< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

99/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آیا تیمّم بدل از غسل رافع نجاست عرق جُنُب از حرام است یا خیر؟ ذکر مبانی ثلاثه در مسأله و آثار مترتّب بر آن.

المسألة الثالثة: المجُنُب من حرام إذا تيمّم لعدم التمكّن من الغسل، فالظاهر عدم نجاسة عرقه و إن كان الأحوط الاجتناب عنه ما لم يغتسل و إذا وجد الماء و لم يغتسل بعد، فعرقه نجس، لبطلان تيمّمه بالوجدان.

ترجمه: فرد جُنُب از حرام اگر به جهت عدم تمکّن از غسل، تيمّم كند ظاهر آن است كه عرق بدن او محکوم به طهارت است اگر چه احوط اجتناب از آن است این در صورتی است که بعد از تیمّم متمکّن از غسل نشود و أمّا اگر متمکّن از غسل شود «تیمّم مکفی نیست و قبل از غسل» عرق بدن او محکوم به نجاست است زیرا بعد تمکّن از طهارت مائیّه تيمّم او باطل می‌شود.

توضیح ذلک: اگر فرد جُنُب از حرام به جهت عدم تمکّن از غسل، تیمّم کند و بعد از آن بدنش عرق کند در نجاست بدن این فرد بعد از تیمّم بحث است مرحوم سیّد ره معتقد است که عرق فرد جُنُب از حرام بعد از تیمّم محکوم به طهارت است مستند این قول آیات شریفه قرآن و روایاتی است که تیمّم را أحد الطهورین قرار داده است اما آیات شریفه قرآن: ﴿إِذٰا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلٰاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ...فَلَمْ تَجِدُوا مٰاءً فَتيمّموا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لٰكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُم...﴾[1] و اما روایات: «التيمّم أحد الطهورين»[2] «التّراب أحد الطّهورين».[3]

ان قلت: اگر بعد از تیمّم جنابت باقی نیست پس چرا بعد تمکّن از طهارت مائیّه تیمّم باطل و غسل بر فرد واجب است از این أمر استفاده می‌شود که تیمّم رافع حدث جنابت نیست بلکه تنها مجوّز دخول در نماز است بنابراین عرق جُنُب از حرام بعد از تیمّم محکوم به نجاست است.

قلت: در تیمّم بدل از غسل جنابت سه مبنی وجود دارد:

مبنای اول: تیمّم تنها مبیحِ محض برای دخول در نماز است و رفع مانعیّت عن الصلوة می‌کند و هیچ نقشی در طهارت حدثیه ندارد بنابر این مبنی فرد جُنُب از حرام بعد از تیمّم به جنابت خود باقی است طبعاً عرق او هم محکوم به نجاست است این مبنی منافات دارد با ظاهر آیات شریفه قرآن که تیمّم را مثل وضو و غسل مطهّر ذکر نموده است «فَلَمْ تَجِدُوا مٰاءً فَتيمّموا صَعِيداً طَيِّباً» «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ مِنْهُ مٰا يُرِيدُ اللّٰهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لٰكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ» و نیز منافات دارد با روایات در حد تواتر که تیمّم را احد الطهورین ذکر نموده است: «التّراب أحد الطّهورين» «التيمّم أحد الطهورين» هذا مضافا الى انه لو قلنا بأنه مبيحٌ فقط لزم تخصيص ما هو آبٍ عنه، مما ورد في الأخبار من انه «لا صلاة إلا بطهور» فان لازم هذا القول صحة الصلاة بلا طهور، مع ان سياق قوله «لا صلاة إلا بطهور» آبٍ عن التخصيص.

مبنای دوّم: تیمّم مثل وضو و غسل مطهّر و رافع جنابت است و تمام آثار مترتّب بر حدث اصغر و حدث اکبر را رفع می‌کند مادامی که فرد متمکّن از طهارت مائیّه نباشد این نه به این معناست که تمکّن از طهارت مائیّه یکی از اسباب جنابت است بلکه مراد این است که با تمکّن از طهارت مائیّه زمان طهارت ترابیّه به اتمام رسیده و حدثِ مستند به جنابت به حال خود باقی است مرحوم استاد خویی ره می‌فرماید: این مبنی اگر چه منافات با آیات و روایات ندارد ولی دلیلی هم بر آن نداریم زیرا نهایتاً از أدله استفاده میشود که تیمّم بدل از طهارت مائیّه است به وسیله آن طهارت ترابیّه حاصل می‌شود ولی دیگر از أدله استفاده نمی‌شود که تیمّم رافع حدث جنابت است همچنان که غسل رافع حدث جنابت است.

مبنای سوم «مختار مرحوم استاد خویی ره»: تیمّم مثل وضو و غسل مطهّر و مبیح للصلوة است ولی رافع جنابت نیست یعنی کسی که تیمّم کرده اگر چه طاهر است ولی جنابت او باقی است و اجتماع بین طهارت و بقای بر جنابت هم محذوری ندارد زیرا هر یک از جنابت و طهارت دارای احکام و آثار مترتّب بر آن عنوان است به این معنی که فرد با تیمّم طاهر می‌شود و به مقتضای آن دخول در مسجد و مس قرآن و هر عملی که مشروط به طهارت است برای فرد جائز خواهد بود ولی با این حال آثار جنابت هم بر فرد مترتّب می‌شود از جمله اینکه عرق بدن او چون از جنابت من حرامٍ بوده محکوم به نجاست است زیرا آنچه نهایتاً از أدله استفاده می‌شود آن است که تیمّم موجب برای طهارت و مبیح للصلوه است ولی اینکه تیمّم رافع جنابت هم باشد دلیلی بر آن نداریم و چنین چیزی از أدله هم استفاده نمی‌شود.

مبنای اوّل مخالف با ظاهر آیات و روایاتی است که تیمّم را به عنوان مطهّر ذکر نموده است و اما مبنای دوّم و سوم هر یک از این دو مبنی دارای آثار و لوازم متفاوت از دیگری است که به سه اثر عملی مترتّب بر این دو مبنی اشاره می‌کنیم:

آثار مترتّب بر مبنای دوّم و سوم:

اثر عملی اول: اگر فرد جُنُب از حرام به جهت عدم تمکّن از غسل، تیمّم کند و بعد از تیمّم بدنش عرق کند بنابر مبنای دوّم که تیمّم را مطهّر و رافع جنابت می‌داند مادامی که متمکّن از غسل نباشد تیمّم موقتاً رافع حدث اکبر است و عرق بدن او طبق این مبنی محکوم به طهارت است و اما بنابر مبنای سوم که تیمّم را تنها مطهّر و مبیح للصلوة می‌داند نه رافع جنابت عرق بدن این فرد چون مستند به جنابت از حرام بوده نجس بوده و مانع نماز است و بعد از ازاله آن باید نماز بخواند.

اثر عملی دوّم: اگر میت را به جهت عدم تمکّن از غسل میت، تیمّم بدهند و کسی بدن این میت را مس کند بنابر مبنای دوّم که تیمّم بدل از غسل را مطهّر و رافع موقت حدثِ موت می‌داند، غسل مس میت بر فرد واجب نیست و اما بنابر مبنای سوم

که تیمّم را تنها مطهّر و مبیح لجواز دفن می‌داند نه رافع حدث موت، غسل مس میت بر فرد واجب است.

توضیح ذلک: یکی از مُحدثات مرگ است و رفع حدث موت به اغسال ثلاثه حاصل می‌شود در صورت عدم تمکّن از طهارت مائیّه وظیفه فرد غسّال منتقل به طهارت ترابیّه میت می‌شود یعنی بجای اغساله ثلاثه باید بدن میت را تیمّم داد حال طبق مبنای دوّم که تیمّم رافع موقت حدث اکبر است در صورت مس میت غسل مس میت بر فرد واجب نیست زیرا با تیمّم تمام آثار مترتّب بر حدث حدث اکبر موقتاً رفع می‌شود و اما طبق مبنای سوم که تیمّم تنها مبیح برای دفن میت است نه رافع حدث موت در صورت مس میت غسل مس میت بر فرد واجب است.

اثر عملی سوم: کسی که فاقد الماء است اگر تیمّم بدل از جنابت کند و بعد از آن حدث اصغری از او سر بزند مثل اینکه بخوابد بنابر مبنای دوّم که تیمّم مطهّر و رافع جنابت است در این صورت با تیمّم رفع حدث اکبر موقتاً حاصل شده ولی چون محدث شده تیمّم بدل از وضو بر فرد واجب است و اما بنابر مبنای سوم که تیمّم تنها مطهّر و مبیح للصلوة است نه رافع جنابت چون تیمّم او باطل شده بر فرد لازم است که دوباره تیمّم بدل از جنابت کند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo