< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدعلی ‌بهبهانی

1402/08/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه اقتصادی/ربا و بانکها /طریق بیست و نهم؛ تنبیهات

 

الطریق التاسع و العشرون: الشرکة

تنبیهات حول طریق الشرکة:

التنبیه الأول: الشرکة العقدیة بین المودع و البنک

إنّ الشرکة العقدیّة یمکن إعمالها في رابطة المودع و البنك، إلّا أنّه لابدّ من رفع بعض الإشکالات:

یک تنبیهی هست که خیلی هم لازم است. شرکت عقدیه این را در مورد مودع و بانک می‌توانید اجرا کنید. یعنی سرمایه‌گذاری که پول خود را به بانک می‌دهد در واقع شرکت عقدیه محقق می‌شود مگر اینکه برخی از اشکالات باید مرتفع شود.

منها: المنافات لماهیة الشرکة العقدیّة

إنّ الربح المعیّن في عصرنا هذا یتفاوت مقداره بحسب السنوات التي یودع المودع رأس ماله في البنك مثل الإیداع سنة واحدة و الإیداع سنتین و الإیداع خمس سنوات، و هذا ینافي ماهیة الشرکة، لأنّ الربح و النماء في عقد الشرکة لا یتفاوت بحسب السنوات المذکورة، بل الربح و النماء تابع لمقدار رأس المال.

منافات با ماهیت شرکت عقدیه دارد. ربح معینی که الان در عصر خودمان به شخص مودع پرداخت می‌کنند گاهی وقت‌ها که به میزان سنوات سرمایه‌گذاری می‌کنند متفاوت است. یعنی اگر یکسال سرمایه‌گذاری شود فلان درصد تعلق می‌گیرد، اگر سه ساله سرمایه‌گذاری شود فلان درصد تعلق می‌گیرد، اگر پنج ساله سرمایه‌گذاری شود فلان درصد تعلق می‌گیرد. این روش غلطی است و با شرکت مناسبتی ندارد. وقتی شما برای سرمایه‌گذاری 5ساله با 1ساله فرق گذاشتید و قیمت متغیر شد این به معنی شرکت نیست. مشارکت یعنی «النماء تابع للاصل»؛ شما هرچقدر سرمایه‌گذاری کردید باید در کاری که سرمایه گذاری می‌شود و سود می‌دهد بهره ببرید. اینکه نحوه را متغیر می‌کند اشکال ایجاد می‌کند. الربح و النماء تابع بمقدار رأس المال، هرچقدر نماء و ربح بوده باید تابع رأس المال باشد و نمی‌شود که بگوئیم چقدر می‌خواهی شراکت کنی، چقد کم و زیاد کنیم. این کم و زیاد کردن سود اصلا نمی‌گذارد که شرکت محقق شود و با ماهیت عقد شرکت منافات دارد. به حسب ماهیت شرکت نباید اینگونه باشد که اگر مدت زمان شراکت بیشتر باشد سود بیشتری تعلق می‌گیرد و اگر مدت زمان شراکت هم باشد سود کمتری به شما تعلق می‌گیرد این اصلا مشارکت نیست.

حالا وقتی یکی شرط می‌کند که سود بیشتری ببرد این بحث جدایی است ولی اینکه قید کنیم یکساله فلان مقدار سود، 2ساله فلان مقدار سود و ... این خلاف شراکت است و اصلا اینجا شرط هم نشد. اگر در این مدل شرط کنند که اگر سرمایه شما در این شراکت سنوات بیشتری باقی باشد سهم شرکت شما بیشتر می‌شود این همان حرف صاحب عروه است. اما اگر همچین شرطی نبود منافات دارد.

و منها: عدم توکیل المودع للبنك

إنّ الربح غالباً أزید من المقدار الذي یأخذه المودع من البنك، فلابدّ للمودع من توکیل البنك لصلح مقدار الزیادة من قبل المودع على نفسه، و لکنّا نری غالباً أو في بعض الأحیان عدم توکیل المودع البنك للمصالحة المذکورة.

ربح گاهی وقت‌ها زیادتر از مقداری است که مودع از بانک می‌گیرد. مثلا سرمایه‌گذار 20درصد می‌گیرد ولی بانک 30 درصد سود را مالک شده است. بانک خودش هم پولی برای شراکت آورده، شما هم سرمایه آوردید و جمع این سرمایه‌ها کلا 30درصد سودآوری داشته، شراکت اقتضا می‌کند هر پولی هر درصدی سود داد به مالک‌اش برسد حالا شمایی که 1 میلیارد سرمایه داشتی 300 میلیون سود را مالک شدی، بانک هم مثلا 100 هزار میلیارد سرمایه داشته و بابت هر یک میلیاردش 300 میلیون سود می‌برد، حال چرا به شما 20 درصد یا 22 درصد یا 17 درصد سود می‌دهد؟ شراکت این بود که سود نسبت به مقدار سرمایه تقسیم شود ولی بانک در ازای سود حاصله از جمع سرمایه‌ها که 30درصد است به شما 22 درصد پرداخت می‌کند، این 8 درصد چه می‌شود که به سرمایه گذار پرداخت نشده؟

ربح غالبا بیشتر از مقداری است که مودع از بانک دریافت می‌کند فلابد من مودع من توکیل البنک، اینجا بانک برای اینکه این پول را بردارد شما باید بانک را وکیل کنید للصلح مقدار زیادت من قِبَلِ مودع علی نفسه. آن مقداری که زیاد است را بانک از طرف مودع برای خودش صلح می‌کند. یعنی همان 8درصدی که بانک پرداخت نمی‌کند را با صلح مالک می‌شود.

«لکنّا نری غالباً أو في بعض الأحیان عدم توکیل المودع البنك للمصالحة المذکورة». بعضی اوقات می‌بینیم در برخی از شرایط بانکی چنین مصالحه‌ای یافت نمی‌شود. حتما باید این مساله مصالحه باشد همچنان که در مضاربه هم همین را گفتیم.

شاگرد: وکالت در صلح را هم بدهند خود صلح را انجام نمی‌دهند. مثلا کسی نیست که قراردادها را بررسی کند و مصالحه ها را انجام دهد.

استاد: وقتی مامور بانک سود شما را واریز می‌کند، از طرفی هم وکالت را برای کل سیستم بانکی از شما بگیرند، زمانی که پول را به حساب شما واریز می‌کنند مصالحه هم صورت می‌گیرد. مثلا این بحث هم هست که آیا می‌شود شما از یک عده‌ای وکالت داشته باشید و به همه این‌ها 20درصد سود پرداخت می‌کنید، تتمه این‌ها را با خودم صلح کردم.

رسیدیم به تنبیه دوم:

التبیه الثاني: الشرکة العقدیة بین البنك والعامل

إنّ الشرکة العقدیّة لا تنفع في رابطة البنك و العامل، لأنّ العامل لا یرید أن یبیع سهامه من البنك حتّی یشارکه في المعمل أو المصنع بل یرید الإقراض من البنك بصورة غیر ربویة.

اینجا عبارتی نوشته‌ام «إن الشرکة العقدیة قد لا تنفع فی رابطة البنک و العامل»؛ چون عامل «قد لا یرید أن یبیع السهامه البنک»؛. گاهی وقت‌ها این شرکت عقدیه را عامل نمی‌خواهد چون نمی‌خواهد سهام خودش را به بانک بفروشد و به نفع بانک هست که این سهام را بخرد ولی بالاخره برخی نمی‌فروشند و از بانک وام می‌گیرند یا قرض می‌گیرند، جهاتی هم دارد گاهی وقت‌ها دست‌اش بسته می‌شود یعنی می‌خواهد یک کاری انجام دهد می‌گویند این برای بانک است شما کاره‌ای نیستید.

البته بعض جاها هم به نفع طرف است مثلا شرکت در حال ورشکستگی است، یا بدهی و زیان انباشته دارد، شراکت با بانک به نفع طرف می‌شود و از ورشکستگی خارج می‌شود یا بدهی خود را جبران می‌کند. باید همه جوانب را سنجید چرا که در برخی موارد شراکت با بانک به نفع سرمایه‌دار و گاهی وقت‌ها به نفع نیست. مثلا از یک شرکت دیگری مواد اولیه می‌خرد، شرکت فروشنده به حساب اینکه مثلا 80 درصد سهام کارخانه برای بانک است با خیال راحت معامله می‌کند، چک می‌گیرد، مواد اولیه را مدت‌دار می‌فروشد که اینجا به نفع است. یا سرمایه دار برای خرید مراجعه می‌کند و از او طلب سند کارخانه را می‌کنند که سند در گرو بانک است اینجا به نفع نمی‌شود و مثال‌هایی از این قبیل.

«لأن العامل قد لا یرید أی یبیع سهامه من البنک»؛ (گاهی وقت‌ها اینگونه است که عامل نمی‌خواهد سهام خودش را به بانک بفروشد) «قد لا تنفع بی رابطة البنک والعامل»؛ (گاهی وقت‌ها فایده ندارد چون عامل نمی‌خواهد بفروشد) «حتی یشترکه فی المعمل اول مصنع بل یرید الاقراض من البنک بصورة غیر الربویة»؛ (این دو نوع مثال را حتما باید ذکر کرد) «ولکن لابد للبنک من توکیل العامل فی شراع سهام البنک حتی لا یخاف من شرکة البنک»؛ (نباید ترسی داشته باشد که من با بانک شریک شدم بلایی سرم نیاید) «فإن العامل فیما إذا التفق مع البنک فی عقد الشرکة بنسبة الی العمعل و المصنع مثلا لا یکون مالکا له مطلقا ولذا یکون محدودا فی اختیاراته».

التنبیه الثالث: الشرکة العقدیة في المعاملات السوقیّة

إنّ هذا الطریق بعنوان بدیل للمضاربة ینفعنا جدّاً في المعاملات السوقیّة،.

«إن هذه الطریق من عنوان البدیل للمضاربة ینفعنا جدا فی المعاملات الصوری». (این به عنوان یک بدیل برای مضاربه است. چرا که در مضاربه خیلی اوقات موفق نیستیم. بانک الان با طریق مضاربه کار انجام می‌دهند ولی در کشورهای خارجی مضاربه را فقط در شراکت بالاولویت انجام می‌دهند حتی در وام مسکن هم شراکت می‌کنند یعنی یک مقداری از خانه را می‌خرند بعد شما از بانک می‌خرید.) «ولکن لابد من الامرین المتقدمین المکملین فی باب المضاربة»؛ (این دو امری که قبلا در باب مضاربه گفتیم باید بیایند)

و لکن لابدّ من الأمرین المتقدّمین المکمّلین في باب المضاربة:

دو امر در مضاربه:

الأول:

إذا کان الربح الواقعي أکثر من المقدار المعیّن الذي یأخذه المودع من العامل فلابدّ من توکیل المودع للعامل في مصالحة الزیادة على نفسه، حتّی لا یکون العامل مدیوناً للمود

ربح واقعی اگر اکثر از مقدار معین شد که مودع اخذ می‌کند، «فلابد من توکیل المودع للعامل لمصالحة الزیادة فی نفسه»؛ (مودع باید به عامل بگوید این مقدار زیادی را با خودت مصالحه کن تا عامل مدیون مودع نشود)

الثاني:

إذا کان الربح الواقعي أقلّ من المقدار المعیّن الذي یأخذه المودع من العامل، فلابدّ من اشتراط التدارك الخارجي بأن یزید في الربح الواقعي من کیسه حتّی یبلغ المقدار المعیّن المذکور.

«إذا کان ربح الواقعی اقل من المقدار المعین»؛ (ربح واقعی کمتر از چیزی است که به شما پرداخت می‌کند) «فلابد من اشتراط التدارک الخارجی»؛ مثل فتوای مرحوم اصفهانی «بأن یزید في الربح الواقعي من کیسه حتّی یبلغ المقدار المعیّن المذکور»؛ (ضمن مضاربه وشرکت قرارداد نبندند و ضمن یک عقد لازم دیگری قرارداد بسته شود و هرچه سود حاصل شد همان را بگیرد. یعنی اگر در مضاربه من 15درصد سود می‌برم ضمن این بیع شرط می‌کنم که 5درصد را هم از جیب خودت بدهی.) مثلا یک چیزی را با بانک صلح بکنید و بگوئید در عوض اگر سود من از 20 در صد کم شد در عوض این صلح شما آن مبلغ را به من بدهید تا من 20درصد را داشته باشیم.

می‌تواند در ضمن شرط هم باشد و می‌تواند در ضمن صلح هم باشد. «و یمکن أن یصالح مع البنک بأن یاتی للبنک مبلغا بعنوان الصلح بعوض تدارک ما یبقی من الربح المعین بتوسط البنک بعنوان الصلح ایضا».

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo