< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1401/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/صلوة المسافر /لَوْ صَلّی الْمُسافِرُ بَعْدَ تَحَقُّقِ شَرائِطِ الْقَصْرِ

مَسأله:

لَوْ صَلّی الْمُسافِرُ بَعْدَ تَحَقُّقِ شَرائِطِ الْقَصْرِ تَماماً؛ فَإمّا أنْ یَکُونَ‌ عالِماً بِالْحُکْمِ وَ الْمَوضُوعِ أوْ جاهِلاً بِهِما أوْ بِأحَدِهِما أوْ ناسِیاً، فَإنْ کانَ عالِماً بِالْحُکْمِ وَ الْمَوضُوعِ عامِداً فِی غَیْرِ الْأِماکنِ الْأربَعَةِ بَطَلَتْ صَلاتُهُ وَ وَجَبَ عَلَیهِ‌ الْإعادَةِ فِی الْوَقْتِ وَ الْقَضاءِ فِی خارِجِهِ، وَ إنْ کانَ جاهِلاً بِأصْلِ الْحُکْمِ وَ أنَّ حُکْمَ الْمُسافِرِ التَّقْصِیرُ لَمْ یَجِبْ عَلَیْهِ الْإعادَةِ فَضْلاً عَنِ الْقَضاءِ وَ أمّا إِنْ کانَ عالِماً بِأَصْلِ الْحُکْمِ وَجاهِلاً بِبَعْضِ الْخُصوصِیّاتِ مِثْلَ أنَّ السَّفَرَ إِلی أَرْبَعَةِ فَراسِخَ مَعَ قَصْدِ الرُّجُوْعِ یُوجِبُ الْقَصْرَ أوْ أنَّ الْمَسافَةَ ثَمانِیَةٌ، أوْ أنَّ کَثِیْرَ السَّفَرِ إذا أَقامَ فِی بَلَدِهِ أوْ غَیْرِهِ عَشَرَةَ أیّامٍ یُقَصِّرُ فِی السَّفَرِ الْأوّلِ، أوْ أنَّ الْعاصِیَ بِسَفَرِهِ إِذا رَجَعَ إِلی ‌الطّاعَةِ یُقَصِّرُ وَ نَحْوَ ذلِک وَ أَتَمَّ، وَجَبَ عَلَیهِ الْإِعادَةِ فِی الْوَقْتِ وَ الْقَضاءِ فِی ‌خارِجِهِ، وَ کَذا إِذا کانَ عالِماً بِالْحُکْمِ جاهِلاً بِالْمُوضُوعِ، کَما إِذا تَخَیَّلَ عَدَمَ کَونِ مَقْصَدِهِ مَسافَةً مَعَ کَوْنِهِ مَسافَةً، فَإِنّهُ لَوْ أَتَمَّ وَجَبَ عَلَیْهِ الْإِعادَةُ أوِ الْقَضاءُ، وَ أمّا إذا کانَ ناسِیاً لِسَفَرِهِ، أوْ أنَّ حُکْمَ السَّفَرِ القَصْرُ فَأتَمَّ، فَإنْ تَذَکَّرَ فِی الْوَقْتِ وَجَبَ عَلَیْهِ الْإعادَةُ، وَ إنْ لَمْ یُعِدْ وَجَبَ عَلیْهِ الْقَضاءُ فِیْ خارِجِ الْوَقْتِ، وَ إنْ تَذَکَّرَ بَعْدَ خُرُوجِ الْوَقْتِ لا یَجِبُ عَلَیْهِ الْقَضاءُ.

(اگر مسافر بعد از تحقق شرایط قصر، نماز را تمام به جا آورد چند صورت پیدا می کند: این که عالمِ به حکم و موضوع است یا این که جاهلِ به حکم و موضوع یا یکی از آن ها است یا این که در اثر نسیان نماز را تمام خوانده است، پس اگر عالم به حکم و موضوع بوده و عمداً در غیر اماکن اربعه نماز را تمام خوانده است، باطل است و واجب است در وقت، اعاده و در خارج وقت، قضا نماید و چنانچه جاهلِ به اصل حکم باشد و نمی داند که حکم مسافر قصر است واجب نیست بر او عاده تا چه رسد به قضا آن و اما اگر عالم به اصل حکم و جاهل به بعضی خصوصیات است از قبیل این که نمی داند سفری که چهار فرسخ باشد و قصد رجوع هم دارد(مسافت تلفیقی) موجب قصر نماز است یا این که مسافت امتدادی هشت فرسخ می باشد یا این که کثیر السفر هرگاه در شهر خودش یا غیر آن ده روز اقامت کند نمازش در نخستین سفری که می رود قصر است یا این که هرگاه شخصی سفر معصیت برود و در بین سفر به طاعت برگردد نمازش قصر می شود و امثال این ها، فلذا نماز را تمام به جا آورد، واجب است در وقت، اعاده و در خارج وقت، قضا نماید و چنانچه عالم به حکم و جاهل نسبت به موضوع است مانند این که تصور می کرد مقصدش در حد مسافت نیست در حالی که به حد مسافت باشد، اگر نماز را تمام بخواند بر او واجب است در وقت، اعاده و در خارج وقت، قضا نماید و اما اگر فراموش کند مسافر است یا حکم سفر را فراموش نمایند و نماز را تمام بخواند چنانچه در وقت متذکر شود، اعاده بر او واجب است و اگر اعاده نکرد واجب است در خارج وقت، قضا نماید و چنانچه بعد از خروج وقت متذکر شد قضا بر او واجب نمی باشد).

در فرض اول که عالماً عامداً در سفر نماز را تمام خوانده است مقتضای قاعده اولیه بطلان چنین نمازی است، حتی اگر روایت و نصّی هم در این مورد موجود نبود، از دو جهت:

اول: منافات آن با قصد قربت که در صحت عبادت معتبر است، زیرا امکان ندارد تقرب در حالی که علم دارد که عملش خلاف واقع است و نه تنها امر به آن تعلق نگرفته، بلکه نوعی تشریع محرم است.

دوم: اینکه اتمام نماز زیادتی در فریضه است، با توجه به اینکه عالماً عامداً انجام گرفته و طبعاً عموم روایت ابو بصیر از امام صادق(ع) «مَن زادَ فِی صَلاتِهِ فَعَلَیهِ الاِعادَةِ[1] » شامل آن است.

فلذا مرحوم صاحب جواهرره وجوب اعاده چنین نمازی را «بِلا خِلافٍ اَجِدُهُ» دانسته و از بسیاری از اعاظم نقل اجماع نموده است.

مضافاً بر این که در خصوص مورد هم، نصوص معتبره، صریحاً دلالت بر بطلان چنین نمازی دارد:

صحیحه زراره و محمد بن مسلم:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَا قُلْنَا لِأَبِی جَعْفَرٍ ع رَجُلٌ صَلَّی فِی السَّفَرِ أَرْبَعاً أَ یُعِیدُ أَمْ لَا قَالَ إِنْ کَانَ قُرِئَتْ عَلَیْهِ آیَةُ التَّقْصِیرِ وَ فُسِّرَتْ لَهُ فَصَلَّی أَرْبَعاً أَعَادَ وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ قُرِئَتْ عَلَیْهِ وَ لَمْ یَعْلَمْهَا فَلَا إِعَادَةَ عَلَیْهِ[2] .

ترجمه:

(زراره و محمد بن مسلم نقل کرده‌اند که به امام باقر(ع) گفتیم: شخصی در سفر نماز را چهار رکعت خوانده است آیا اعاده کند یا نه؟ فرمود: اگر آیه تقصیر بر او خوانده شده و برایش تفسیر شده سپس نماز را چهار رکعتی به جا آورده بایستی اعاده نماید و اگر بر او قرائت نشده و آن را نمی داند پس اعاده بر او نخواهد بود).

صحیحه حلبی:

بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع صَلَّیْتُ الظُّهْرَ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ وَ أَنَا فِی سَفَرٍ قَالَ أَعِدْ[3] .

ترجمه:

(حلبی نقل کرده است که به امام صادق(ع) گفتم: نماز ظهر را در سفر چهار رکعت خواندم. فرمود: اعاده کن).

خبر اعمش:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِی حَدِیثِ شَرَائِعِ الدِّینِ قَالَ وَ التَّقْصِیرُ فِی ثَمَانِیَةِ فَرَاسِخَ وَ هُوَ بَرِیدَانِ وَ إِذَا قَصَّرْتَ أَفْطَرْتَ وَ مَنْ لَمْ یُقَصِّرْ فِی السَّفَرِ لَمْ تُجْزِ صَلَاتُهُ لِأَنَّهُ قَدْ زَادَ فِی فَرْضِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ[4] .

ترجمه:

(اعمش در حدیث شرایع الاسلام از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود: قصر نماز در صورتی است که مسافت هشت فرسخ یعنی دو برید باشد و هرگاه نماز را قصر نمائی روزه را هم بایستی افطار کنی و کسی که در سفر قصر نکند نمازش مجزی نیست زیرا که بر واجب الهی افزوده است).

ممکن است توهّم شود که صحیحه عیص بن القاسم با نصوص مزبور معارض است:

صحیحه عیص بن القاسم:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ صَلَّی وَ هُوَ مُسَافِرٌ فَأَتَمَّ الصَّلَاةَ قَالَ إِنْ کَانَ فِی وَقْتٍ فَلْیُعِدْ وَ إِنْ کَانَ الْوَقْتُ قَدْ مَضَی فَلَا[5] .

ترجمه:

(عیص بن القاسم نقل کرده است که از امام صادق(ع) سوال کردم راجع به شخصی که نماز را تمام خوانده در حالی که مسافر بوده است؟ فرمود: اگر در وقت بوده، اعاده نماید و اگر در خارج وقت بوده پس لازم نیست).

در ردِّ توهّمِ تعارضِ صحیحه عیص بن القاسم با نصوص معتبره گذشته گوئیم صحیحه عیص بن القاسم حمل بر مورد نسیان می شود، همانطور که در صحیحه ابوبصیر بر آن تصریح گردیده است:

صحیحه ابوبصیر:

وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سُوَیْدٍ الْقَلَّاءِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَنْسَی فَیُصَلِّی فِی السَّفَرِ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ قَالَ إِنْ ذَکَرَ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ فَلْیُعِدْ وَ إِنْ لَمْ یَذْکُرْ حَتَّی یَمْضِیَ ذَلِکَ الْیَوْمُ فَلَا إِعَادَةَ عَلَیْهِ[6] .

ترجمه:

(ابوبصیر نقل کرده است که از امام صادق(ع) سوال کردن در مورد شخصی که فراموش کرده و در سفر چهار رکعت خوانده است، فرمود: اگر در همان روز متذکر شد پس اعاده نماید و اگر متذکر نشد تا آن روز گذشت پس اعاده ای بر او نمی باشد).

و در فرضی که جاهل به اصل حکم است و نمی داند حکم مسافر قصر است و مصنف متذکر شدند که بر چنین فردی اعاده واجب نیست تا چه رسد به قضا از آن که طبعاً واجب نمی باشد.

صاحب جواهرره :

وَ لَوْ کانَ قَدْ اَتَمَّ صَلاتَهُ جاهِلاً بِاَنَّ حُکْمَ الْمُسافِرِ التَّقْصِیرُ فَلا اِعادَةَ وَ لَوْ کانَ الْوَقْتُ باقِیا لِلصَّحِیحِ السَّابِقِ (صحیحه زراره و محمد بن مسلم)

(صاحب جواهرره: اگر شخصی نمازش را تمام خواند در اثر جهل به این که حکم مسافر قصر است پس عادت لازم ندارد هر چند وقت هم باقی باشد به دلیل صحیحه زراره و محمد بن مسلم).

در صحیحه زراره و محمد بن مسلم تصریح شده است:

وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ قُرِئَتْ عَلَیْهِ وَ لَمْ یَعْلَمْهَا فَلَا إِعَادَةَ عَلَیْهِ

ترجمه:

(و چنانچه بر او قرائت نشده و آن را نمیداند پس اعاده بر او نمی باشند).

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo