وضوی او باطل است ولی اخبار ذو الید به نجاست لباس فرد اعتباری ندارد زیرا طهارت لباس و بدن در نماز از شرائط ذُکری است.

بررسی فرع دوم:

مرحوم سید ره می‌فرماید: در حجیت قول ذی الید لازم نيست كه اخبار او به نجاست لباس در زمانی باشد كه در ملک اوست بلکه بعد خروج از ملک هم اگر إخبار به نجاست دهد و بگوید زمانی که این لباس در اختیار من بوده نجس بوده است قول او در إثبات نجاست پذیرفته است.

مرحوم حکیم در ثبوت سیره در این مورد اشکال کرده و می‌فرماید: قول ذو الید تنها تا زمانی معتبر است که در ملک او باشد ولی اگر متاع را بفروشد قول او دیگر اعتباری ندارد زیرا به مجرد بیع، متاع از ملک او خارج شده و دیگر بر وی ذی الید صادق نیست تا قول او در اخبار نجاست معتبر باشد.

نظر مرحوم استاد خویی ره:

عمده دلیل بر حجیت قول ذوالید بنای عقلاست که دلیل لبی است نه دلیل لفظی تا به اطلاق آن تمسک کنیم و قدر متیقن از سیره در جایی است که متاع در مالکیت فرد باقی باشد ولی اگر سابقاً ملک فرد بوده قول او در اخبار به نجاست پذیرفته نیست ضمن اینکه برخی از اوقات ممکن است اخبار به نجاست به جهت فریب و خدعه باشد برای اینکه مثلاً مبیع را «لباس عروس» با اخبار به نجاست به دروغ، از مشتری پس بگیرد و به بیشتر از آن مبلغ به دیگری بفروشد ارتکاز عقلا بر قبول قول چنین فردی قطعاً ثابت نیست همچنان که اگر کسی مالی را بفروشد و بعد از بیع به مشتری به دروغ بگوید این مال وقف بوده یا دزدی بوده است و بواسطه این دروغ خواسته باشد مال را از مشتری پس بگیرد کلام او پذیرفته نیست.

نظر استاد اشرفی : در جایی که اخبار به نجاست به جهت فریب و خدعه باشد و یا احتمال فریب داده شود در این صورت قول ذو الید سابق اعتباری ندارد و می‌توان در اعتبار سیره در چنین موردی خدشه وارد نمود و اما اگر احتمال فریب و اتهام در بین نباشد خصوصاً اگر زمان إخبار به نجاست قریب به زمان بیع باشد به نظر می‌رسد کلام مرحوم حکیم صحیح باشد زیرا اعتبار قول ذی الید تعبد محض نیست بلکه بر اساس اعتبار عرفی است و در ارتکاز عرفی در اعتبار قول ذو الید، فرقی نیست که متاع به دیگری واگذار شده باشد یا خیر.

بررسی فرع سوم: اگر ذی الید اعلان به نجاست کند و بعد از اعلان شک در نجاست کنیم طبق استصحاب محکوم به نجاست است زیرا قول ذوالید به منزله علم است و در صورت شک در بقای نجاست می‌توان به مقتضای یقین سابق ولو علم تعبدی، استصحاب بقای نجاست را جاری کنیم همچنان که اگر بینه شهادت به نجاست دهد و بعد از شهادت شک در بقای نجاست کنیم استصحاب حالت سابقه جاری می‌شود نکات دیگری در مساله باقی مانده است و علیکم بالرجوع به حول و قوه الهی به بحث کیفیت تنجیس منجّسات رسیدیم به همین مقدار اکتفا می‌کنیم و بذلک تمّ الکلام در سال تحصیلی 1400، 1399 باقی کلام إن شاء اللّه در سال تحصیلی جدید به عرض خواهد رسید و الحمد الله رب العاملین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و نسئلکم الدعا.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo