< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدهاشم حسینی بوشهری

99/12/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فصلٌ فیما یحرم علی الجنب/ امر سوم/ مکث و توقف در سایر مساجد

الثالث: المكث في سائر المساجد بل مطلق الدخول فيها على غير وجه المرور و أمّا المرور فيها بأن يدخل من باب و يخرج من آخر فلا بأس به و كذا الدخول بقصد أخذ شي‌ء منها فإنه لا بأس به و المشاهد كالمساجد في حرمة المكث فيها[1] .

به نظر مرحوم سید (ره)، سومین مورد از مواردی که بر جنب حرام است، مکث در سایر مساجد است، بلکه مطلق دخول در این مساجد که عبور و گذشتن از مسجد نباشد بر جنب حرام است و اما گذشتن و عبور از این مساجد؛ به این نحو که از یک در داخل شود و از در دیگر خارج شود، اشکالی ندارد، همچنین دخول جُنب در مسجد، به قصد برداشتن چیزی از آن، اشکالی ندارد. مشاهد مشرفه در حرمت مکث در آنها، همانند مساجد می‌باشند.

ادله حرمت توقف جُنب در مساجد

حرمت مکث و توقف جنب در مساجد از اموری است که اختلافی در آن نیست.

دلیل اول: آیه ذیل

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَقْرَبُوا الصَّلاَةَ وَ أَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَ لاَ جُنُباً إِلاَّ عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا﴾[2] .

گفته‌اند که به قرینه اخبار مفسره‌ای که در این رابطه وارد شده‌اند، مراد از صلاة، مکان نماز است و «عابری سبیل» قرینه بر این است که منظور از صلاة، مکان نماز است چون عبور و مرور در رابطه با خودِ نماز معنا ندارد، بلکه عبور و مرور در رابطه با مکان نماز معنا پیدا می‌کند، بنابراین، منظور از «لا تقربوا الصلاة»، «لا تقربوا مکان الصلاة» است که مسجد می‌باشد.

بنابراین، از آیه مذکور، هم حرمت مکث و توقف جنب در مساجد استفاده می‌شود و هم بر حرمت اصل دخول در مسجد دلالت دارد، مگر اینکه جُنب بخواهد از مسجد عبور کند.

دلیل دوم: روایات

روایت اول: صحیحه زراره و محمد بن مسلم: عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع)؛ قَالا: قُلْنَا لَهُ: الْحَائِضُ وَ الْجُنُبُ يَدْخُلَانِ الْمَسْجِدَ أَمْ لَا قَالَ: «الْحَائِضُ وَ الْجُنُبُ لَا يَدْخُلَانِ الْمَسْجِدَ إِلَّا مُجْتَازَيْنِ، إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ: " وَ لا جُنُباً إِلّا عابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا"». [3]

«اجتیاز» به معنای این است که حائض و جنب اجازه عبور از مسجد را دارند.

روایت دوم: صحیحه جمیل: عَنْ جَمِيلٍ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْجُنُبِ يَجْلِسُ فِي الْمَسَاجِدِ، قَالَ: «لَا وَ لَكِنْ يَمُرُّ فِيهَا كُلِّهَا إِلَّا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ وَ مَسْجِدَ الرَّسُولِ (ص)».[4]

روایت سوم: صحیحه محمد بن مسلم: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ؛ قَالَ‌: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) فِي حَدِيثِ الْجُنُبِ وَ الْحَائِضِ: «وَ يَدْخُلَانِ الْمَسْجِدَ مُجْتَازَيْنِ وَ لَا يَقْعُدَانِ فِيهِ وَ لَا يَقْرَبَانِ الْمَسْجِدَيْنِ الْحَرَمَيْنِ»[5] .

از این سه روایت استفاده می‌شود که مکث و دخول جُنب در سایر مساجد [؛ همانند مکث و دخول در مسجد الحرام و مسجد النبی (ص)] حرام است و فقط عبور و گذشتن جُنب از سایر مساجد جایز است.

نظر مرحوم سلّار (ره) درباره حکم دخول جنب در مساجد

همان‌طور که عرض شد در حرمت دخول جنب در مساجد و توقف او در مساجد اختلافی نیست مگر آنچه که به مرحوم سلّار (ره) نسبت داده شده است، مبنی بر اینکه ایشان کراهت دخولِ جنب در مساجد را قائل شده است[6] و شاید مستند ایشان، روایات ذیل باشند؛

روایت اول: عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو وَ أَنَسِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ (ع) فِي وَصِيَّةِ النَّبِيِّ (ص) لِعَلِيٍّ (ع): «إِنَّ اللَّهَ كَرِهَ لِأُمَّتِيَ الْعَبَثَ فِي الصَّلَاةِ إِلَى أَنْ قَالَ: وَ إِتْيَانَ الْمَسَاجِدِ جُنُباً»[7] .

گفته‌اند که «و اتیان المساجد جنبا» بر «العبث فی الصلاة» عطف شده است، یعنی خداوند متعال دخول در مساجد را نیز بر جنب مکروه قرار داده است.

روایت دوم: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «سِتَّةٌ كَرِهَهَا اللَّهُ لِي فَكَرِهْتُهَا لِلْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِي وَ لْتَكْرَهْهَا الْأَئِمَّةُ لِأَتْبَاعِهِمُ: الْعَبَثُ فِي الصَّلَاةِ وَ الْمَنُّ بَعْدَ الصَّدَقَةِ وَ الرَّفَثُ فِي الصَّوْمِ وَ الضَّحِكُ بَيْنَ الْقُبُورِ وَ التَّطَلُّعُ فِي الدُّورِ وَ إِتْيَانُ الْمَسَاجِدِ جُنُباً»[8] .

اشکال بر استدلال به روایات مذکور

اشکالی که بر استدلال به این دو روایت وارد است، این است که کراهتی که در لسان ائمه (ع) آمده است، کراهت مصطلحِ نزد فقها که یکی از احکام خمسه است، نیست، بلکه منظور از آن، کراهت لغوی به معنای مبغوضیت و حرمت است و این سخن را بعضی از مذکوراتِ در روایت دوم که حرام می‌باشند، تأیید می‌کند چون مواردی از روایت دوم، مثل «تطلّع فی الدور»؛ چشم چرانی در خانه‌های مردم، «الرفث فی الصوم»؛ هم‌بستر شدن با همسر در روز ماه رمضان و «المنّ بعد الصدقة»؛ منت گذاشتن بعد از صدقه دادن، حرام می‌باشند و خود این موارد، مؤید این مطلب‌اند که منظور از کراهت در این روایت، حرمت و مبغوضیت است و معنای اصطلاحی کراهت، مدّ نظر نیست.


[6] المراسم العلوية و الأحكام النبوية في الفقه الإمامي‌، حمزة بن عبدالعزیز، سلّار، دیلمی، ج1، ص42.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo