< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدهاشم حسینی‌بوشهری

1400/03/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فصل في ما يكره على الجنب/ الأول: الأکل و الشرب/

 

فصل في ما يكره على الجنب و هي أُمور؛

الأوّل: الأكل و الشرب و يرتفع كراهتهما بالوضوء أو غسل اليدين و المضمضة و الاستنشاق أو غسل اليدين فقط؛

الثاني: قراءة ما زاد على سبع آيات من القرآن ما عدا العزائم و قراءة ما زاد على السبعين أشدّ كراهة؛

الثالث: مسّ ما عدا خطّ المصحف من الجلد و الأوراق و الحواشي و ما بين السطور؛

الرابع: النوم إلّا أن يتوضّأ أو يتيمّم إن لم يكن له الماء بدلًا عن الغسل؛

الخامس: الخضاب، رجلًا كان أو امرأة و كذا يكره للمختضب قبل أن يأخذ اللون إجناب نفسه؛

السادس: التدهين؛

السابع: الجماع إذا كان جنابته بالاحتلام؛

الثامن: حمل المصحف؛

التاسع: تعليق المصحف[1] .

نکته: در این بحث اجمالی از چیزهایی که بر جنب مکروه است، ذکر می‌شود و تفصیل این بحث در جلد چهارمِ شرح عروة الوثقی که مرحوم آقا شیخ مرتضی حائری (ره) نوشته است، آمده است.

اولین مورد از مواردی که بر جنب مکروه است، خوردن و آشامیدن است. البته کراهت خوردن و آشامیدن با حالت جنابت، با وضو گرفتن یا شستن دو دست و مضمضه (آب در دهان گرداندن) و استنشاق (آب در بینی گرداندن) یا شستن دو دست به تنهایی برطرف می‌شود؛

دومین مورد، خواندن بیشتر از هفت آیه از آیات قرآن، غیر از آیات سجده‌دار [که سجده واجب دارند و خواندن آنها حرام است،] می‌باشد و خواندن بیشتر از هفتاد آیه از کراهت شدیدتری برخوردار است؛

سومین مورد، مسح غیر از خط قرآن [که مسح آن بر جنب حرام است]؛ از جلد، ورقه‌ها، حواشی و ما بین سطور است؛

چهارمین مورد، خواب است، مگر اینکه شخص جنب وضو بگیرد یا اگر آب در اختیار نداشته باشد، تیمّم بدل از غُسل انجام بدهد؛

پنجمین مورد، خضاب کردن است و فرقی نمی‌کند که خضاب کننده مرد باشد یا زن باشد و همچنین، مکروه است که خضاب کننده، قبل از اینکه محل خضاب رنگ بگیرد، خودش را جنب کند؛

ششمین مورد، روغن‌مالی است؛

هفتمین مورد، جماع است، در صورتی که جنابت آن شخص از راه احتلام باشد؛

هشتمین مورد، حمل و جابجا کردن قرآن است؛

نهمین مورد، معلق قرار دادنِ قرآن و آویزان کردن قرآن از بدن یا لباس است.

روایاتی در رابطه با امور مذکور، وارد شده‌اند که مرحوم شیخ حر عاملی (ره) در کتاب وسائل الشیعة، جلد اول، کتاب الطهارة، ابواب یازده، دوازده، نوزده، بیست، بیست و یکم و بیست و پنجم از ابواب جنابت و همچنین، جلد چهارم، کتاب الصلاة، باب47 از ابواب قراءة قرآن به این روایات اشاره کرده است.

البته اگر اجتنابِ از روی کراهت از بعضی از موارد مذکور، از باب قصد ورود باشد، یعنی گفته شود که شارع، به کراهت در این موارد حکم کرده است، گفته می‌شود که چنین اسنادی مشکل است چون نص معتبری وارد نشده است که بتوان روی آن حساب کرد و بعضی از مواردی که مرحوم سید (ره) آنها را برطرف کننده کراهت دانسته است نیز در نص و روایت معتبری نیامده است.

مرحوم صاحب جواهر (ره) در رابطه با کراهت اکل و شرب فرموده است: «بلا خلاف أجده بين الطائفة، بل في الغنية الإجماع عليه و نسبه في التذكرة إلى علمائنا و ما في الفقيه و الهداية من التعبير عن ذلك بلفظ (لا يجوز) محمول على الكراهة كما يشعر به تعليلهما بمخافة البرص و كذا ما في المقنع من النهي عن الأكل و الشرب للتعليل المذكور»[2] .

ایشان فرموده است که خلافی در کراهت اکل و شرب بر جنب، بین طایفه شیعه اثنی عشریه نیست، بلکه در غنیه بر این مطلب ادعای اجماع شده است و مرحوم علامه (ره) نیز در تذکره این مطلب را به علمای شیعه نسبت داده است و آنچه با تعبیر «لایجوز» در فقیه و هدایة آمده است، بر کراهت حمل می‌شود، کما اینکه تعلیلشان به خوف بَرَص، بر کراهت دلالت می‌کند [، چون در بعضی از روایات آمده است که اکل و شرب؛ با حالت جنابت، خوف برص و پیسی را در پی دارد] و همچنین، آنچه که از نهی از اکل و شرب به خاطر تعلیل مذکور، در مقنع آمده است.

دلیل اصلی کراهت اکل و شرب، روایاتی از جلمه روایات ذیل‌اند؛

روایت اول: صحیحه حلبی: عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ (ع)؛ قَالَ: «إِذَا كَانَ الرَّجُلُ جُنُباً لَمْ يَأْكُلْ وَ لَمْ يَشْرَبْ حَتَّى يَتَوَضَّأَ»[3] .

روایت دوم: عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي حَدِيثٍ؛ قَالَ: «لَا يَذُوقُ الْجُنُبُ شَيْئاً حَتَّى يَغْسِلَ يَدَيْهِ وَ يَتَمَضْمَضَ فَإِنَّهُ يُخَافُ مِنْهُ الْوَضَحُ»[4] .

«وَضَح»، کنایه از بَرَص و پیسی است.

روایت سوم: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) فِي حَدِيثِ الْمَنَاهِي؛ قَالَ: «نَهَى رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَنِ الْأَكْلِ عَلَى الْجَنَابَةِ» وَ قَالَ: «إِنَّهُ يُورِثُ الْفَقْرَ»[5] .

روایت چهارم: عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي حَدِيثٍ؛ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): أَ يَأْكُلُ الْجُنُبُ قَبْلَ أَنْ يَتَوَضَّأَ؟ قَال:َ« إِنَّا لَنَكْسَلُ وَ لَكِنْ لِيَغْسِلْ يَدَهُ فَالْوُضُوءُ أَفْضَلُ»[6] .

 

فصل فی أحكام غسل الجنابة

غسل الجنابة مستحبّ نفسيّ و واجب غيريّ للغايات الواجبة و مستحبّ غيري للغايات المستحبّة و القول بوجوبه النفسي ضعيف...[7] .

مرحوم سید (ره) نوشته است که غسل جنابت، مستحب نفسی است و برای غایات واجب [، مثل نماز]، جنبه واجب غیری پیدا می‌کند و برای غایات مستحب [، مثل نوافل]، جنبه استحباب غیری پیدا می‌کند و قول به وجوب نفسیِ غسل جنابت، ضعیف است.

بحثی در محبوبت غسل جنابت در شرع مقدس اسلام نیست. خداوند متعال فرموده است: ﴿...إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴾[8] ؛ خداوند متعال توبه کنندگان و متطهّرین را دوست می‌دارد. بنابراین، غسل جنابت نزد خداوند متعال محبوب است و دلیل این محبوبیت، این است که غسل جنابت، طهارت محسوب می‌شود و کسی که غسل جنابت انجام می‌دهد، متطهّر و پاکیزه می‌شود.

آیا غسل جنابت، محبوبیت نفسی دارد یا محبوبیت غیری دارد؟

معروف و مشهور این است که غسل جنابت، واجب غیری است، لکن مرحوم ابن حمزه (ره) از متقدّمین، مرحوم علّامه (ره) از متوسطین، مرحوم اردبیلی (ره)، مرحوم صاحب مدارک (ره) و مرحوم صاحب ذخیره (ره) از متأخرین مخالف این سخن می‌باشند.


[1] سید محمدکاظم، طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص292.
[2] محمد حسن، نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام‌، ج3، ص64.
[3] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، ابواب الجنابة، باب20، ص219، ح4.
[4] همان، ح2.
[5] همان، ح5.
[6] همان، ص220، ح7.
[7] سید محمدکاظم، طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص293.
[8] «البقرة»:222.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo