درس آیات الأبدان استاد رسول باقریاصفهانی
1401/01/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/روزه درمانی /
از دیگر آیات طبی قرآن، آیه 183 سوره بقره است:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾
ای کسانی که ایمان آوردهاید روزه برای شما نوشته شده آنچنان که برای پیشینیان نوشته شده بود شاید که پرهیزکار شوید.
روزه جزء عبادات و فروعات دین است و قصد تقرب در آن شرط است. کسی نمیتواند نیت کند برای درمان بیماریها روزه بگیرد و روزهاش قابل قبول نیست. بلکه بایستی به جهت امتثال امر خداوند روزه بگیرد. اگر چه خواص درمانی دارد و روزهدار به خواص درمانی آن نائل میشود.
خواص درمانی روزه
برای روزه خواص درمانی ذکر شده است. از این جهت آیهی روزه جزو آیات طبی قرآن محسوب میشود. در روایتی معروف آمده است:
«صُومُوا تَصِحُّوا»[1]
روزه بگیرید تا سالم بمانید.
بنابراین روزه گرفتن موجب صحت و سلامتی بدن میشود. روزه گرفتن فی حد نفسه موجب میشود بدن بتواند به استراحت و تقویت اندامهایش بپردازد. چون در ماه مبارک رمضان وعدههای غذایی تبدیل به دو وعدهی سحر و افطار میشود، قلب فرصت بیشتری پیدا میکند به خودش بپردازد، قوت پیدا کند و نیاز نباشد طی دو یا سه نوبت خون را به سمت معده پمپاژ کند. در قرآن و توصیههای اهل بیت (ع) دو وعده غذا خوردن موجب اصلاح بدن میشود و سه وعده و چهار وعدهی غذایی موجب فساد بدن است.
«فَإِنَّ فِيهِ فَسَادَ الْبَدَنِ»[2]
با خوردن دو وعده غذا، بدن، معده، قلب و کبد سالم و خون شفافتر خواهد بود.
در روایات اهل بیت (ع) برای روزه، موارد درمانی ذکر شده است:
1) کاهنده هیجان خون
روزه برای تعدیل شهوت و تعدیل هیجان و غلیان خون مفید است. در روایتی از حضرت پیامبر (ص) آمده است:
«مَنْ اسْتَطَاعَ الْبَاءَةَ فَلْيَتَزَوَّجْ فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَعَلَيْهِ بِالصَّوْمِ فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ»[3]
کسی که توانایی ازدواج داشته باشد، ازدواج کند چرا که موجب فروکاستن تیزی چشم میشود و پاکدامن باقی خواهد ماند و کسی که نمیتواند ازدواج کند بر او هست که روزه بگیرد که موجب خویشتنداری او میشود.
در برخی نسخ عبارت «فَلْيُدْمِنْ الصَّوْمَ»[4] آمده به این معنا که بر روزه گرفتن مداومت داشته باشد.
براساس این روایت هیجان شهوت معلول هیجان خون و از عوارض آن است. اگر کسی میخواهد هیجان خون یا شهوتش تعدیل شود، بایستی از روزه کمک بگیرد.
در روایتی ذیل آیه ﴿وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ﴾[5] (از صبر کمک بجویید) آمده یکی از مصادیق صبر، روزه گرفتن است. اگر کسی دچار عصبانیت صفراوی و کمصبری شد، از صبر کمک بگیرد یعنی از روزه کمک بگیرد. اگر کسی هیجان خونش زیاد شد، از صبر (که همان صبر بر معصیت است) کمک بگیرد و گرسنگی را تحمل کند تا هیجان خونش کاسته شود.
در روایتی در اصول کافی آمده است:
«جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَجُلٌ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ لَيْسَ عِنْدِي طَوْلٌ فَأَنْكِحَ النِّسَاءَ فَإِلَيْكَ أَشْكُو الْعُزُوبِيَّةَ فَقَالَ وَفِّرْ شَعْرَ جَسَدِكَ وَ أَدِمِ الصِّيَامَ فَفَعَلَ فَذَهَبَ مَا بِهِ مِنَ الشَّبَقِ»[6]
مردی خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: توانایی ندارم که با زنان ازدواج کنم و به سوی تو از مجردی شکایت آوردهام. حضرت فرمودند: موهای بدنت را رها کن و بر روزه مداومت داشته باش. پس چنین کرد و هیجان شهوت او از بین رفت.
در روایت دیگری آمده است:
«شَكا رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ الْعُزوبةَ فَقَالَ: أَلَا أَخْتَصِي؟ فَقَالَ: لَا، لَيْسَ مِنَّا مَنْ خَصَى أَوِ اخْتَصَى وَلَكِنْ صُمْ وَ وَفِّرْ شَعَرَ جَسَدِكَ»[7]
مردی نزد رسول خدا (ص) از مجردی و بیهمسری اظهار ناراحتی کرد. گفت: آیا خود را اخته کنم؟ حضرت فرمودند: نه، از ما نیست کسی که اخته باشد یا خود را اخته کند ولکن روزه بدار و موی بدنت را رها کن.
براساس این روایت روزه گرفتن تسکین دهندهی هیجان خون و شهوت است.
2) برطرف کننده بلغم
در برخی روایات آمده روزه برطرف کننده بلغم است. طبع روزه عجیب است از یک طرف گرمای زیاد خون را تسکین میدهد و از طرف دیگر سردی بلغم را برطرف میکند. مزاج روزه برای فرد بلغمی، گرم و برای فردی با مزاج خون، سرد خواهد بود.
در روایتی آمده است:
«خَمْسٌ يَذْهَبْنَ بِالنِّسْيَانِ وَ يَزِدْنَ فِي اَلْحِفْظِ وَ يَذْهَبْنَ بِالْبَلْغَمِ اَلسِّوَاكُ وَ اَلصِّيَامُ وَ قِرَاءَةُ اَلْقُرْآنِ وَ اَلْعَسَلُ وَ اَللُّبَانُ»[8]
پنج چيز فراموشى را بر طرف ميكند و حافظه را زیاد میکند و بلغم را از بين مىبرد: مسواك، روزه، خواندن قرآن، عسل و كندر.
در ماه مبارک رمضان خلط گلوی بلغمی مزاجها بیشتر میشود. برخی از این موضوع ناراحت میشوند در حالی که باید خوشحال باشند. هر چه خلط بیشتری از ریه و گلو خارج شود، برای فرد مفید است و سردی بدنش کم میشود.
شدّت، حدّت و آسیب رسانی مزاج بلغم زیاد است. در روایات آمده:
«فَإِنَّهُ خَصْمٌ جَدِلٌ»[9]
بلغم دشمن ستیزهجو است.
پس اگر چیزی بتواند بلغم را برطرف کند معلوم میشود قوتش زیاد است و روزه چنین توانی دارد.
3) برطرف کننده سودا
روزه برای سودا نیز مفید است. در روایتی آمده است:
«قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ عَلَى صَوْمِ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الشَّهْرِ وَ قَالَ يَعْدِلْنَ الدَّهْرَ وَ يَذْهَبْنَ بِوَحَرِ الصَّدْرِ قُلْتُ كَيْفَ صَارَتْ هَذِهِ الْأَيَّامُ هِيَ الَّتِي تُصَامُ فَقَالَ إِنَّ مَنْ قَبْلَنَا مِنَ الْأُمَمِ إِذَا نَزَلَ عَلَيْهِمُ الْعَذَابُ نَزَلَ فِي هَذِهِ الْأَيَّامِ فَصَامَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ الْأَيَّامَ الْمَخُوفَةَ»[10]
امام صادق (ع) فرمودند: رسول خدا (ص) روحشان از بدنشان جدا شد در حالی که بر روزه گرفتن سه روز در ماه مقید بودند و میفرمودند: روزه گرفتن این سه روز با روزه گرفتن کل عمر برابری میکند و وَحَر صدر را میبرد. گفتم: چگونه روزهی این سه روز، مستحب گردیده است؟ حضرت فرمودند: هنگامی که امتهای مشمول عذاب و بلا میشدند در این سه روز بر آنان نازل میشد. رسول خدا (ص) آن روزهای هراس انگیز را روزه میداشت.
پیامبر (ص) پنج شنبه اول دهه ماه، چهارشنبه دهه وسط ماه و پنجشنبه دهه آخر ماه قمری را روزه میگرفتند.
روزه این سه روز به لحاظ معنوی ثواب بسیار زیادی دارد و به لحاظ درمانی «وَحَر صدر» را میبرد.
معانی «وَحَر» در لغت:
1- آن را غم و غصه معنا کردند که از عوارض سودا میباشد.
2- وسوسههای سینه معنا کردند.
4- کینه و اوهام و خیالات باطل هم معنا کردند.
غم و غصه، وسوسه، کینه، اوهام و خیالات باطل از عوارض سودا و عصبانیت شدید از عوارض صفرا است. بنابراین روزه این سه روز، عصبانیت صفراوی، غم و غصه، وسواس و سوء ظنهای سوداوی را برطرف میکند.
براساس روایت روزه این سه روز، درمان هول و اضطرابهای سوداوی است. این سه روز هراس انگیز است و روزه گرفتن در آنها باعث ایمنی از خوف و ترس میشود.
در پایان کتاب خصال در حدیث اربعمائه در روایتی امیر المؤمنین (ع) فرمودند:
«صَوْمُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ أَرْبِعَاءَ بَيْنَ خَمِيسَيْنِ وَ صَوْمُ شَعْبَانَ يَذْهَبُ بِوَسْوَاسِ اَلصَّدْرِ وَ بَلاَبِلِ اَلْقَلْبِ»[11]
روزه سه روز در هر ماه؛ پنجشنبه اول ماه، چهارشنبه وسط ماه و پنجشنبه آخر ماه قمری و روزه ماه شعبان وسوسه سينهها را ميبرد و پريشانى دلها را زايل ميكند.
در روایتی دیگر آمده است:
«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لِأَيِّ شَيْءٍ يُصَامُ يَوْمُ اَلْأَرْبِعَاء؟ قَالَ لِأَنَّ اَلنَّارَ خُلِقَتْ يَوْمَ اَلْأَرْبِعَاءِ»[12]
در روایت دیگری راجع به روزه چنین آمده است:
«الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ»[13]
امام صادق در روایتی فرمودند:
«إِنَّمَا يُصَامُ يَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ لِأَنَّهُ لَمْ تُعَذَّبْ أُمَّةٌ فِيمَا مَضَى إِلَّا فِي يَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ وَسَطِ الشَّهْرِ فَيُسْتَحَبُّ أَنْ يُصَامَ ذَلِكَ الْيَوْمُ»[14]
در نتیجه روزه برای مزاجهای خون، سودا، بلغم و صفرا مفید است.
در رابطه با مزاج باد، راوی گوید:
«شَكَوْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا أَلْقَى مِنَ اَلْأَوْجَاعِ وَ اَلتُّخَمِ فَقَالَ تَغَدَّ وَ تَعَشَّ وَ لاَ تَأْكُلْ بَيْنَهُمَا شَيْئاً فَإِنَّ فِيهِ فَسَادَ اَلْبَدَنِ أَ مَا سَمِعْتَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ - لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا»[15]
راوی گوید: نزد امام صادق (ع) از دردهايى كه داشتم و سوء هاضمه شکایت کردم. پس حضرت به من فرمودند: صبح زود صبحانه و شب هنگام شام بخور و بین این دو وعده، چیزی نخور که موجب فساد بدن است، آیا نشنیدهای خداوند متعال در کتابش فرمود: برای آنان دو وعده غذا مهیا میشود.
خداوند در وصف متقین فرمود: ﴿لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا﴾[16] متقیان یک ماه روزه میگیرند تا در یازده ماه دیگر متقی بمانند به این معنا که در دیگر ماههای سال مانند متقین دو وعده غذا بخورند. ما یک ماه تمرین دو وعده غذا خوردن میکنیم تا برایمان عادت شود و در طول سال بتوانیم دو وعدهای غذا بخوریم. روزه تمرینهای زیادی دارد. یکی از مصادیق تقوا دو وعده غذا خوردن است. تقوا در نهج البلاغه به این شکل معرفی شده که علاوه بر بیماریهای روحی بیماریهای جسمانی را درمان میکند.
کافران دو وعده عذاب دارند: ﴿النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا﴾[17] آنها صبح و شام بر آتش دوزخ عرضه میشوند. وقتی فرعونیان وارد برزخ مثالی میشوند دو وعده بر آنها عذاب میآورند اما در جهنم همیشه در عذاب هستند. در بهشت برین الهی نیز صبح و شب معنا ندارد و نفس هر گاه هر چه اشتها کند برایش آماده است.
خداوند نُه قسم از شهوت را به زنان و یک قسم آن را به مردان داده است. نه قسم حیا را به زنان و یک قسم آن را به مردان داد و در برابر هر شهوتی یک حیا قرار داده است. تقوا حیای انسان را زیاد میکند و حیا از مصادیق تقوا است. ما با روزه گرفتن تقوا در معنای وسیعش را به دست میآوریم اما یکی از مصادیقش دو وعده غذا خوردن است. منظور ما از روزه گرفتن این نیست که تقوا به معنای دو وعده غذا خوردن را بدست آوریم و به دیگر مراتب تقوا نرسیم.
آیت الله مصباح یزدی کتابی با عنوان «اخلاق در قرآن» دارد. ایشان فرمود: «عامترین واژه اخلاقی برّ است». تقوا مرتبه و درجهای است که باید به دست آورد. فرد ابتدا مسلمان، سپس اهل ایمان، در مرتبهای اهل یقین و در مرتبهای اهل تقوا میشود. انسان این مراحل را گام به گام طی میکند تا به مرحله تقوا برسد. تقوا درجات عالیه دارد.
تقوا واژهای عام که مقول به تشکیک است، مرتبه دارد و شامل مراتب اسلام، ایمان و یقین میشود. آیه قرآن میفرماید: یک ماه روزهداری را تمرین کنید شاید به تقوا برسید. پس معلوم نیست به تقوا برسید. روزه این قابلیت را دارد که انسان را به تقوا برساند اما هر شخصی لزوما با روزه گرفتن صد در صد به مقام تقوا نمیرسد. ممکن است حالی پیدا کند اما تبدیل به ملکه نشود.
اگر ایمان همان تقوا میبود، خداوند نمیفرمود: شاید تقوا بدست آورید. تقوا از ایمان بالاتر است. امتهای قبل از پیامبر (ص) نیز روزه میگرفتند اما تنها روزهی سکوت میگرفتند. یکی از امتیازات امت پیامبر (ص) امساک از غذا و نوشیدنیهاست. کتاب محاسن امتیازات آیین اسلام را ذکر میکند که یکی از آنها روزه با این کیفیت است. در فرهنگ اسلامی سکوتی که در روزه باید داشت، سکوت از گناه است. در روزه سکوت، فرد اصلا حرف نمیزند اما بعد از اسلام فرد روزهدار باید از گناه سکوت کند.
در نهایت آیا نمیتوان گفت این آیه طبی است؟ فقها این آیه را به عنوان آیات الأحکام بحث میکنند در حالی که آیات الأبدان هم هست.