< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

99/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی حکم خمر از نظر طهارت و نجاست.

در جلد 25 کتاب وسائل الشیعه طبع موسسه آل البیت در بخش أبواب اشربه محرمه 41 باب ذکر شده که روایات این ابواب عمدتا در مورد خمر و أشباه آن وارد شده است آنچه در این روایات مورد نهی و حرمت اکید واقع شده، شرب خمر یا استفاده از آن به عنوان تداوی بوده است به نظر می‌رسد که مرحوم محقّق اردبیلی ره در حکم به طهارت خمر، مجموع این روایات در نظر شریفشان بوده و از آن استفاده نموده‌اند که شارع مقدس نسبت به اجتناب از شرب خمر و استفاده‌های دیگر مثل تداوی به آن، اهتمام شدیدی داشته است در برخی از این روایات آمده که افرادی به إمام صادق مراجعه نموده و می‌گفتند طبیب برای مداوای مریضی ما توصیه به شرب خمر نموده است چه باید کرد، نقل شده که ابن ابی یعفور که از اصحاب إمام صادق بود مدتها برای درمان درد معده خود به تجویز طبیب از خمر استفاده می‌کرد و چون آن حضرت مطلع شدند او را شدیداً نهی نموده و بعد به عنایت آن حضرت مریضی او مداوا گردید و نیز نقل شده زنی که به دستگاه بنی امیه مرتبط بود ولی معتقد به مذهب تشیع بود برای مداوای مریضی خود شرب خمر می‌کرد بعد از اینکه به إمام صادق مراجعه کرد آن حضرت او را به شدت نهی نموده و فرمودند: خداوند شفا را در شیء حرام قرار نداده است.

در نتیجه روایات عمدتا در مقام بیان حرمت شرت خمر و سایر استفاده ها حتی تداوی به خمر بوده است نه نجاست و طهارت آن و روایات نادری هم که ظهور در نجاست خمر دارد معارض با روایات دیگری است که مفاد آن طهارت خمر است علاوه بر اینکه در برخی از روایات بعد از حکم به جواز نماز در لباس ملاقی با خمر إمام فرمودند: اگر می‌خواهی استقذار عرفی که در نظر تو است مرتفع شود لباس خود را تطهیر کن چنان که در روایت حسين بن أبي سارة آمده است: «يَصُبُّ عَلَى ثِيَابِي الْخَمْرَ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ إِلَّا أَنْ تَشْتَهِيَ أَنْ تَغْسِلَهُ لِأَثَرِهِ»[1] و در صحيحة على بن رئاب نیز به همین مضمون آمده است:

صحيحة على بن رئاب: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ وَ عَبْ‌دِ اللَّهِ ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْخَمْرِ وَ النَّبِيذِ الْمُسْكِرِ يُصِيبُ ثَوْبِي أَغْسِلُهُ أَوْ أُصَلِّي فِيهِ قَالَ صَلِّ فِيهِ إِلَّا أَنْ تَقْذَرَهُ فَتَغْسِلَ مِنْهُ مَوْضِعَ الْأَثَرِ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِنَّمَا حَرَّمَ شُرْبَهَا.[2]

مرحوم محقّق اردبیلی ره به قریته این روایات و توجّه به مجموع روایات باب استفاده نموده که امر به تطهیر لباس در برخی از روایات أمر وجوبی نبوده است چنان که مرحوم حکیم ره می‌فرماید: بعید نیست که از روایات باب استفاده طهارت خمر شود خلاصه این که به نظر می‌رسد أدلّه طهارت خیلی هم مطروح نیست.

لکن مرحوم استاد خویی ره صحیحه علی بن مهزیار را به عنوان دلیل حاکم و وجه الجمع بین روایات ذکر نموده است در این روایت عبداللّه بن محمد در نامه خود از ابى الحسن سؤال کرد که زراره از إمام باقر و إمام صادق نقل نموده که نماز در لباسِ ملاقی با خمر، منعی ندارد و اما غیر زراره از روات دیگر و در بعض نسخ خود زراره در همین روایت، از إمام صادق نقل کرده‌اند كه تطهیر لباسِ ملاقی با خمر يا نبيذ لازم است از بین این دو روایت کدام یک را باید اخذ نمود؟ حضرت در جواب فرمودند: فرمايش إمام صادق را اخذ كن که حکم به نجاست نموده است از این روایت استفاده می‌شود که روایات دالّ بر طهارت تقیةً صادر شده‌اند به نظر می‌رسد این روایت در مقام بیان حکم واقعی مسأله است زیرا إمام در مقام بیان رفع تنافی بین روایات، روایات دالّ بر نجاست خمر را مقدّم نموده است این روایت می‌تواند رافع ابهام از دو دسته روایات باشد به این مضمون روایت دیگری هم وارد شده است:

عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ خَيْرَانَ الْخَادِمِ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى الرَّجُلِ أَسْأَلُهُ عَنِ الثَّوْبِ يُصِيبُهُ الْخَمْرُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ أَ يُصَلَّى فِيهِ أَمْ لَا؟ فَإِنَّ أَصْحَابَنَا قَدِ اخْتَلَفُوا فِيهِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ صَلِّ فِيهِ فَإِنَّ اللَّهَ إِنَّمَا حَرَّمَ شُرْبَهَا وَ قَالَ بَعْضُهُمْ لَا تُصَلِّ فِيهِ فَكَتَبَ لَا تُصَلِّ فِيهِ فَإِنَّهُ رِجْسٌ.[3]

بررسی سند: در وثاقت سهل بن زیاد إختلاف است مرحوم نجاشی ره، وی را تضعیف کرده و مرحوم شیخ طوسی ره در یکی از کتب رجالی خود او را تضعیف و در دیگری توثیق نموده است مرحوم استاد خویی ره معتقد است که توثیق مرحوم شیخ طوسی ره، نسبت به سهل بن زیاد سهو القلم از ایشان بوده است و بر فرضی که سهو القلم هم نباشد، بیان مرحوم شیخ ره در مورد سهل بن زیاد در دو کتاب ایشان با هم تعارض دارد در نتیجه نمی‌توان به توثیق ایشان به استناد یکی از کتب ایشان اعتماد نمود علاوه بر اینکه نجاشی ره وی را تضعیف نموده است و اما مراد از«رجل» در این روایت ظاهراً إمام هادی بوده است زیرا این امر در آن عصر متعارف بوده که از آن حضرت تعبیر به رجل می‌شده به جهت شرائط تقیه‌ای که در زمان إمام جواد و بالاخص إمام هادی و إمام عسکری بوده و آن دو بزرگوار پیوسته تحت نظر بودند.

مفاد روایت: در این نامه راوی از إمام در مورد لباس ملاقی با خمر یا لحم خنزیر سؤال نمود که آیا نماز در آن جائز است یا خیر؟ چرا که در این جهت بین اصحاب اختلاف است برخی قائل به جواز نماز در لباس ملاقی با خمر شده و برخی قائل به عدم جواز نماز شده‌اند به کدام یک از این دو قول باید اخذ نمود حضرت قول به منع را اختیار نموده و فرمودند: نماز در آن جائز نیست سپس در مقام تعلیل فرمودند: «فَإِنَّهُ رِجْسٌ» کیفیت إستدلال به این روایت مثل بیانی است که در صحیحه علی بن مهزیار گذشت.

إشکال استاد أشرفی در تمسّک به روایت اخیر: این روایت اوّلاً ضعیف السند است لذا مرحوم استاد خویی ره آن را به

عنوان موید ذکر نموده است علاوه بر اینکه تعلیل در ذیل روایت که فرمود «فَإِنَّهُ رِجْسٌ» با نجاست اصطلاحی سازگار نیست زیرا رجس به معنای پلیدی است و منع از نماز در لباس ملاقی با خمر ناظر به پلیدی است که در خمر وجود دارد نه نجاست آن این إشکال در مورد روایت قبل وارد نیست زیرا در آن روایت تعبیر به رجس نشده است و حضرت در تعارض بین روایات فرمودند: قول إمام صادق صحیح و حکم الله است که فرمود: «فَاغْسِلْهُ إِنْ عَرَفْتَ مَوْضِعَهُ وَ إِنْ لَمْ تَعْرِفْ مَوْضِعَهُ فَاغْسِلْهُ كُلَّهُ وَ إِنْ صَلَّيْتَ فِيهِ فَأَعِدْ صَلَاتَكَ» و از طرفی امر به تطهیر لباس و لزوم اعاده نماز ارشاد به نجاست خمر است ولی معلوم نیست که چرا با وجود اینکه در طریق روایت علی بن مهزیار، سهل بن زیاد واقع شده ولی مرحوم استاد خویی ره از آن تعبیر به صحیحه نموده است.[4] [5] [6] [7] [8]

ان قلت: روایت علی بن مهزیار را نمی‌توان به عنوان وجه الجمع بین دو دسته روایات دالّ بر طهارت و روایات دالّ برنجاست ذکر نمود زیرا این روایت نهایتا دلالت دارد بر اینکه عند التعارض روایات دالّ بر نجاست خمر، رجحان دارد بر روایت دالّ بر طهارت است لکن این روایت معارض با اخباری است که مخالفت با عامه را «خذ بما خالف العامه»به عنوان مرجّح ذکر نموده است و طبق اخبار علاجیه؛ روایات دالّ بر طهارت چون مخالف با فتوای عامه است مقدّم بر روایات دالّ بر نجاست است.

جواب مرحوم حکیم ره و استاد شیخ حسین حلی ره: روایت علی بن مهزیار اصلاً خارج از اخبار علاجیه است زیرا در مقام بیان حکم واقعی است نه در مقام ذکر مرجّح بین روایات متعارض چنان که اخبار علاجیه در این جهت وارد شده و به طور کلی فرموده است که در تعارض بین دو روایت ترجیح با روایت مخالف با عامه یا موافق با کتاب به عنوان حکم ظاهری است مثل قاعده طهارت و یا حلیّت که در مقام رفع تحیر و بیان حکم ظاهری وارد شده است علاوه بر اینکه اخبار علاجیه به صورت عام مرجّحات بین دو روایت متعارض را ذکر نموده ولی روایت علی بن مهزیار اخص از اخبار علاجیه است و مورد آن خصوص اخبار وارده در طهارت و نجاست خمر است.

ان قلت: مفاد این روایت نجاست خمر است و نهایتاً این روایت داخل در دسته اوّل روایاتی است که دلالت بر نجاست خمر دارد

مجموع این روایات معارض با روایاتی است که دلالت بر طهارت خمر دارد به عبارة اخری نمی‌توان این روایت را به عنوان وجه الجمع بین روایات ذکر نمود زیرا خود این روایت هم طرف معارضه و داخل در روایات دالّ بر نجاست خمر است.

قلت: این روایت تنها در مقام بیان حکم نجاست خمر نیست تا بگوییم این روایت هم طرف معارضه است بلکه در مقام رفع تنافی بین روایات و بیان حکم واقعی مسأله است در فرضی که روایات در طهارت و نجاست خمر مختلف ذکر شده است انصاف این است که این دو روایت رافع تحیّر بین روایات متعارض است و در مقام بیان حکم واقعی و ناظر و حاکم بر دو دسته روایات است.

قال السید ره فی العروه: «التاسع «من النجاسات» الخمر بل كل مسكر مائع بالأصالة».

مرحوم سیّد ره می‌فرماید: حکم نجاست إختصاص به خمر ندارد بلکه هر مسکر و مست کننده‌ای نجس است در عصر جاهلیت متدأول بین اعراب، شرب خمر متخذ از خرما بوده است نه خمر متخذ از انگور یا کشمش...ولی با این حال در روایات و حتی روایاتی که از رسول الله نقل شده همه أقسام خمر مورد نهی شدید واقع شده است خواه متخذ از گندم باشد یا متخذ از جو، عسل، انگور و یا خرما باشد در نتیجه أدلّه حرمت إختصاص به خمر متخذ از خرما ندارد بلکه هر مسکری حرام است و در این جهت روایات متعدّد است و سید مرتضی ره ادعای إجماع در مسأله نموده است به این مناسبت مرحوم استاد خویی ره به تبع استاد خود مرحوم میزای نائینی ره می‌فرماید: بحث الکل را مطرح کرده و معتقد است که الکل و هر مایع مسکری نجس نیست و دلیلی بر نجاست آن نداریم و قدر متیقّن از نجاست خمر و نبیذ است که عمده دلیل آن هم إجماع است ولی دیگر مسکرات دلیلی بر نجاست آن نداریم.

سؤال: چطور الکل که ماده اصلی خمر است و به وسیله آن تخمیر خمر ایجاد شده و علت اصلی حرمت خمر هم اسکار آن است طاهر است؟ این در حالی است که اسکار منشا برای نجاست خمر است چطور می‌توان گفت الکل که درجه بیشتری از اسکار را داراست نجس نیست بحث آن إن شاء الله در جلسه آینده خواهد آمد.

 


[4] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج3، ص468، أبواب نجاسات، باب38، ح2، ط آل البيت.نکته: روایت مذکور طبق مبنای استاد آیت الله اشرفی معتبر است زیرا ایشان معتقدند که اگر حدیثی با سند ولو به صورت اضمار در دو کتاب معتبر مثل کافی یا تهذیب نقل شده باشد برای اعتبار آن کافی است روایت مذکور در دو کتاب کافی و تهذیب ذکر شده است الكافي «ط الإسلامية» ج‌3، ص: 407‌، تهذيب الأحكام، ج‌1، ص: 281 علاوه بر این که به طریق صحیح دیگری این روایت نقل شده است که استاد در درس بعد به آن اشاره نموده است ‌ از این جهت مرحوم صاحب جواهر و مرحوم حکیم و محقق خویی ره و مرحوم شیخ حسین حلی ره همگی از این روایت تعبیر به صحیحه نموده‌اند.مستمسك العروة الوثقى، ج‌1، ص: 402‌، جواهر الكلام، ج‌6، ص: 8‌، دليل العروة الوثقى، ج‌1، ص: 478‌.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo