درس آیات الأبدان استاد رسول باقریاصفهانی
1400/11/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان/عسل درمانی /
از دیگر آیات طبی قرآن، آیه 68 و 69 سوره نحل است: ﴿وَأَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ * ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ۚ يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾
پروردگار تو به زنبور عسل وحی نمود که در دل کوهها و در میان درختان و در بناهایی که میسازند یا درختان عرشهدار و مسقف، لانه گزیند * آنگاه از شهد شکوفهها بخور و راههای پروردگارت را مطیعانه و آرام طی کن، از شکم آنها شربت (عسل) بسیار شیرین به رنگهای گوناگون بیرون میآید که شفابخش بیماریهای انسانهاست و در آن نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند.
مرحوم راغب اصفهانی معنای لغوی «وحی» را چنین بیان کردند:
«وحی در لغت به معنای اشاره سریع است و این اشاره گاهی با سخنی رمزی یا اشارهای و یا نوشتهای صورت میگیرد. قرآن کریم از الهام غریزی حیوانات و الهام فطری انسانها به وحی تعبیر کرده است که البته مهمترین کاربرد وحی در قرآن، در همان ارتباط و اتصال پنهانی خداوند با پیامبران میشود نام برد.»
بنابراین وحی به زنبور عسل به معنای نوعی الهام غریزی است. مرحوم علامه طباطبایی (ره) فرمود: «وحی به زنبور عسل به معنای الهام غریزی است که خدای متعال در نهادش گذاشته است.»
حشرات دیگر نیز از الهام برخوردار هستند. به عنوان مثال زندگی جمعی مورچگان قواعدی دارد که همگی ملزم به رعایت آن قوانین هستند و این نوعی الهام الهی است. اما خداوند در رابطه با مورچه از واژه الهام و وحی استفاده نکرده است. تنها حشرهای که نام آن در قرآن ذکر شده و تعبیر وحی در رابطه با آن بکار برده شده، زنبور عسل است. سه علت برای بکار بردن واژه وحی برای زنبور عسل ذکر کردهاند:
1- ویژگی مسکن: زنبور عسل برای ساختن لانه هیچ صدمهای به طبیعت وارد نمیسازد، نه زمین را حفر مینماید و نه درختی را سوراخ میکند و نه حتی سوراخی را که برای لانه انتخاب کرده، توسعه میدهد و نه به شاخ و برگ درختان و ساقه گیاهان صدمه وارد مینماید.
2- ویژگی تغذیه: غذای طبیعی این حشره، شیره گلهاست که اگر زنبورها این شیرهها را صرف تغذیه خود نکنند با پژمرده شدن گلها، رو به نابودی خواهند نهاد. افزون بر این زنبور عسل در تغذیه خود نه تنها هیچ نقصی بر منابع طبیعی مورد نیاز انسان وارد نمیسازد بلکه تغذیه آنها موجب گرده افشانی و باروری مزارع و درختان نیز میگردد. این در حالی است که پرندگان و حیوانات برای تغذیه خود گاهی بخشی از منابع طبیعی انسانها را نابود میسازند.
3- ویژگی محصول: غذای مازاد بر نیاز این حشره به صورت مایعی شیرین، پرخاصیت و شفابخش از بدنش خارج میگردد و هیچ پرنده یا حیوان دیگری چنین محصول گوارایی که غذای کاملی برای انسان باشد، تولید نمیکند.
مورچه برخلاف زنبور عسل برای ساخت مسکن به طبیعت صدمه وارد میکنند و گاهی چوب را سوراخ میکند. موریانهها نیز چوب را سوراخ میکنند.
شاید تعبیر «وحی» ناظر به این سه خصوصیت باشد که زنبور عسل از آنها برخوردار است و به همین علت واژه «وحی» برای زنبور عسل استفاده شده است.
در این قسمت از آیه، ﴿أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ﴾ به سه مکان برای ساخت مسکن توسط زنبور عسل اشاره شده است:
1- ساخت مسکن در دل کوهها
2- ساخت مسکن بر روی درختان
3- ساخت مسکن بر روی بناهای مرتفع یا درختانی که مسقف هستند مانند درخت مو
یکی از متعلقات وحی الهی، نحوه لانه سازی زنبور عسل است. در این زمینه میتوان به سه نکته اساسی اشاره کرد:
1) لانه سازی به عنوان نخستین مأموریت: یعنی نخستین وظیفه زنبور عسل لانه سازی است. داشتن مسکن مناسب نخستین شرط ادامه حیات و به تبع آن تولید عسل بوده و یا به سبب آن است که ساختمان خانههای شش ضلعیِ زنبورهای عسل از عجیبترین برنامههای زندگی آنها و حتی شاید از ساختن خود عسل عجیبتر باشد. آنها با این ماده مومی خانه میسازند.
مومهایی که در لانه سازی زنبور عسل بکار میروند نیز خاصیتهای درمانی دارند.
2) ماده بودن زنبورهای کارگر: در داخل کندو گروههای متخلفی از زنبورها فعالیت دارند که عبارتند از ملکه، زنبورهای نر و زنبورهای کارگر. زنبورهای کارگر کوچکترین ولی فراوانترین افراد کندو هستند که تمام فعالیتهای داخل کندو از ساختن لانه، پرورش نوزاد، تولید عسل، نظافت کندو، نگهبانی از کندو و غیره به عهدهی این گروه گذاشته شده و اخیرا حشرهشناسان دریافتهاند که کارگران از لحاظ جنس، ماده هستند.
اگر دقت کرده باشید خداوند در این دو آیه از واژههای مفرد مؤنث مخاطب استفاده کرده است: ﴿وَأَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ * ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا﴾
چرا که زنبورهای کارگر همگی ماده هستند و زنبورهای نر نقشی در تولید عسل ندارند.
«ثُمَّ» در ﴿ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ﴾، فاصله زمانی مدتدار را میگویند. یعنی زنبور عسل در ابتدا وظیفه و رسالت خودش را لانه سازی و در مرحله بعد، با یک فاصله زمانی، کشف گیاهان و استخراج شیره آنان میداند. از این جهت واژه «ثُمَّ» بکار برده شده است.
3) عسل محصول گیاهان گوناگون و متنوع: جمله ﴿كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ﴾ اشاره به حقیقتی دارد که امروزه حشرهشناسان با مطالعات دقیق به آن دست یافتهاند و آن حقیقت این است که همه گیاهان و گلها مورد بهرهبرداری زنبور عسل واقع نمیگردد بلکه تنها گیاهان و گلهایی که شیرهی عسلده و به اصطلاح پولن دار هستند، مورد بهرهبرداری زنبور عسل قرار میگیرند. قرآن بدین حقیقت با جمع میان کلمهی «مِنْ» که برای تبعیض و «كُلّ» که برای عموم است، اشاره نموده و بیان داشته که تنها بعضی از گیاهان شهدِ عسل ساز دارند و زنبورها از تمام این بعض بهره میبرند.
زنبور عسل از شیرهی گیاهان مختلف استفاده میکند که در میان این گیاهان، گیاهان درمانی وجود دارد و راز شفابخشی عسل زنبور هم برخورداری شرب عسل از تنوع گیاهان درمانی است.
خداوند در ادامه آیه میفرماید: ﴿فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا﴾ چون زنبور عسل از هدایت الهی برخوردار است راههایی که طی میکند و برمیگردد، حساب شده و منظم هستند و راه را اشتباه نمیرود.
راههایی که زنبور عسل برای تهیه عسل طی مینماید، بسیار حساب شده و منظم است. زنبورشناسان با مطالعاتی که روی این حشره انجام دادهاند یه این نتیجه رسیدهاند که صبحگاهان گروهی از زنبورها که مأمور شناسایی گلها هستند از کندو بیرون میآیند و مناطق مختلف پُرگل را کشف کرده و به کندو باز میگردند و موضوع را با رقصهای دایرهوار به اطلاع زنبورهای کارگر میرسانند. آنگاه زنبورهای کارگر با اشتیاق به سمت گلها پرواز میکنند و به تلاش برای تهیه عسل میپردازند. نتیجهی آن ﴿يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ﴾، یک نوشیدنی گوارا است که از زنبور عسل بدست میآید، رنگهای مختلفی دارد که ناظر به گیاهان مختلف است. هر چه زنبور از شیرههای متنوع گیاهی استفاده کند، تأثیر درمانی آن بیشتر خواهد بود. لذا اگر زنبور از شیره ده گیاه استفاده کند، عسل به اندازه ده گیاه خاصیت دارد. چون تعبیر «شفاء» برای عسل به کار برده شده به این معناست که عسل صد در صد درمان و برای همه مزاجها مفید است. بهتر است زمینهای فراهم شود که زنبور عسل از گیاهان گوناگون که طبعهای مختلفی دارند، استفاده کند تا عسل خاصیت بیشتری داشته باشد.