< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1401/08/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صوم/شرایط صوم /اِذَا اسْتَهْلَکَ ما کانَ عَلَیْهِ مِنَ الْرُّطُوبَةِ

 

اِلّا اِذَا اسْتَهْلَکَ ما کانَ عَلَیْهِ مِنَ الْرُّطُوبَةِ بِریقِهِ عَلی وَجْهٍ لاتَصْدُقُ عَلَیْهِ الْرُّطُوبَةُ الخارِجيَّةِ وَ کذا لَوِ اسْتاکَ وَ اَخْرَجَ الْمِسْواکَ مِنْ فَمِهِ وَ کانَ عَلَیْهِ رُطُوبَةٌ ثُمَّ رَدَّهُ اِلیَ الْفَمِّ فَاِنَّهُ لَوِابْتَلَعَ ما عَلَیْهِ بَطَلَ صَوْمُهُ اِلّا مَعَ الْاِسْتِهْلاکِ عَلَی الْوَجْهِ الْمَذْکُور.

(مگرهنگامی که رطوبتی که در آن نخ ازآب دهان باقی بوده با آب دهان مخلوط و مستهلک شود به نحوی که رطوبت خارجیّه برآن صدق نکند و همین طور در صورتی که مسواک زده و آن مسواک را از دهان خارج کرده در حالی که رطوبت بر آن بوده سپس آن را بازگردانیده به دهان پس اگر رطوبتی را که مسواک آغشته به آن است فرو برد روزه اش باطل است مگر آن که بر وجهی که ذکر شد در آب دهان مستهلک شده باشد).

قبلا گفته شد اگر نخ با آب دهان یا غیر آن مرطوب گردد و سپس به دهان بازگردانیده شود در رطوبت آن فرو رود روزه باطل است در ادامه استثناء می شود صورتی که رطوبت نخ در آب دهان مستهلک گردیده به نحوی که دیگر صدق رطوبت خارجیّه نکند و فرو رود روزه باطل نمی شود و همین طور است در مورد مسواک.

اغلب فقهاء از گذشته و حال هم چنین فتوی داده اند هرچند بعضی رعایت احتیاط را لازم دانسته اند.

اشکالی که در اینجا مطرح شده این است که:

استهلاک در فرض مزبور با وجود اتّحاد در جنس محقّق نمی باشد.

توضیح آنکه وقتی نخ یا مسواک آغشته به رطوبت به دهان باز می گردد با توجه به اینکه رطوبت نخ و مسواک و آب دهان متجانسین هستند استهلاک متصوّر نمی باشد بلکه رطوبت نخ ومسواک موجب اضافه شدن و فزونی آب دهان خواهد بود به خلاف وقتی که غیر متجانسین باشند مانند مقداری خاک در آب یا قطره ای بول در آب کر و مانند اینها که استهلاک صدق می کند.

در پاسخ این اشکال گفته شده است:

از آن جهت که متمزجَین ازلحاظ جنس و ذات متحدند و طبیعت واحده ای دارند یعنی هر دو آب دهان هستند ممکن است بگوییم استهلاک محقق نیست بلکه با اضافه شدن یکی بر دیگری از نظر کمیّت و مقدار افزونی حاصل شده است لکن به لحاظ اینکه رطوبت نخ یا مسواک دارای وصف عنوانی است که عبارت از رطوبت خارجیّه می باشد و پس از اضافه و ممزوج شدن با آب دهان بر حسب مفروض، وصف عنوانی از بین رفته چون فرض این است که رطوبت خارجیّه صدق نمی کند بنابراین استهلاک محقق گردیده است.

این روایت هم برفرع مزبور دلالت دارد:

صحیحه عبدالله بن سنان:

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ كَرِهَ لِلصَّائِمِ أَنْ يَسْتَاكَ بِسِوَاكٍ رَطْبٍ وَ قَالَ لَا يَضُرُّ أَنْ يَبُلَّ سِوَاكَهُ بِالْمَاءِ ثُمَّ يَنْفُضَهُ حَتَّي لَا يَبْقَي فِيهِ شَيْ‌ءٌ[1] .

ترجمه:

(عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل کرده است که کراهت دارد برای روزه دار اینکه مسواک کند با مسواک مرطوب و فرمود ضرری ندارد که مرطوب کند مسواکش را با آب سپس تکان دهد آن را تا باقی نماند در آن چیزی).

توضیح آنکه:

معلوم است بعد از تکاندن مسواک مقداری هرچند قلیل ازرطوبت در آن باقی می‌ماند و خشکیده نمی شود با عین حال امام(ع) حکم به جواز مسواک کردن با آن فرموده اند و این نیست مگر به لحاظ استهلاک رطوبت باقی مانده درون مسواک در آب دهان.

وَ کَذا یَبْطُلُ بِابْتِلاعِ ما یَخْرُجُ مِنْ بَقایَا الْطَّعامِ مِنْ بَیْنِ اَسْنانِهِ

(وهمچنین باطل می شود روزه به فرو دادن آنچه خارج می شود از بقایای طعام بین دندانها)

دلیل آن صدق اکل است و اینکه فرقی بین آن و بین طعام خارجی نیست جزاینکه مدتی در بین دندان ها مانده و سپس فرو برده شده است و قبلاً بیان شد که فرقی بین قلیل و کثیر نمی باشد پس وقتی عمداً همان مقدار قلیل را فرو ببرد روزه اش باطل می شود.

مرحوم محقق درشرایع تصریح به بطلان و وجوب قضاء و کفّاره نموده اند.

مرحوم شیخ اعظم انصاری در کتاب صوم فرو بردن بقایای غذا از بین دندانها را عمداً مبطل دانسته و دلیل آن را صدق الاکل متذکر شده اند

البته در اینجا ممکن است توهّم عدم البطلان پیش آید به لحاظ صحیحه عبدالله بن سنان که لازم است توضیح داده شود:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الرَّجُلِ الصَّائِمِ يَقْلِسُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الشَّيْ‌ءُ مِنَ الطَّعَامِ أَ يُفَطِّرُهُ ذَلِكَ قَالَ لَا قُلْتُ فَإِنِ ازْدَرَدَهُ بَعْدَ أَنْ صَارَ عَلَي لِسَانِهِ قَالَ لَا يُفَطِّرُهُ ذَلِكَ[2] .

این نکته را یادآور می شوم که آدرس بر حسب نرم افزار است که ممکن است با برخی چاپهای وسائل الشیعه تفاوت مختصری داشته باشد.

ترجمه:

(عبدالله بن سنان نقل کرده است که از امام صادق(ع) سوال شد در مورد شخص روزه دار که از جوف و درون او چیزی از طعام خارج شده آیا مبطل روزه است؟ فرمود نه، گفتم پس اگر بعد از آن که روی زبانش قرار گرفت آن را فرو بَرَد؟ فرمود روزه را باطل نمی کند)

توضیح:.

این صحیحه دلالت صریح دارد بر اینکه اگر چیزی از داخل بدن خارج گردد و به زبان برسد، جائز است که فرو بُرده شود، پس وقتی در این فرض حکم به جواز شود طبعاً نسبت به فرو بردن آنچه از بین دندانها خارج شده و در دهان قرار گرفته حکم به جواز می گردد از آن جهت که مناط هر دو یکی می باشد.

جهت دفع توهّم مزبور چند نکته را متذکّر می شویم:

اولین مطلب در دفع توهّم اینکه به صحیحه مزبور هیچ کس عمل نکرده است و از مواردی است که (وَ لابُدَّ مِنْ رَدِّ عِلْمِها بِاَهْلِها).

البته چند مورد حمل از بعض اعاظم ذکر شده است:

مرحوم صاحب وسائل در ذیل این صحیحه چنین آورده اند:

((اَقُولُ حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلی وُقُوعِ الْاِزدِرادِ نِسْیاناً وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلی التَّقیَّةِ))

(شیخ (ره) حمل کرده آن را بر اینکه فرو بُردن نسیاناً و از روی فراموشی واقع شده است و حمل بر تقیّه هم محتمل می باشد)

مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی(ره) که از فقهای بزرگ معاصر بودند در (مصباح الهدی):

وَ اَمّا الْتَّمَسُّکُ بِالْصّحیح فَفیه اَوَّلاً اَلْمَنْعُ عَنِ الْعَمَلِ بِهِ فی مورِدِهِ إِمّا بِحَمْلِهِ عَلَی الْتَّقِیَّةِ أَو بِإِرادَةِ اصلِ الْلِّسانِ الْمُتَّصِل بِالْحَلْقِ مِنْ قَولِهِ بَعْدَ اَنْ صارَ اِلی لِسانِهِ حَتّی لا یَتَعَدّی اِلی الْفَمِّ[3] .

و امّا تمسّک به صحیحه پس اشکال وارد است به آن:

اولین مطلب در دفع توّهم: به لحاظ منع از عمل به آن در موردش یا از جهت اینکه حمل بر تقیّه شده است و یا اینکه منظور از آن قسمتی از زبان است که متصل به حلق می باشد در بخشی از روایت که گوید(بعد از آنکه به زبان رسیده است) تا جایی که به فضای دهان تعدّی نکرده است).

دومین مطلب در دفع توّهم: اینکه دلالت صحیحه مزبور قابل مناقشه است زیرا ممکن است سؤال شخص سؤال کننده ناظر به فرو بردن قهری و غیر اختیاری بوده باشد، از آن جهت که طبع بشر رغبتی به فرو بردن آنچه از درون و جوف بدن خارج شده و به فضای دهان رسیده، ندارد بلکه نسبت به آن متنفّر است و همین موضوع قرینه است بر اینکه مورد سؤال اختصاص به فرو بردن قهری و غیر اختیاری دارد.

سوّمین مطلب در دفع توهّم: اینکه بر فرض که بنابرعمل به صحیحه باشد، مورد آن جواز فرو دادن چیزی است که از جوف بدن به فضای دهان رسیده است و تعدّی دادن این حکم به موردی که طعام باقی مانده بین دندان ها فرو برده شود قیاس مع الفارق است زیرا دو مورد با هم فرق داشته و متفاوت می باشد همانگونه که در فرض مسأله است در یکی طعام از جوف بدن به دهان بازگشته و فرو بُرده شده است و در دیگری بقایای طعامی که از خارج وارد دهان شده بدون اینکه از جوف بدن بازگشته باشد فرو بُرده شده است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo